درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (إجزاء - مقام ثبوت که اگر نماز با تیمم خواند در داخل وقت و عذرش طرف شد آیا اعاده لازم است یا نه؟ - اقوال - ادله - اشکالات و جواب و نظر استاد)
اما مقام دوم بحث (مقام اثبات): یعنی اگر کسی با تیمم نماز خواند و در داخل وقت عذرش برطرف شد آیا اعاده نماز واجب است و یا در خارج وقت قضای نماز واجب است یا نه؟ علمای اصول و فقه دو قول دارند:
قول اول: مثل مرحوم نائینی ره و اکثرا و هو المختار که قائل به إجزاء هستند و عدم اعاده.
قول دوم: مثل آقای خویی ره که قائل به عدم إجزاء هستند که اگر در داخل وقت عذرش برطرف شد اعاده بکند.
ادله قائلین به إجزاء: مرحوم آخوند در کفایه فرمودند که از اطلاق آیه ﴿فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا﴾ استفاده میشود که اگر در داخل وقت رفع عذر شود اعاده واجب نیست چون اگر با رفع اضطرار اعاده واجب میبود در آیه شریفه بیان میشد و آیه به اطلاقش واگذار نمیشد و روایت معروف «التراب احد الطهورین» اطلاق دارد که تمام آثاری که آب برای وضو و غسل برقرار میکند همه آنها برای تراب هم هست و همچنین حدیث «یکفیک عشر سنین» نشان میدهد که اگر کسی تیمم کند و تا ده سال عذرش باقی باشد اثر خودش را دارد و میشود با آن تیمم مس کتاب و نماز و ... را انجام داد لذا نتیجهاش جواز بَدار است که اول وقت از دست نرود و اگر در اثنای وقت رفع عذر شد اعاده نمیخواهد.
اشکالات مهم بر دلیل فوق:
اشکال اول از آقای خویی:[1] موضوع وجوب تیمم عدم تمکن از استعمال آب عقلاً و شرعاً در تمامی وقت است یعنی مکلف از اول وقت ظهر تا آخر عصر واجد آب نشود لذا با تیمم نماز اول وقت را از دست نمیدهد اما وقتی بین ظهر تا غروب واجد آب شد موضوع که عدم تمکن در تمامی این اوقات بود از بین رفت لذا باید اعاده بکند.
جواب استاد: اگر موضوع وجوب تیمم عدم تمکن آب در تمامی اوقات باشد دیگر مسئله اعاده لازم نیست بحث شود چون اعاده در جایی بحث میشود که اضطرار مستوعب و فراگیر نباشد ولی اگر اضطرار فراگیر باشد دیگر مسئله اعاده مطرح نمیشود پس ما قبول نداریم که موضوع تیمم عدم تمکن به آب در تمامی اوقات است و همین اندازه که عاجز از استعمال آب شده میتواند تیمم بکند و نماز بخواند ولو اینکه دو ساعت بعد عذرش برطرف بشود.
بیان دیگر: موضوع اصلی إجزاء جایی است که عمل اضطراری بخشی از وقت را جبران میکند و بخشی دیگر را با اعاده تدارک میکند لذا جایی که اضطرار کل اوقات را فرابگیرد در آنجا جای تدارک باقی نیست لذا از موضوع إجزاء خارج میشود و قطعاً در جایی که عذر ما کل اوقات را بگیرد اسقاط اعاده و قضا است پس بحث ما در إجزا آنجایی است که عمل اضطراری مقداری از مصلحت را تدارک کرد و مقداری دیگر را اعاده و قضا تدارک میکند اینجاست که آیا تیمم مجزی است و یا باید تدارک کرد و قضا کرد؟
اشکال دوم: مرحوم آخوند از راه دوران بین تعیین و تخییر وارد شدند یعنی امر دائر است بین اینکه اول وقت نماز بخواند و یا مخیر است بین نماز اول وقت و صبر کردن تا عذرش برطرف شود که اگر برطرف نشد نماز با تیمم بخواند که از اطلاق آیه تیمم و روایات آن، تعیین استفاده میشود حال مستشکلین اشکال میکنند که اینجا مسئله دوران بین تعیین و تخییر نیست چون تخییر در اینجا معقول نیست که به عاجز از استعمال آب خطاب بشود که مخیر هستی بین اول وقت با تیمم نماز خواندن و صبر کردن تا عذر برطرف شود چون چهار احتمال در اینجا بود که در درس قبل بیان شد و با وجود این احتمالات نمیشود گفت شما مخیر هستید.
جواب استاد: دوران امر بین تعیین و تخییر در صورتی است که با تیمم وقتی نماز خوانده شد همواره تکلیف به طهارت مائیه باقی باشد پس مصداق دوران بین تعیین و تخییر آن احتمالات نیست بلکه جایگاه دوران تعیین و تخییر این است که اگر نماز با تیمم خوانده شود آیا همواره، مکلف به نماز با وضو هست یا نه؟ اینجاست که امر دائر است بین تعیین و تخییر ضمن اینکه باید علم اجمالی داشته باشد به اینکه اگر صبر کند واجد آب میشود چون علم اجمالی منجز است پس مادامیکه علم اجمالی نبود و تکلیف به نماز با وضو هم نبود آنجا مسئله دوران بین تعیین و تخییر وارد نمیشود.
اشکال سوم: حد دلالت آیه تیمم این است که در صورت فقدان آب تیمم جایز است پس هم نمازِ با وضو امر مستقلی دارد و هم نمازِ با تیمم، وقتی شما با تیمم اول وقت نماز را خواندید امر به تیمم ساقط شد چون امتثال حاصل شد اما وقتی اضطرار در اثنای وقت برطرف شد امر به وضو که یک امر مستقلی است باید انجام بشود که اگر انجام نشود تکلیف بر گردن شما همچنان باقی است.
جواب استاد: ملاک طهارات ثلاث محصل غرض است و غرض، طهارت است که هم با تیمم و هم با وضو و غسل طهارت حاصل میشود لذا با تیمم هر گونه عبادتی را میشود انجام داد چون طهارت میآورد لذا اگر کسی به کمک طهارت ترابیه نماز بخواند دیگر وجهی برای امر به وضو باقی نمیماند چون نماز ایشان نماز با طهارت بوده است و لا صلاة الا بالطهور شامل او میشود.