درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (مقدمه واجب - آیا این مقدمه واجب مسئله اصولی یا فقهی یا کلامی است؟ - اقوال - اشکالات - نظر استاد - راه شناخت مسئله اصولی - مقدمه واجب مسئله عقلیه است یا لفظی؟ - اقوال - اشکال مرحوم آخوند ره)

بحث جدید درباره مقدمه واجب است. اموری در اینجا باید اشاره شود:

امر اول: آیا مسئله مقدمه واجب مسئله اصولی یا کلامی و یا فقهی است؟

چهار قول است:

قول اول: یک مسئله فقهی است.

اشکال استاد: مسئله فقهی آن است که متکفل وضع حکم و ثبوت تکلیف باشد یعنی فقه، واجبات یا محرمات یا مستحبات را برای مکلفین قرار می‌دهد و حکم به ثبوت این احکام برای مکلفین دارد اما مقدمه واجب برای وضع احکام نیست چون احکام وضع شده است و برای ثبوت احکام هم نیست چون تکلیف برای آن شخص ثابت است و فقط بحث از مقدمیت تکلیف است که چه چیزی برای این تکلیف و حرام مقدمیت دارد لذا هم مقدمه واجب و هم حرام و مستحب و مکروه داریم که اگر مسئله مقدمه واجب مسئله فقهی بود فقط باید همان واجب را می‌داشتیم و حرام و مستحب و مکروه نباید مطرح می‌شد.

قول دوم: از مبادی احکامیه اصول است، ملاک شناخت مبادی احکامیه ثبوت شیء لشیء است مثلاً ثبوت حلیت برای شرب تتن. حال:

تارة: ثبوت شیء لشیء در مقام تصور است یعنی موضوع و محمول و ثبوت محمول برای موضوع تصور شده که آن را مبانی تصوریه می‌گویند..

 

اخری: مقدماتی‌اند که برای تصدیق این ثبوت محمول برای موضوع خواهد بود مثلاً صغری و کبری معمولاً آورده می‌شود که تصدیق شود مثل «العالم متغیر» که این را مبادی تصدیقیه می‌گویند و عموم مردم در مبادی تصوری‌اند و علما و بزرگان در مبادی تصدیقی‌اند.

حال مسئله مقدمه واجب از مسائل مبادی احکامیه اصول نیست چون ما مقدمه واجب را از باب ملازمه به دست می‌آوریم و ملازمه نه جزء مبانی تصوری و نه تصدیقی است بلکه ملازمه یکی از مباحث عقلی است که آیا عقل مستقل یا عقل غیر مستقل است؟ لذا ملازمه و استلزامات عقلیه کبری کلی است و ربطی به باب مبادی ندارد و خودش مسئله مستقلی است و ما درصدد تصور و تصدیق ملازمه نیستیم بلکه درصدد اثبات آن کبری ملازمه بین مقدمه واجب و ذی المقدمه هستیم.

قول سوم: یک مسئله کلامی است چون موضوعاتِ علم کلام، عقلی است پس مسئله ملازمه به اعتبار عقلی بودن کلامی است.

اشکال استاد: موضوع علم کلام مبدأ و معاد است و هر مسئله عقلی وارد کلام نمی‌شود بلکه آن مسائلی که حول بحث مبدأ و معاد است وارد می‌شود و ملازمه گرچه عقلی است اما از احوال مبدأ و معاد بحث نمی‌کند.

قول چهارم: مسئله اصولی است و هو المختار. راه شناخت مسئله اصولی دو چیز است:

اول: در طریق استنباط احکام شرعیه واقع بشود لذا فقه قواعدی دارد که در طریق استنباط احکام شرعیه وارد نمی‌شود بلکه صرفاً برای تطبیق حکم بر موضوع است مثل قاعده کل شیء طاهر تطبیق بر این شیء خارجی می‌شود.

دوم: نتیجه آن حکم اصولی بدون هیچ انضمامی در کبری قیاس حکم شرعی واقع شود مثلاً شرع می‌گوید «الصلاة واجبة» که صغری است و کبری همان نتیجه اصولی است که «و کل واجب تجب مقدماته» که این کبری همان نتیجه مسئله‌ای است که آیا مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ و شما به وجوب رسیدید بعد نتیجه: «هذه المقدمة مثل وضو للصلاة واجبة» پس کبری قیاس همان استلزاماتی است که در اصول است و نتیجه آن استلزامات در قیاس صغری و کبری قرار می‌گیرد.

امر دوم: مسئله مقدمه واجب مسئلةٌ عقلیة أم لفظیة؟ دو‌قول است:

قول اول (صاحب معالم): مسئله لفظی است. اگر امری مثل «صلِّ» صادر شد می‌خواهیم بدانیم که آیا دلالت مطابقی (صل بر وجوب وضو) یا تضمنی (صل بر وجوب غسل) یا التزامی (صل بر وجوب تیمم) صل بر وجوب مقدمه دارد یا نه؟ به نظر صاحب معالم چنین دلالتی ندارد و نحوه این بحث لفظی شد چون مطابقی و تضمنی و التزامی مربوط به لفظ و بخش دلالات است مضافاً که ایشان مسئله مقدمه واجب را در مباحث الفاظ بحث کردند که اگر مسئله عقلی بود باید این بحث را در مباحث عقلی ذکر می‌کردند.

اشکال مرحوم آخوند به ایشان: بحث درباره مقدمه واجب تارة: بحث ثبوتی و اخری: بحث اثباتی است که اگر بحث ثبوتی باشد نباید بحث لفظ مطرح بشود چون در مرحله ثبوت لفظ نیست و لذا نباید از دلالت دلیل بحث کرد که صل به کدام یکی از دلالات فوق دال بر وجوب مقدمه دارد یا نه؟ و اگر بحث اثباتی است هم باید دانست که اثبات فرع بر ثبوت است و شما هنوز از مقام ثبوت فارغ نشده‌اید چگونه به مقام اثبات و ادله می‌پردازید.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo