درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/12/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (مقدمه واجب - اشکال اجتماع مثلین در مقدمه داخلیه - ادامه راهحل ها - اشکالات آن - نظر استاد)
بحث ما پیرامون مقدمه داخلیه اجزای نماز است و گفته شد که اجزای نماز به اعتبار کل نماز واجب نفسی است و به اعتبار مقدمه برای نماز واجب غیری است مرحوم آخوند اشکال مهمی را مطرح کردند که لازمه اتصاف اجزاء به وجوب غیری و نفسی این است که قائل به اجتماع مثلین بشویم درحالیکه اجتماع مثلین محال است که چند راهحل بیان کردند:
راهحل اول: این بود که اجتماع دو حکم مماثل به دو اعتبار اشکالی ندارد همانطوری که در اجتماع امر و نهی قائلین به جواز اجتماع مطرح کردند و اشکال این راهحل این بود که در باب اجتماع امر و نهی جهت تقییدیه باعث شده که دو اعتبار تشکیل بشود و اجتماع دو حکم متماثل حل شود اما در باب مقدمه واجب مقدمیت اجزاء جهت تعلیلیه است لذا قیاس اینجا با اجتماع نادرست است.
راهحل دوم: قائل به اندکاک بشویم یعنی وجوب غیری اجزاء در وجوب نفسی اجزاء مندک شده است و اشکالاتی بر اندکاک وارد شده است:
اشکال اول از آقا ضیاء: اتصاف اجزاء به وجوب غیری در رتبه متأخر از اتصاف اجزاء به وجوب نفسی است و هرگز اندکاک در رتبه متأخر حاصل نمیشود چون اندکاک درجایی است که هر دو در یک رتبه باشند و ما این اشکال را در جلسه قبل جواب دادیم که در تقدم زمانی اندکاک حکم متقدم بر حکم متأخر جایز نیست ولی در تقدم رتبی اندکاک جایز است مثل اینکه نذر کرده که فردا روزه بگیرد إن کشَفَ که اول ماه رمضان است در اینجا وجوب صیام نذری در وجوب روزه ماه رمضان مندک شده است.
اشکال دوم از محقق اصفهانی ره[1] : اندکاک و تاکد درجایی است که دو ملاک برای وجوب باشد و هر وجوبی از ملاک خودش نشأت بگیرد درحالیکه درباره نماز یک امر است و بسیط است یعنی منبسط بر تمام اجزاء است و وقتی یک طلب بود یک مطلوب هم دارد و دو ملاک برای یک طلب و یک مطلوب وجود ندارد لذا وجهی ندارد که قائل به تأکید و اندکاک باشید و این اشکال به نظر ما وارد است.
راهحل سوم از مرحوم امام ره[2] : در باب اجزای نماز دو اراده است یکی اراده غیری که به اجزاء تعلق گرفته است و دوم اراده نفسی که به کل نماز تعلق گرفته است لذا اجتماع مثلین لازم نمیآید مثل کسی که میخواهد مسجدی بسازد اول اراده میکند ساختن آن را و در ضمن آن اراده میکند مسجد را از فلان مصالح بسازد پس اراده بنای مسجد سبب برای اراده تحصیل مصالح میشود در اینجا یک اراده نفسی هست که به کل تعلق گرفته و در ضمن آن اراده غیری است که به اجزاء تعلق میگیرد به خاطر این مبنا بر مرحوم آخوند اشکال میکند که چرا مقدمه داخلیه را از اصل نزاع خارج کرده است و گفته است که مقدمه واجب، واجب است و مربوط به مقدمه خارجیه است و ربطی به مقدمه داخلیه ندارد چون اگر مبحث مقدمه واجب را در مقدمه داخلیه بیاورید اجتماع مثلین لازم میآید و امام به ایشان میفرماید موضوع دو اراده متعلق است یکی موضوعش اجزاء است که متعلق وجوب غیری است و دیگری موضوعش مجموع نماز است که متعلق و موضوع اراده نفسی است لذا دو موضوع و دو حکم است و اجتماع مثلین لازم نیامده است.
اشکال استاد به مرحوم امام ره: اراده ذاتِ تعلق است و طرف میخواهد و طرف آن مراد است لذا اراده بدون مراد اراده نیست مثلاً اراده بچه که اراده نیست چون مراد ندارد و در اینجا مراد از واجب یقیناً بدون غرض و علت، هرگز متعلق اراده نمیشود لذا آنچه اراده و مراد را تشکیل میدهد غرض و مصلحت است که اگر ما به سمت مراد میرویم به خاطر آن غرضی است که خدا اراده کرده است که اگر آن غرض را اراده نمیکرد مثل معراج مؤمن ما به سمت آن نمیرفتیم لذا بحث روی غرض میرود و غرض از دو حال خارج نیست:
اول: غرض واحد باشد در این صورت اشکال جمع بین متماثلین این است که دو معلول از یک علت صادر شده است یعنی وجوب غیری و نفسی دو حکم است و دو معلول از یک علت و غرض صادر شده اسد که محال است به قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد یا الواحد لا یصدر عن الواحد».
دوم: غرض متعدد باشد یعنی غرض از صدور وجوب غیری اجزاء با غرض از صدور وجوب نفسی اجزاء تعدد باشد که لازم میآید هر معلولی از غرض خودش صادر بشود که این جهت اشکال اجتماع مثلین را حل میکند اما اینجا جاری نمیشود چون یک طلب است و منبسط بر کل اجزاء است و هرگز یک امر از دو غرض صادر نمیشود و معلول، دو غرض و دو علت نیست.
نظر استاد: حق در مطلب این است که مقدم داخلیه مورد بحث نزاع مقدمه واجب نیست که بگویید آیا مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ که این ربطی به اجزاء ندارد.