درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1402/02/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (اوامر - مقدمه واجب - اشکال در مقدمه متأخر - راهحل مرحوم آخوند - وجود علمی و لحاظ - اشکالات به ایشان)
درباره مقدمه واجب مثل نماز سه مقدمه وجود دارد: مقدمه متقدم و مقارن و متأخر و اشکال مهم در مقدمه متأخر بود مثلاً غسل استحاضه شب آینده شرط صحت روزه روز قبل است چگونه ممکن است مؤثر در صحت روزه قبل باشد درحالیکه اجزای علت باید قبل از معلول وجود داشته باشد والا لازم میآید عدم؛ مؤثر باشد مثلاً قبل از طلوع فجر مستحاضه است و غسل هم نکرده اما میخواهد غروب آن روز غسل کند از الآن آیا این روزه صحیح است به اعتبار اینکه نیت غسل شب را کرده یا نه؟ که لازمهاش این است که غسلی که معدوم است در صحت روزه مؤثر باشد جوابهایی و راهحلهایی داده شد.
راهحل مرحوم آخوند: وجود علمی و لحاظی را شرط کند یعنی زن مستحاضه همین اندازه که در وجود خودش شرط متأخر یعنی غسل را لحاظ بکند اثر دارد پس معدوم مؤثر واقع نشد بلکه وجود لحاظی شرط مؤثر شد چون وجود علمی اراده و اختیار میآورد مثلاً انسان تشنه به سمت آب حرکت میکند چون علم به وجود آب دارد پس وجود علمی مؤثر است.
اشکالاتی بر مرحوم آخوند شده که دو اشکال قبلاً بحث شد.
اما اشکال سوم: آنچه اثر میکند وجود علمی و لحاظی شرط نیست بلکه وجود ملحوظ است که همان غسل شب آخر است مثلاً در بیع فضولی ملحوظ؛ اجازه متأخر است و تا زمانی که اجازه متأخر نیاید اثری از نقل و انتقال نیست.
سؤال: کار وجود علمی و لحاظ چیست؟
کار اول: این وجود علمی و لحاظ رجحان و حسن درست میکند یعنی وقتیکه این زن در ذهن و نیت خود قصد میکند که غروب آن روز غسل کند روزه گرفتن این روز برای او ترجیح پیدا میکند در اینجا میگوییم مؤثر وجود علمی نیست بلکه مؤثر آن شرط متأخر است که همان ملحوظ باشد و تأثیر همان اجازه متأخر یا همان غسل غروب است پس ترجیح و حسن تأثیری در صحت عمل نشد بلکه همان غسل یا اجازه متأخر است.
کار دوم: وجود علمی و لحاظی شرط متأخر این است که آن شرط متأخر را از الآن صاحب اثر میکند و این کار در اینجا فایدهای ندارد چون در عقد بیع فضولی آنچه مؤثر است رضایت مالک است و فرض این است که از اول عقد رضایت مالک وجود نداشته و ﴿تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ﴾ نیست.
لذا وجود علمی رضایت مالک فایدهای ندارد چون عقد رضایت مالک را ندارد و اشکال تأثیر عدم وارد است که چیزی که معدوم است که رضایت مالک است را میخواهد مؤثر در عقد بکند پس اشکال به قوه خودش باقی است که اگر ما قائل به شرط متأخر باشیم لازمهاش این است که بگوییم عدم؛ مؤثر است لذا وجود علمی نمیتواند اشکال تأثیر عدم را حل بکند.