درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1402/02/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (اوامر - مقدمه واجب -مقدمه علمیه - وجوب تعلم احکام قبل از عمل به احکام از چه بابی است؟ - نظرات علماء- نظر استاد)
درباره مقدمات واجب مطلق و مشروط مرحوم آخوند سه قسم در کفایه فرمودند:
قسم اول: مقدمات وجودیه است. قسم دوم: مقدمات وجوبیه. قسم سوم: مقدمات علمیه است یعنی آیا پیش از انجام عمل یا قبل از فرارسیدن وقتِ عمل؛ علم به احکام واجب شرعی از باب مقدمه واجب، واجب میشود یا نه؟ مثلاً ساعتها قبل از ظهر تحصیل علم به احکام نماز آیا بر مکلفین واجب است یا نه؟ درباره اصل واجب شدن بحثی نیست؛ وجوب معرفت به احکام شرعیه قبل از عمل مورد اتفاق همه فقها است، مرحوم آخوند مثل مرحوم شیخ انصاری این بحث را مفصلاً به باب شرایط اصول در فصل برائت بردهاند.[1] اما در کیفیت و چگونگی آن بحث است که از کجا میگویید علم به احکام نماز قبل از نماز واجب است تحصیل شود؟
دسته اول: برخی خواستهاند بگویند مستندِ وجوب، همان ملازمه است -ملازمه بین مقدمه واجب و خود واجب- عقل میگوید هرکجا احکام شرعیهای را احتمال میدهید به تنجز انجام آن حکم کنید یعنی بگویید حکم این شیء بر من منجز است مثلاً احتمال میدهم شرب تتن حرام است باید بگویم حرمت شرب بر من منجز است و لذا باید حکم شرعی را پیدا بکنم و اگر دلیلی برای حرمت پیدا نشد حکم به برائت میشود از باب اینکه عقاب بلا بیان قبیح است.
مرحوم آخوند میگوید این بیان ملازمه نشد بلکه این بیان همان بیانی است که اصولی میگوید یکی از جریان اصل برائت فحص است و فحص واجب است لذا میتوان از این باب حکم به وجوب معرفت کرد نه از باب ملازمه.
اشکال استاد بر مرحوم آخوند: دلیل شما وجوب معرفت را ثابت نکرد بلکه عدم جواز به رجوع اصل برائت را ثابت کرد یعنی هرکجا احتمال تکلیف دادهاید فحص بکنید و بدون فحص حق جاری کردن برائت ندارید و بعد از یأس از دلیل برائت جاری بکنید.
دسته دوم (برخی دیگر از علمای اصول و هو المختار): که وجوب علم و معرفت احکام قبل از وقت را وجوب عقلی گرفتهاند چون عقل میگوید هنگامیکه وقت داخل شد و عمل بر شما واجب شد به اعتبار اینکه نسبت به احکام آن جاهل هستید عجز از إتیان عمل پیدا میکنید لذا هم در واجب مشروط و هم مطلق عقل میگوید احکام را یاد بگیرید تا عاجز از اتمام عمل نشوید.
دسته سوم: برخی از علماء قائل به وجوب شرعیاند به دلیل آیات و روایات مثل آیه نفر یا روایت سئل عن الانسان یوم القیامه هل لا علمت یقول ما علمت فیقال له هل لا تعلمت روز قیامت به انسان گفته میشود چرا عمل نکردی میگوید من نمیدانستم به او میگویند که چرا یاد نگرفتی و همچنین روایت از امام صادق علیهالسلام که: ای کاش تازیانه را بر سر یارانم میگرفتم و آنها را وادار میکردم که احکام شرعیه را آن هم کامل یاد بگیرند. لذا وجوب تفقه و علم به احکام؛ شرعی است و چهبسا برای ترک تعلم در روایات ما توبیخ آمده است مثل روایت؛ فوق لذا نمیشود این روایات را به باب علم اجمالی برد که وقتی هم که احتمال میدهیم هم باید تحصیل کرد و یاد گرفت و این دسته از علما بهطور گسترده واردشدهاند و چهار گروه شدهاند:
گروه اول (مشهور اصولیون): مثل سید در مدارک الاحکام و مقدس اردبیلی قائلند وجوب تعلم؛ وجوب نفسی نیست چون در قیامت اگر چوبی میزنند آن را به خاطر ترک واجب میزنند نه ترک تعلم چون اگر عقاب به خاطر ترک تعلم باشد باید دو چوب بخورد.
گروه دوم: مثل شیخ انصاری ره میفرماید که وجوب تعلم؛ وجوب نفسی تهیّئی است یعنی باید خودش را آماده کند برای یک عمل واجب و از آیه نفر وجوب تهیئی به دست میآید که در این صورت عقاب برای آن است که تعلم را ترک کرده است.
گروه سوم: وجوب تعلم وجوب غیری مقدمی است و فرق آن با وجوب تهیئی این است که وجوب تهیئی از باب اینکه برای واجب کردن یک عملی واجب است آماده شود مثلاً میخواهند که حج را به گردن او بیندازند باید خودش را آماده کند مثل استطاعت اما وجوب غیری مقدمی آن است که مقدمه میشود برای وجوب واجب دیگری که قبلاً وجوب آن ثابت شده بود مثلاً وجوب قبول هبه برای حج از باب وجوب تهیئی است چون نفس هبه واجب نیست اما قبول کردن آن واجب تهیئ میشود و مقدمه ایجاب حج میشود اما نماز قبلاً واجب بود و وجوب وضو، وجوب غیری مقدمی است.
گروه چهارم: میگویند که وجوب تفقه و تعلم وجوب طریقی است یعنی ما را به واقع میرساند پس وجوب طریقی ازآنجهت که اگر ترک شود منجر به ترک واقع میشود عقاب دارد اینجاست که بحث تجری مطرح میشود و تجری عقلاً و شرعاً قبیح است مثلاً میخواهد کربلا برود از اهل بلد راه را میپرسد پس مطلوب نفسی زیارت کربلا است اما این سؤال از مسیر طریق برای درک زیارت میشود.
نظر استاد: به نظر ما وجوب تعلم وجوب عقلی است.