درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/07/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /الدرس 1

 

( اوامر - واجب نفسی و غیری - راه حل تشخیص واجب نفسی و غیری - راه حل آخوند ره - اشکال به ایشان )

موضوع بحث در پایان سال گذشته این بود که اگر امری صادر شد و نمی دانیم آیا این واحب ، نفسی یا غیری است چگونه تشخیص داده شود ؟ مثلا امر به نماز طواف ، واحب نفسی است یا غیری ؟ که اگر غیری باشد یعنی نماز طواف برای صحت آن ، نمازش است ولی اگر نفسی باشد خودش واجب است و مقدمه برای دیگری نمی باشد یا متابعت از امام جماعت در نماز جماعت واجب است که آیا این متابعت از باب صحت شرط جماعت واجب است یا خودش مستقلا واحب است یا غسل مس میت یا جنابت واحب است حال نفسی است یا غیری ؟

هیات افعل وضع شده برای طلب مشترک و مشترک هم معنوی است مثلا توضأ یا اغتسل یا صل الطواف مشترک معنوی اند که هم واحب نفسی و هم غیری را شامل می شود لذا راه تشخیص واجب نفسی یا غیری چیست ؟

راه حل مرحوم آخوند ره : از راه اطلاق مفهومی هیأت است که این اوامر اگر واحب غیری بود باید خدا بیان می کرد حال که بیان نکرد و اطلاق گذاشت این دلیل است که واحب آن نفسی است وشرط و مقدمه صحت واجب دیگری نیست

اشکال محقق اصفهانی ره بر آخوند ، در نهایة الدرایه : مرحوم آخوند اطلاق را لا بشرطیت وجوب می داند چون اگر بشرط بود خدا بیان می کرد اما به نظر ما ( محقق اصفهانی ره ) از مقدمات حکمت عدم تقیید وجوب بدست می آید چون مولا در مقام بیان است و تقیید واجب را بیان نکرد لذا مقدمات حکمت اقتضا می کند که این صل الطواف مثلا مقید به هیچ وجوبی نیست نه به وجوب نفسی و نه غیری

اما ریشه فکری مرحوم محقق اصفهانی ره

اول : ایشان هم نفسیت و هم غیریت را قید می دانند اما مرحوم آخوند ره فقط غیریت را قید می دانند و فرق بین نفسی و غیری این است که نفسی قید وجودی است ولی غیری قید عدمی است که اگر مصلحت واجب برای خودش باشد و مقدمه دیگری نباشد می شود قید وجودی اما اگر برای خودش نباشد و غیری باشد عدمی است لذا چون هر دو مؤنه زائده آند هر دو قرینه می خواهند

دوم : ایشان به مرحوم آخوند طعنه می زنند که اطلاق مفهومی ، حال فرد را معین نمی کند یعنی معین نمی کند که این صل الطواف واجب نفسی است و غیری نیست چون یک وجوبی صادر شده بنام صل الطواف و ما نمی دانیم چه خصوصیتی دارد که خصوصیت نفسی است یا غیری ، و از اطلاق مفهومی ، نمی توان خصوصیت را بدست آورد

سوم : دلیل ما عرف است که از ارتکاز عرفی بدست می آید که اگر طلبی صادر شده و مشخص نیست نفسی یا غیری است نمی توان از اطلاق اسنفاده کرد برای اثبات نفسیت چون عرف آن لفظی که صادر شده است را نگاه می کند که تارة لفظ به این صورت است که صل الطواف للطواف الواجب که اینجا می فهمیم وجوب طواف غیری است اما اخری صل الطواف وارد شده است که اینجا بدون شک می گوییم این نماز طواف وجوبش نفسی است حال جایی که هیچ قرینه ای بر نفسی و غیری نداریم مثلا بیان شده الطواف مع الصلاة واجبة در اینجا نمی توان از اطلاق هیأت برای تعیین یکی از این دو طرف استفاده کرد

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo