درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /وجوب غیری/ الدرس 16

 

امرچهارم وجوب مقدمه/ تبعيت مقدمه در اشتراط ذي‌المقدمه

نظر شیخ این بود که متعلق وجوب مقدمه به داعی توصل است مثلا وقتی وضو می گیرد یاید قصد کند این وضو را بخاطر نماز ظهر و عصر بگیرد و اگر قصد نکند با این وضو نمی تواند نماز ظهر و عصر بخواند عمده دلیلی که وجود دارد این لست که باید دو اصل و دو مقدمه را در نظر گرفت لذا این دلیل مرکب از دو امر است

امر اول : هر ذاتی که بر آن ذات معنوی متوقف است یقینا دارای جهاتی است و جهت مقدمات آن ذات که تحت امر غیری رفته باید نیت شود مثلا با نردبان چند کار می شود کرد چیدن میوه و نصب اشیا و دیگر مقدمات است که نصب سلم مقدمه صعود علی السطح است و باید نیت شود همچنین طهارت ثلاث جهات مختلف مثل خواندن قرآن و مکث در مسجد و .... دارد و یک جهت آن مقدمات وضو برای نماز واجب است لذا باید آن مقدمات وضو که تحت امر غیری رفته نیت شود

امر دوم : هر امری ما را به متعلق خودش دعوت می کند صل الظهر یعنی ما را دعوت به نماز ظهر می کند لذا باید ظهریت قصد شود اتفاقا در اوامر عرفیه همین است که اگر مولا بگوید برو کاسبی کن تا دارای ثمن‌ شود و از آن ثمن‌ گوشت بخرد که تحصیل ثمن‌ مقدمه برای خریدن گوشت است ، با این دو امر باید طهارت ثلاث را به قصد توصل بیاورد چون باید جهت مقدمیت قصد شود و متعلق آن امر غیری اتیان شود ؛ این کبری فقط درباره ذاتی است که چند جهت دارد و باید آن جهتی که به آن امر شده قصد شود اما ذاتی که چند جهت ندارد خارج از این قاعده و کبری است مثلا شستن لباس مقید به توصل به واجبی نیست چه قصد توصل به واجبی بکند و چه قصد نکند وقتی لباس شسته شود غرض که تطهیر لباس است انجام شده است ضمنا این قاعده بین نظر ما و مخالف ما ثمره دارد مخالفین می گویند قصد توصل لازم نیست اما ما می گوییم قصد توصل لازم است که نتیجه آن این است که نجات غریق واجب است و برای نجات باید تصرف در زمین عصبی بکند این تصرفات حرام نیست چون این به قصد انقاذ به غریق انجام بوده اما به نظر مشهور نیازی به قصد ندارد و کسی که می خواهد انقاذ غریق کند اگر قصد هم نکند و بعدا انقاذ غریق کند اشکالی ندارد چون از اول وارد زمین غصبی شده و جرأت تجاوز به مال مردم کرده که ناگهان دید کسی غرق می شود و رفت آن را نجات داد در اینجا می گوییم تصرفش حرام است چون از اول این تصرف به قصد انقاذ غریق نبوده است و دلیل همان است که در امر قبلی گذشت که علت حکم شرعی موضوع حکم شرعی می شود ، مقدمیت علت وجوب وضو است و جواز تصرف در زمین غصبی است که در واقع همان موضوع شده است

مرحوم محقق اصفهانی در نهایه الدرایه نظر شیخ را تقویت کرده که ایشان از راه قدرت آمده که همیشه امر به حصه مقدوره تعلق می گیرد و به حصه غیر مقدوره مثل پریدن در هوا تعلق نمی گیرد و حصه مقدوره در واجبات شرعیه در جایی است که بحث اختیار مطرح شود یعنی چون مقدور بود اختبار کرده است وقتی وضو را به داعی به توصل به نماز نیت می شود یعنی مقدور بوده که نیت شده ؛ اذا قمتم الی الصلاة به همین حصه مقدوره که وضوی برای نماز اختیار شده تعلق گرفته پس مقدمیت وضو اختیاری بود و باید نیت شود

اشکال مرحوم خویی در محاضرات[1] می فرمایند : که این بیان تام نیست چون قدرت تارة شرعی و اخری عقلی است متعلق تکلیف شرعی حصه مقدوره است چون احکام شرعیه بر پایه قدرت و عجز است مثلا اگر کسی عاجز از وضو بود امر به تیمم می شود و اگر واجد آب بود باید وضو بگیرد اما مساله مقدمیت یک امر عقلی است و قدرت عقلی لازم است قدرت عقلی یعنی امتثال طبیعت به تحقق فرد است مثلا امر به صل شده وه متعلق امر طبیعت نماز است که اگر یک فرد آن را اتیان کند تکلیف انجام شده و اینجا چه نیت توصل بکند و چه نکند همینکه وضو بگیرد امر به طبیعت امتثال شده است

اشکال استاد به مرحوم محقق اصفهانی و اقای خویی ره : منظور شیخ از قصد توصل چیست ؟ ایشان وجوب وضو را واجب مطلق می داند نه مشروط اما صاحب معالم مشروط می داند و مقید به توصل است همانطور که وضو مقید به غسلات است می باشد بنابراین تفاوت بین مرحوم شیخ و دیگران در قدرت و عدم آن نیست بلکه ایشان می گوید ذات وضو نیت شود به قصد توصل به نماز برای اینکه وضو یک واجب و مستحب مطلق است که اگر نیت نشود مشخص نمی شود به چه خاطر وضو گرفته شده است ، در کتاب طهارت [2] و مطارح الانظار[3] فرمود پس اختلاف شیخ و مشهور این است که مشهور وجوب وضو را مقید میدانند ولی شیخ آن را واجب مطلق می دانند منتهی هنگام وضو نیت و قصد کند تا معلوم شود

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo