درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /اشکال شیخ/ الدرس 24

 

اشکال مرحوم شیخ انصاری ره به ثمره صاحب فصول ره

اشکال مرحوم شیخ انصاری ره به ثمره صاحب فصول ره : چون صاحب فصول فرمود که اگر ذات مقدمه واجب شود در جایی که مقدمه واجب عبادت باشد و مقدمه واجب دیگری باشد اگر ترک نشود آن عبادت ‌باطل است ولی اگر قائل به مقدمه موصله بشویم آن عبادت اگر ترک نشود باطل است مرحوم شیخ ره می فرماید نماز در صورت تزاحم با ازاله نجاست بنابر هر دو نظریه باطل است و این ثمره درست نیست چون فعل بر هر دو نظریه نقیض ترک نیست چون نقیض کل شیی رفعه است پس نقیض ترک رفع ترک است نه فعل غایت الامر بنابر قول به وجود مطلق مقدمه مصداق نقیض منحصر در فعل می شود و بنابر وجوب مقدمه موصله مصداق نقیض دو فرد است یکی فعل و دیگری ترک غیر موصل چون نقیض اخص ؛ اعم است لذا همانطوری که به فعل صلات حرمت نقیضه سرایت می کند همچنین به ترک غیر موصل هم سرایت می کند چون فعل بنابر هر دو قول فردی از مقدمه است نه نقیض و در سرایت حرمت فرقی بین انحصار فرد در فعل و عدم انحصار فرد نیست لذا نماز بنابر هر دو قول باطل است چون منهی عنه بوده و عبادت اگر مصداق نهی بشود عبادت فاسد می شود.

مرحوم آخوند ره نقد شیخ را با دو مقدمه جواب می دهد:

اول :آیا نقیض شیی رفعه همان شیی است یا معاند با آن شیی است ؟

دوم : آیا نهی از یک شیی سرایت به مقارن یا ملازم آن شیی می کند یا نه ؟

اما مقدمه اول به نظر آخوند ره نقیض شیی رفع شیی نیست یعنی نقیض ترک ؛ ترک ترک نیست بلکه نقیض شیی معاند با آن شیی است پس مناط در مناقضه معاند در وجود است یک شیی به حد ذات با شیی دیگری در تعاند باشد ( منظور آخوند ضد عام اصولی است نه فلسفی ) از این مقدمه نتیجه می گیرد که بین فعل و ترک مناقضه است نه از باب اینکه نقیض کل شیی رفعه است بلکه از باب تعاند است که فعل در رتبه ذات با ترک معاند است و برعکس هم معاند هستند لذا وقتی می گویید امر به شیی مقتضی نهی از ذات است در اینجا امر به ازاله مقتضی نهی از فعل صلات است پس اگر کسی بجای ازاله نماز بخواند باطل است چون متعلق نهی است و محکوم به فساد است و بین فعل و ترک ضدیت است وقتی ترک نماز واجب شد ضدش یعنی فعل صلات حرام می شود از باب اینکه بین آنها تعاند است این مناط بین فعل و ترک ترک موصل نیست یعنی ترک موصل بنابر قول مقدمه موصله واجب است و فعل صلاة با او معاندت ندارد بلکه معاند با ترک موصل ؛ ترک ترک موصل است لذا نیاز به مقدمه دوم داریم.

اما مقدمه دوم : این است که فعل صلاة مقارن با ترک ترک موصل است یا ملازم با او است ؟ به نظر می رسد فعل صلاة مقارن با ترک ترک موصل است وقتی فعل صلاة نقیض ترک موصل نشد بلکه مقارن ترک ترک موصل شد آنچه که حرام است نقیض ترک موصل است یعنی ترک ترک موصل حرام است و حرمت ترک ترک موصل به فعل صلاة سرایت نمی کند چون حرمت از احدی المتلازمین به ملازم دیگری سرایت نمی کند چه رسد به مقارن و در اینجا فعل صلاة مقارن ترک ترک موصل است و وجهی ندارد که نماز باطل بشود.

خلاصه : بنابر نظر شیخ ره لازم نقیض یا مصداق نقیض است در صورتی که مطلق مقدمه واجب باشد در آنجا عبادت باطل می شود چون نقیض ترک ازاله ترک ترک ازاله است و ترک ترک ازاله منطبق بر فعل نماز است لذا نماز باطل می شود اما بنابر وجوب مقدمه موصله نظر مرحوم شیخ این است که ترک ترک ازاله منطبق بر نماز نمی شود بلکه ترک ترک ازاله دو فرد دارد یکی نماز و دوم مثلا نوم است لذا وجهی ندارد که نماز باطل شود چون نقیص حرام بر نماز منطبق نشده است

مرحوم شیخ این قسمت را نظر دارد و می گوید چه قائل به مقدمه موصله شویم و چه مطلق مقدمه ؛ نماز مصداق یا لازم ترک ترک ازاله است لذا بنابر هر دو صورت باطل می شود اما مرحوم آخوند نقیض یعنی ترک ترک ازاله را منطبق بر فعل صلات نمی داند چون به نظر ایشان فعل صلاة یا مقارن ترک ترک است یا ملازم اتفاقی ترک ترک است و حرمت از ملازم به ملازم دیگر سرایت نمی کند چه رسد به مقارن وقتی از ملازم به ملازم دیگر سرایت نکند به مقارن دیگر هم سرایت نمی کند مثلا در خارج نظر به نامحرم حرام است و اگر مقارن با نماز این معصیت را مرتکب شد نهی نظر به نامحرم به نماز سرایت نمی کند چون مقارن به مقارن سرایت نمی کند وقتی در ملازم به ملازم سرایت نکرد یقینا در مقارن به مقارن سرایت نمی کند

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo