درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/08/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /ثمرات مقدمه/ الدرس 27

 

( اوامر - واجب نفسی و غیری - ادامه ثمرات وجوب مقدمه - اشکالات آن )

بحث درباره ثمرات وجوب مقدمه بود اما ثمره ششم : به تارک واجب نفسی با مقدمات کثیره بنابر قول به وجوب مقدمه از عدالت خارج و حکم به فسق می شود و بنابر قول به عدم وجوب مقدمه باقی بر عدالت است این ثمره در جایی است که فرض کنیم ترک واجب نفسی از گناهان صغیره هست ولی اگر ترک واجب نفسی از گناهان کبیره باشد به نفس تارک این واجب از عدالت خارج می شود ولو اینکه مقدمات را انجام بدهد.

اشکال استاد:

اولا : عده ای از فقها ارتکاب گناهان صغیره را مثل ارتکاب گناهان کبیره می دانند لذا هم ارتکاب صغیره و هم کبیره شخص را از عدالت ساقط می کند چون فسق به معنای خارج شدن از مسیر شرع است و عدل به معنای استقامت در مسیر شرع است لذا کسی که اصرار بر معصیت صغیره دارد از مسیر شارع خارج شده است و حکم به فسق می شود.

ثانیا : اصرار بر معصیت این است که به طور مرتب گناه صغیره انجام شود مثلا تیغ زدن صورت حرام است و چند بار انجام دهد اصرار بر صغیره می شود اما بحث ما در ذی المقدمه که دارای مقدمات کبیره است که ترک یعنی از مقدمه اصرار بر صغیره نمی شود چون کسی که یک بار مقدمه را ترک کند یکباره تمام مقدمه را ترک کرده و به آن اصرار نمی گویند.

ثالثا : مقدمات تحت وجوب غیری است و ترک وجوب غیری موجب فسق نبست چون کاری که هتک مولا می شود واجب نفسی است نه غیری لذا اگر کسی نماز نخواند دوبار عقاب نمی شود که یکی بخاطر ترک وضو و دوم ترک نماز بلکه یک بار عقاب می شود برای ترک نماز.

ثمره هفتم : اگر مقدمه یک ذی المقدمه حرام باشد بنابر اینکه قائل به وجوب مقدمه باشیم آن مقدمه حرام یکی از صغریات بحث اجتماع امر و نهی می شود چون اگر قائل به وجوب مقدمه نباشیم داخل در بحث اجتماع امر و نهی نمی شود بلکه متعلق حرمت می شود و از واجب خارج می شود و وارد بخش محرمات می شود.

مرحوم آخوند جواب‌هایی داده اند که برخی از انها مورد اشکال واقع شده است.

جواب اول : اجتماع امر و نهی در جایی است که دو عنوان مستقل باشد یکی غصب و دوم نماز که آن دو بر موضوع واحدی یعنی نماز در محل غصبی جمع شده اند و عمدتا اجتماع امر و نهی درمورد موردی است که بین آنها عموم و خصوص من وجه است اما در محل بحث ما چنین نسبتی نیست چون مقدمیت حیثیت تعلیلیه است که چرا مقدمه واجب است چون این مقدمه حیثیت تعلیلیه دارد پس ذات مقدمه هم واجب و هم حرام می شود و دو عوان نیست بلکه یکی است آن‌ وقت بحث این است که نهی در عبادت فاسد است یا نه ؟ لذا از صغریات بحث اجتماع امر و نهی نشده است.

اشکال استاد به آخوند ره : اینکه فرمودید عنوان مقدمیت تحت وجوب نرفته بلکه حیثیت تعلیلیه است را قبول داریم اما مدار اجتماع امر و نهی این است که دو عنوان یکی مباح ودیگری حرام باشد ؛ هست که تطبیق می کند مثلا وضو از آب عصبی گرفته است یا لباس به عنوان ساتریت غصبی است اینجا یک عنوان به نام لا تغصب وجود دارد این عنوان یعنی غصب حرام است ؛ عام است چه مقدمه واجبی باشد و چه نباشد و از آن طرف وضو واجب است چه مورد انطباق غصب باشد و چه نباشد پس نسبت آنها عموم من وجه شد مورد اجتماع حصه ای از وجوب غصبی است یا ستر عورت غصبی و ماده افتراق اول از فاغسلوا وجوهکم طبیعی وضو است و ماده افتراق لا تغصب طبیعی غصب است و مورد اجتماع آن حصه خارجی و آن ظرف آب وضوی غصبی است حال اینجا ثمره فوق بر می گردد که بنابر قول وجوب مقدمه این مساله از صغریات اجتماع امر و نهی می شود و بنابر عدم وجوب مقدمه این مساله خارج از صغریات اجتماع امر و نهی می شود پس اشکال مرحوم آخوند ره رفع شد و ثمره فوق به قوه خودش باقی ماند

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo