درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /الدرس 33

 

(اوامر - واجب نفسی و غیری - ادامه‌ ادله وجوب مقدمه واجب - اشکالات آن )

آیا مقدمه واجب ؛ واجب است یا نه ؟ تا کنون ادله وجوب مقدمه ذکر شد و هیچکدام قبول نشد الان دو تفصیل آخوند در کفایه را بیان می کنیم

تفصیل اول : از اقای علم الهدی در الذریعه[1] که اگر مقدمات واجب از اسباب باشند و جنبه سببست داشته باشند واجب می شود اما اگر از اسباب نباشد بلکه از شروط باشد مقدمه واجب نمی شود ؛ دلیل بر وجوب غیری مقدمه سببی مرکب از دو امر است :

امر اول : قدرت در متعلق تکلیف شرط است چون تکلیف به غیر مقدور قبیح است مثل شخص عاجز

امر دوم : مسببات از حیّز قدرت خارج اند و اسباب در حیّز قدرت اند و مسببات از آثار مترتبه بر اسباب اند نتیجه این است که در ظاهر امر به مسبب می شود و ظاهر خطاب مسبب است اما یه سبب بر می گردد چون مسبب در قدرت ما نیست تا متعلق خطاب شود بلکه سیب در قدرت ما است لذا اگر خطاب به مسبب شود به اعتیار سبب آن است مثلا قرآن می فرماید و انکح الایامی که امر به ازدواج می دهد و ازدواج در قدرت ما نیست بلکه منظور خدا عقد ازدواج است لذا به حسب ظاهر خطاب به تزویج است اما باید به خود سبب یعنی عقد برگردد یا خدا فرمود وضو بگیرید در حالی که وضو مسبب از غسلات و مسحات است پس امر به وضو منصرف به اسباب وضو است

اشکال استاد:

اولا : این تفصیل به سبب و شرط نشد بلکه شما می خواهید اسباب را واجب نفسی کنید در حالی که محل بحث ما وجوب نفسی اسباب نیست بلکه وجوب غیری است و وجوب غیری وجوب ترشحی است یعنی از امر به ذی المقدمه وجوب ترشح می‌شود به مقدمه اما آنچه شما ثابت کردید وجوب نفسی برای مقدمات بود

ثانیا : هرگز امر از مسبب به سبب بر نمی گردد چون قدرت اعم از مباشری و تسبیبی است اگر خداوند یکی از شرایط تکلیف را قدرت قرار داد تاره آن قدرت مباشری است مثل اینکه اعمال حج را خود شخص باید انجام دهد و اخری قدرت تسبیبی است مثل اینکه امر به احراق می کند که طبیعی است احراق در قدرت ما نیست و آنچه در قدرت ما است القای في النار است و این القای به نار ما قدرت بر احراق پیدا می کنیم در اینجا اگر ما قدرت با طهارت پیدا می کنیم واسطه آن غسلات و مسحات است پس این دستیابی به قدرت از باب تسبیب است نه از باب مباشرت که با این غسلات و مسحات طهارت برای شما مقدور می شود اما این قدرت ، قدرت تسبیبی است و سبب شسن صورت و دستها بود که از آن سبب به طهارت رسیدیم

تفصیل دوم : بین شرط شرعی و شرط غیر شرعی است که اگر شرط شرعی باشد مقدمه واجب واجب است اما اگر شرط غیر شرعی باشد مقدمه واجب ؛ واجب نیست

توضیح ذلک : مقدمات تاره شرعی مثل وضو و آخری عادی مثل نصب سلم برای صعود و ثالثا عقلی است مثل لابدیت عقلیه مثل جمیع ملازمات که در تمام اینها یک ملاک است و آن اینکه مقدمه مقدمیت دارد به مناط اینکه از عدم او عدم ذی المقدمه لازم می آید این ملاک در وضو و تمام مقدمات هم هست اما خاصیت وضو این است که‌ اگر شارع وضو را واجب نکند ما از کجا مقدمیت وضو را پیدا کنیم اما در نصب سلم و لابدیت عقلیه نیازی به شرع نیست که عادت مردم بر نصب سلم است و عقل مقدمیت را ثابت می کند و نیازی به شرع نیست جه شارع بگوید واجب است و چه نیست درک حج مبتنی بر طی طریق است ؛ این را شیخ در مطارح النظار این نقل کرده‌اند

اشکال آخوند ره : اگر ما این مناط را قبول کنیم لازم می آید تمام مقدمات شرعی عقلیه شوند مناط این است که از عدم مقدمه عدم ذی المقدمه لازم می آید پس از عدم وضو عدم نماز لازم می آید لذا نتیجه این است که همه مقدمات شرعیه عقلیه اند چون عقل هم می گوید که اگر این را در آتش نیندازی نمی سوزد اینجا هم عقل می گوید اگر وضو نگیرد نماز هم از بین می رود

برخی از بزرگان این اشکال آخوند را وارد ندانسته اند چون مقدمه شرعی یا وجودی مثل وضو است یا عدمی است مثل ما لا یوکل لحمه در لباس مصلی در هر دو صورت مقدمیت مقدمه شرعی توقف بر وجوب شرعی دارد لذا مقدمه شدن آن اثر وجوب شرعی است و تا شارع نگوید مقدمیت آن معلوم نمی شود

نظر استاد و دفاع از آخوند ره : منظور آخوند معنای شرط است شرط یعنی ما ینتفی المشروط بانتفاعه بر اساس این مناط تمام مقدمات چه شرعیه و عقلیه و عادیه مصداق ما ینتفی بانتفاعه است وقتی هر سه داخل این کبری شدند دیگر وجهی برای تفصیل باقی نمی ماند چرا بین مقدمه شرعی و غیر شرعی تفصیل قائل شدید در حالی که ملاک همه یکسان است و آن اذا انتفی الشرط انتفی المشروط است

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo