درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /جلسه 43

 

مسأله ضد:

مرحوم محقق خوانساری ره بین ضد موجود و ضد معدوم تفصیل قائل شد و فرمودند عدم ضد موجود مقدمه است برای وجود ضد دیگر اما عدم ضد معدوم مقدمه برای وجود ضد دیگر نیست مثلا اگر جسمی سیاه باشد بیاضش موقوف بر رفع سیاهی است اما اگر سیاه نبود بیاضش موقوف بر عدم سیاهی نیست این همان تفصیل بین رفع و دفع است ، وجود ضد متوقف بر رفع ضد آخر است ولی وجود ضد متوقف بر رفع ضد آخر نیست ، این تفصیل مرکب از دو عقد است:

یکی عقد ایحابی یعنی عدم ضد موجود مثل سواد برای وجود ضد معدوم مثل بیاض مقدمیت دارد؛

دوم : عقد سلبی یعنی عدم ضد معدوم برای وجود ضد آخر مقدمیت ندارد ؛ به بیان دیگر: عدم حدوث ضد مقدمه برای وجود ضد آخر نیست و دلیل بر جزء ایجابی همان دلیل مشهور است که ضد مانعیت دارد و عدم المانع مقدمه است لذا عدم ضد موجود مقدمه برای وجود ضد معدوم ا ست و دلیل جزء سلبی یکی از این دو امر است؛

    1. امر اول : مقدمیت در جایی است که تقدم زمانی باشد اما جایی که مقارن باشد مقدمیت ندارد در اینجا مقارنت است نه تقدم زمانی چون محل بالذات قابلیت دارد برای سیاهی و سفیدی لذا مقارن با نبود سیاهی ، سفیدی موجود نیست شود پس عدم ضد موجود یعنی سواد مقدمه است برای وجود ضد آخر مثل بیاض

    2. امر دوم : که مقدمیت عدم در جایی است که مانع باشد در حالی که در این محل چیزی موجود نیست و معلوم است که عدمش مانع نمی تواند باشد لذا هرگز مقدمیت ندارد چون مقدمیت در جایی است که مانع باشد وعدم حدوث شیی مانع ضد دیگر نیست چون عدم مانعیت ندارد،[1]

اشکالات بر ایشان:

اول از آخوند ره : مرحوم آخوند دو مبنا دارند

اول : مقدمیت در جایی است که معاندت و منافرت باشد لذا ترک أحد الضدین مقدمه برای وجود ضد آخر است و

دوم : نقیضین در رتبه واحده اند لذا دو حکم ندارند اگر یکی از دو نقیض مقدمیت است دیگری هم دارد و اگر یکی از نقیضین مقدمیت نداشت نقیض دیگر هم مقدمیت ندارد بر اساس این دو مبنا می فرماید عدم بیاض با وجود سواد ملائمت دارد و منافرت ندارد یعنی قابل اجتماع است لذا هرگز عدم ضد موجود برای وجود ضد معدوم مقدمیت ندارد و از طرف دیگر عدم البیاض نقیض بیاض است وقتی بیاض در مرتبه سواد است عدم البیاض هم در مرتبه سواد است چون نقیضین در رتبه واحده اند همانطوری که بیاض مقدمیت برای سواد ندارد همچنین عدم البیاض هم مقدمه برای وجود سواد نیست چون نقیضین یک حکم و در یک رتبه اند ، ایشان با این بیان آن جزء ایجابی که محقق خوانساری گفتند را رد کردند.

اشکال استاد به آخوند ره : این جواب نمی تواند تفصیل محقق خوانساری را رد کند چون اگر دو ضد موجود نباشد محل بنفسه قابلیت برای هر یک از این دو را دارد و احتیاج به ضمیمه ای ندارد مثلا أین محل نه سیاه و نه سفید است و قابلیت دارد بالذات که سیاهی را بپذیرد یا سفیدی را بپذیرد و احتیاج به چیزی و ضمیمه ای هم ندارد اما اگر یکی از این دو موجود بود مثلا فرش سیاه بود دیگر قابلیت برای آن ضد معدوم را ندارد یعنی قابلیت برای سفید شدن را ندارد و اینجا ضمیمه می خواهد و احتیاج دارد که سیاهی را بر دارید این ملاک باعث شد که محقق خوانساری قایل به تفصیل شوند و بگویند همیشه عدم ضد موجود دخل دارد در وجود ضد معدوم یعنی عدم وجود سیاهی مقدمه است برای وجود بیاض که معدوم است اما عدم ضد معدوم برای وجود ضد آخر مقدمیت ندارد یعنی عدم حدوث بیاض مقدمه برای وجود ضدش که سیاهی است را ندارد لذا بین ضد موجود و ضد معدوم فرق دارد عدم ضد معدوم برای وجود ضد آخر مقدمیت ندارد اما عدم ضد موجود برای وجود ضد آخر مقدمیت دارد و اشتباه آخوند این است که بحث را بر وحدت رتبه برده در حالی که ملاک تفصیل ملایمت و وحدت رتبه نیست بلکه ملاک قابلیت محل برای هر یک از دو ضد است که در برخی جاها محتاج به ضمیمه است و برخی جاها محتاج نیست، عدم ضد موجود مثل سواد که محتاج به ضمیمه است و برای وجود ضد معدوم یعنی بیاض و ضمیمه اش همان مقدمیت است که محقق خوانساری گفتند اما در جهت سلبی ضمیمه نمی خواهد بلکه در جهت ایجابی ضمیمه می خواهد یعنی عدم ضد معدوم برای وجود ضد آخر مقدمیت ندارد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo