درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /اقوال/ الدرس 51

( اوامر - ضد - مبحث امر به شئ مقتضی نهی از ضد است یا نه ؟ - نظر شیخ بهایی ره بر بطلان خواندن نماز بجای ازاله - ادله ایشان - اشکالات در بحث )

قدمای فقهای شیعه در بحث مواسعه و مضایقه از راه اقتضای امر به شئ نهی از ضد ، عبادت را باطل می دانند که اگر کسی به جای ازاله نماز بخواند باطل است بدلیل امر به شئ مقتضی نهی از ضد است وقتی عبادت منهی عنه شد نهی در عبادت موجب فساد آن می شود

مرحوم شیخ بهایی ره در کتاب زبدة الاصول اشکالی بر نظریه قدما دارند که فساد عبادت از باب اقتضا نیست چه قا ئل به اقتضاء بشویم و چه نشویم فساد ضد قطعی است چون امر ندارد آنچه امر دارد ازاله نجاست است نه نماز و صحت عبادت متوقف بر امر است وقتی قصد امر یا همان قصد قربت نبود عبادت صحیح نیست

جواب آخوند ره : نفس محبوبیت و رجحان کافی است و قصد امر نمی خواهد و همین اندازه که نماز منتسب به خدا است و به قصد همین محبوبت و رجحان نماز در وقت ازاله خوانده شود وجهی برای بطلان آن نیست

توضیح بیان مرحوم آخوند ره :

امر اول : اتیان عمل سه صورت دارد ، یا به قصد امر است و یا در سلسله علل امر است مثل محبوبیت که نماز می خواند چون خدا دوست دارد و سوم در سلسله معلول امر است یعنی ثواب که نماز می خواند چون به بهشت می رود لذا عبادت به یکی از این سه صورت اگر واقع شود صحیح است

امر دوم : تزاحم بین دو امر یا در وقت موسع است یا در زمان مضیق است در هر دو صورت تزاحم در تکالیف است نه در اغراض چون متعلق امر طبیعت است نه افراد که طبیعت صلاة تحت امر رفته نه فرد مزاحم و ضد ، آنچه از تحت امر به طبیعت صلاة خارج شد فرد مزاحم است و به نظر شیخ بهایی ره امر ندارد اما آیا این فرد مزاحم از تحت غرض هم بیرون رفته ؟ خیر چون کار تمانع و تزاحم این است که دو تکلیف با هم تمانع و تزاحم دارند مثل تکلیف نماز که مزاحم با ازاله و برعکس است اما هرگز اغراض با هم درگیر نمی شوند و بین اغراض که تزاحم نیست لذا اگر کسی نماز را به غرض محبوبیت مولا اتیان کند وجهی برای بطلان نیست

اشکال استاد بر آخوند ره :

اولا : اتیان فرد مزاحم از باب اتیان به غرض خارج از بحث ما است چون بحث ما درتمانع است و تمانع بین دو امر و تکلیف است و بحث در غرض نیست لذا حق با شبخ بهایی ره است وقتی امر به ازاله با امر به نماز مزاحمت کرد معنایش این است که نماز فعلا مامور به ما نیست و مامو به ما ازاله است و شما از بحث بیرون رفتید

ثانیا : فرد مزاحم از تحت طبیعت خارج شود معقول نیست چون طبیعت لا بشرط است هم فرد خاص و هم جمیع افراد را می گیرد لذا هیچ فردی از تحت طبیعت خارج نمی شود اما باید بحث کرد که آیا فرد مزاحم ماموربه است یا نه که به قصد امر می توان آورد یا نه ؟ شیخ بهایی ره می گوید نمی شود اما از تحت طبیعت خارج نمی شود مثلا انسان با مردن از حقیقت انسان خارج نمی شود

شاگرد آخوند ره مرحوم قوچانی است ایشان می فرمایند : متعلق امر وجود سِعِی طبیعت است وجود سعی یعنی وجود فراگیر که دامنه اش وسیع است وقتی فرد خاصی از این طبیعت با فرد دیگری مزاحمت کند قطعا این فرد از وجود سعی طبیعت خارج شده چون اگر باقی بماند مستلزم محال است چون امر به ضدین است که این فرد مزاحم هم مامور به و آن ضد هم مامور به باشد اینجا جمع بین ضدین محال است لذا هرگز نمی توان این فرد مزاحم را به قصد امر آورد و باید به قصد محبوبیت عمل آورد و حرف استادم درست است

اشکال استاد : اگر مراد شما از وجود سعی مطلق الوجود است حرف شما درست است چون مطلق وجود طبیعت هر فردی از افراد طبیعت است و اگر مراد شما وجود مطلق است حرف شما درست نیست چون وجود مطلق وجودی است که هرگز چیزی از تحت او خارج نمی شود و تبدیل به عدم نمی شود و در وجود مطلق ترک و عدم معنا ندارد لذا منظور را از وجود سعی را معلوم می کردید

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo