درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /اقوال/ الدرس 52

 

( اوامر - ضد - اشکال دوم بر ثمره امر به شئ مقتضی نهی از ضد است - جوابهایی از اشکال فوق )

اشکال دوم از مرحوم نائینی[1] ره در اجود التقریرات بر ثمره بحث ضد : عبادت مطلقا صحیح است حتی بنابر قول به اقتضاء یعنی اگر قائل به اقتضای نهی از ضد هم بشویم چون نهی از ضد نهی غیری است نه نفسی و نهی غیری آن است که مقدمه است برای واجب دیگری مثلا نهی از صلاة مقدمه شد برای اتیان ازاله نجاست در آنجا مخالفت نهی غیری مشکلی ایجاد نمی کند چون نهی غیری جلوی قرب به خدا را نمی‌گیرد و موجب فساد نمی شود ، اگر متعلق نهی نفسی عبادت باشد عبادت فاسد است اما اگر متعلق نهی غیری عبادت باشد عبادت فاسد نیست چون حد نهی غیری مقدمیت است فقط ، لذا اتیان صلاة به قصد اینکه صلاة مصلحت یا محبوبیت ذاتیه دارد صحیح است ولو اینکه صلاة بخاطر ازاله نجاست نهی دارد

دو اشکال بر ایشان :

    1. اتیان صلاة به قصد مصلحت کافی نیست چون مصلحت به عبد بر می گردد در حالی عبادت صحیح آن عبادتی است که منتسب به مولا شود

جواب : منظور از مصلحت مصلحتی است که مولا وضع کرده است مثل نهی از فحشاء و معراج مومن و مطلق مصلحت اراده نشده که اگر مطلق مصلحت اراده شده باشد اشکال وارد است اما مصلحتی که مولا خواسته را عبد اتیان می کند پس این عبادت مضاف به مولا شده و صحیح است

    2. ما بین مصلحت و عبادیت صلاة به قصد مصلحت اختلاف رتبی است چون رتبه مصلحت متاخر از عبادیت عمل است اصولا دواعی عمل علت غایی عمل هستند به چه انگیزه نماز می خواند؟ به این انگیزه که به خدا نزدیک شود و تا عمل عبادیت پیدا نکند این دواعی و علل غایی محقق نمی شود. لذا ما باید ابتدا عبادیت عمل را احراز کنیم بعد به قصد مصلحت اتیان کنیم در حالی که شما می خواهید از راه قصد مصلحت عبادیت عمل را درست کنید و این صحیح نیست.

جواب به این اشکال : نماز اولا و بالذات محبوبیت ذاتی دارد و ثانیا و بالعرض مبغوض شده است پس مبغوضیت عارض بر نماز شده است لذا عبادیت نماز نیاز به احراز ندارد چون محبوبیت ذاتی دارد اما آن مبغوضیت بالعرض مُبعد نیست یعنی تقرب را از ما دور نمی کند و می شود با این نماز تقرب کرد و حضور قلب داشت چون این نهی بالعرض نهی غیری است و نهی غیری مبغوضیت می آورد و وظیفه دیگری ندارد ، مبعد قرب ما به خدا نیست لذا حتی بنابر اقتضا محبوبیت ذاتیه اش باقی است و فقط مبغوضیت بالعرض می آورد یعنی واسطه در عروض دارد مثلا حرکت را به جالس سفینه می دهیم در حالی که اولا و بالذات حرکت مال سفینه است و ثانیا و بالعرض مال جالس در کشتی است این را واسطه در عروض می گویند یعنی کشتی واسطه می شود و حرکت بر کشتی عارض می شود در اینجا هم نماز محبوبیت ذاتیه دارد اما اقتضای امر به شئ نهی از ضد واسطه شد در عروض مبغوضیت بر نماز لذا نماز مبغوض نیست تا اینکه اگر به جای ازاله خوانده شد باطل باشد.

سوال : آیا اگر کسی شک درعبادت نماز با وجود امر به ازاله ، بکند چه حکمی دارد ؟ از طرفی امر به ازاله مقتضی نهی از ضدش هست یعنی باید نماز ترک شود لذا از سوی دیگر محبوبیت ذاتیه دارد تکلیف در اینجا چیست ؟ فقها گفته اند که لابد احتیاط کند یعنی قاعده اشتغال جاری بکند چون اشتغال برائت یقینی می خواهد یعنی ابتدا باید ازاله بکند بعد نماز بخواند ولی آیا نهی از نقیض به نقیض دیگری سرایت می کند یا نه ؟ یعنی ترک ازاله حرام است و مبغوض مولا است آیا این حرکت ترک ازاله سرایت به فعل نماز می کند یا نه ؟

نظر استاد : ما قائل به سرایت نیستیم چون مبغوضیت نماز اولا و بالذات نیست و ثانیا و بالعرض و بواسطه در عروض است لذا نماز باطل نیست اما می توان فتوای به کراهت داد و بگوییم نماز در وقت ازاله مکروه است و این کراهت به معنای اقل ثوابا است یعنی از این نماز پاداش اصلی را نمی برد و ثواب کمتری دارد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo