درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /الدرس 53

 

( اوامر - ضد - بحث در اشکال به ثمره امر به شیی مقتضی نهی از ضد است - مبانی عبادیت ضد مزاحم ( مبنای در قصد امر) - اشکالات بحث )

بحث درباره عبادیت ضد مزاحم است که اگر یکی از این دو عبادت موسع و دیگری مضیق باشد و در وقت مضیق به موسع پرداخته شود عبادیت این عمل را چگونه اثبات بکنیم ؟ مثلا نماز آیات یا ازاله نجاست مضیق است اما نماز واجب موسع است و به جای ازاله یا نماز آیات نماز ظهر بخواند آیا قصد قربت متمشی می شود یا نه ؟ چون قصد قربت فرع بر عبابت عمل است و فرض ما این است که عبادیت ضد مزاحم ثابت نشد و لذا ما می خواهیم بحث کنیم پیرامون ضد مزاحم

درباره عبادیت ضد مزاحم دو مبنا است :

    1. قصد امر معتبر است و باید نماز ظهر بجای ازاله امر داشته باشد

    2. قصد ملاک کافی است و قصد امر لازم نیست همین اندازه که نماز ظهر ذاتا محبوبیت دارد به ملاک محبوبیت انجام شود کافی است

بنابر مبنای قصد امر دو بحث است یکی امر عرضی است یعنی جمیع افراد واجب یکی پس از دیگری امر دارد و دوم امر طولی است یعنی اگر واجب اهم نشد و واجب مهم عمل بشود پس ترتب در امر طولی است نه امر عرضی ، آنهایی که قصد ملاک را کافی می دانند باید بررسی شود که از چه راهی قصد ملاک را ثابت می کنند ؟

اما بحث از قصد امر : محقق ثانی ره قائل است که ضد مزاحم را به قصد امر می توان اتیان کرد مثلا در وقت ازاله نماز ظهر می خواند به قصد اینکه خدا امر کرده است مبنای ایشان بر اساس همان اعتبار قدرت به حکم عقل است چون بحث است که آیا قدرت در امتثال عبادت که دخیل است آیا به اقتضا و تکلیف است یا به حکم عقل است ؟ مرحوم نائینی ره و عده ای قدرت را دخیل در امتثال عبادت میدانند به اعتبار اینکه مقتضای خطاب و تکلیف است برای اینکه هرگز به عاجز خدا خطاب نمی کند و از اول خدا به قادر خطاب می کند کتب علیکم الصیام برای کسی است که مریض نیست اما محقق ثانی ره و من تبعه می گویند خطابات عام است و هم عاجز و غیر آن تحت تکلیف اند اما عقل می گوید که این شخص عاجز وقتی نمی تواند امتثال کند تکلیف از او ساقط است اگر قدرت به برخی از افراد طبیعت باشد کافی است در اینکه آن عمل عبادت است و قصد قربت از این عمل متمشی می شود لذا می گویند قدرت بر فردٌما ، کافی است شخصی که ضد مزاحم را انجام می دهد قدرت بر فردٌما دارد اما فدرت بر جمیع افراد ندارد مثلا نماز ظهر افراد متعددی دارد اول وقت و وقت بعدی آن و الی آخر که به تعداد زمانها منحل می شود و فرد تشکیل می شود و یکی از آن افراد مزاحم با ازاله شد لذا به اعتبار اینکه قدرت بر افراد باقی است عقل می گوید اگر در وقت ازاله انجام دهد عمل به امر کرده و خارج از امر نیست و قصد عبادت می تواند انجام دهد

اشکال مرحوم نائینی ره بر محقق ثانی ره : چون ایشان مبنای محقق ثانی ره را قبول ندارد و مبنای خودش که قدرت اقتضای خطاب و امر و تکلیف است را قبول دارد، می فرماید که نکلیف به جعل داعی است و بعث است و بعث در جایی است که انبعاث ممکن باشد یعنی متعلق بعث تحت قدرت ما باشد وقتی فرد مزاحم شرعی ممنوع شد چون در وقت ازاله نماز ممنوع است شرعا ، به قانون الممتع شرعا کالممتنع عقلا ، فرد مزاحم مقدور ما نیست لذا عقلا و شرعا قابلیت برای بعث را ندارد و چیزی که انبعاث او ممکن نیست بعث آن محال است لذا عمل این شخص را از راه خطابات و قصد امر نمی توان درست کرد

اشکال آقای خویی در محاضرات[1] بر مرحوم نائینی ره : یک قانونی در باب اوامر داریم و آن اینکه امر به طبیعت تعلق می گیرد و صرف الوجود طبیعت کافی است صل یعنی طبیعت نماز و صرف الوجود طبیعت یعنی اگر دو رکعت هم خوانده شد ادا شد اما مشرط به قدت است اگر قدرت به برخی از افراد طبیعت باشد کافی است حتی اگر قدرت به یک فرد از افراد طبیعت داشته باشد اما اگر جمیع افراد طبیعت مقدور نبود و لو در یک زمان ، تکلیف به طبیعت تعلق نمی گیرد چون جمیع افراد مقدور نیست الا اینکه قائل به واجب معلق باشیم چون در واجب معلق وجوب حالی و واجب استقبالی است اما اگر منکر واجب معلق باشیم نمی توانیم از راه خطاب و امر عبادیت عمل را تصحیح بکنیم ، مرحوم نائینی ره منکر واجب معلق است و نباید در اینجا ایشان به محقق ثانی ره اشکال کند چه منشأ اعتبار قدرت در تکلیف به حکم عقل داده شود و چه به اقتضای نفس خطاب و تکلیف بدانیم در هر صورت در طرف مزاحمت ضد جمیع الافراد طبیعت مقدور ما نیست و همه افراد نماز در وقت ازاله نجاست شرعا ممتنع است لذا به عاجز نمی توان تکلیف کرد و این شخص در وقت ازاله به منزله عاجز است بله اگر قائل به ترتب یا واجب معلق می بودید می توانستید تفصیل بدهید که هر کجا خطاب مقتضی قدرت بود و اگر مقتضی قدرت نبود امتثال حاصل نمی شود و در واجب موسع بنابر واجب معلق می توان گفت که ضد مزاحم وجوبش حالی و واجب استقبالی است یعنی در زمان ازاله نجاست نماز ظهر وجوب دارد اما این ظهر باید بعد ازاله انجام شود لذا اگر در وقت ازاله انجام بشود امتثال حاصل شده است چون وجوب نماز حالی بود اما شما مرحوم نائینی ره منکر واجب معلق و ترتب هستید

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo