درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /الدرس 56

 

(اوامر - ضد - راه های تصحیح ضد مزاحم عبادی در بحث امر به شیی مقتضی نهی از ضد - اشکالات بحث )

گفته شد که راه تصحیح فرد مزاحم چیست ؟ دو راه مطرح شد:

    1. یکی طریق مرحوم نائینی ره که ایشان از اطلاق ماده تمسک می کنند و فرد مزاحم را صحیح می داند مشکل ما با ایشان از جهت اطلاق است چون وقتی عقل حکم به قبح تکلیف عاجز می کند از اول خطابی که صادر می شود مقید به قدرت است و حصه مقدوره مورد خطاب شارع است لذا با وجود قرینه عقلی دایره خطاب مضیق است و موسع نیست تا بتوانید از اطلاق استفاده کنید چون اطلاق به معنای رفض القیود است یعنی باید قیود را کنار گذاشت در حالی که عقل تکلیف عاجز را قبیح می داند و ما یصلح للقرینه موجود است و حکم عقل به قبح تکلیف عاجز صلاحیت برای قرینیت دارد لذا اطلاق از اول تشکیل نشده بود چون مقید به قدرت است و لا بشرط نیست

    2. راه دوم از مرحوم آخوند [1] ره : که ایشان بعد از اینکه مساله ترتب را قبول نکردند ( کفایه ج ۱ ص ۲۱۹ ) می فرماید مهم صلاة است که واجب موسع است و اهم انقاذ غریق است که واجب مضیق است و فرد مزاحم را می توان به داعی امر اتیان کند همان امری که متعلق آن طبیعت است چون این فرد مزاحم اگر چه از افراد طبیعت نیست اما وافی به غرض است مثل باقی افراد در تحت طبیعت است اما عقل بین این فرد و سایر افراد در مقام امتثال فرقی نمی گذارد حال این فرد مزاحم با باقی افرا طبیعت در وقتی به غرض یکسان است پس این فرد مزاحم به داعی امر اتیان می شود و صحیح است بعد می فرماید داعویت امر در صورتی است که از فرد طبیعت باشد در حالی که فرد مزاحم از تحت طبیعت خارج شده است متعلق امر نیست نماز مزاحم با انقاذ غریق از تحت اقیموا الصلاة بیرون رفت و باید بعد از انقاذ غریق انحام شود لذا داعویت ندارد و صرف اینکه با بقیه افراد است نمی تواند مشکل ما را حل کند و مشکل ما داعویت است و ﴿اقیموا الصلاة﴾ نسبت به نماز مزاحم با انقاذ داعویت ندارد و ایجاد داعی نمی کند بعد می فرماید که این ادعا فاسد است چون خروج فرد از تحت طبیعت یا به تخصیص لفظی است یا به تخصیص عقلی است یا به مزاحمت است اگر مخصص لفظی یا عقلی باشد فرد از تحت طبیعت خارج شده و امر نیست و به آن فرد داعویت ندارد مثلا مولا گفت اکرم العالم و دو روز بعد گفت لا تکرم الفساق من العلماء که عالم فاسق را از تحت اکرم العلماء خارج کرد و عدالت را در تکریم معتبر دانست اکرم العلماء العدول داعویت ندارد و نسبت به این عالمی که گناه می کند برای اینکه مخصص لفظی و عقلی وقتی فرد ی را از تحت طبیعتی خارج کرد آن فرد خارج شده نه امر دارد و نه ملاک دارد لذا اگر اتیان شود امتثال حاصل نشده است اما مورد بحث ما در جایی است که فرد بر اثر مزاحمت خارج شد در اینجا فرد مزاحم از تحت امر خارج شد ولی ملاک امر باقی است و علت خروج از تحت امر قدرت بود کسی که در وقت نماز مامور به از ازاله است نسبت به این نماز قادر نیست بلکه عاجز است حال اگر این نماز را خواند و بعد ازاله کرد این نماز به عنوان اینکه وافی به ملاک و غرض است صحیح می شود چون این نماز از تحت امر بر اثر صل القدرت و ازاله قدرت و عجز خارج شده بود اما ملاک آن باقی است و وافی به غرض است و محبوب مولی است

اشکال مرحوم ایروانی ره در نهایة النهایه بر آخوند ره :

اول : در صورتی فرد مزاحم ملاک دارد که مصلحت در خود امر باشد در حالی که امر به صلاة با امر به انقاذ مزاحمت کرد مصلحت ندارد. وقتی مصلحت نداشت نمی توان نماز را از راه ملاک تصحیح بکنیم

دوم : کسانی که قائلند به اینکه احکام خدا تابع مصالح و مفاسد در متعلقات نیستند نمی توانند از این مبنا استفاده کنند اما شما که قائل به تابعیت هستید این نماز را می توانید تصحیح کنید

سوم : در اینجا تمام المصلحة امر به اهم است و امر به مهم مصلحت تامه ندارد چگونه می خواهید از راه مصلحت و ملاک فرد مزاحم را تصحیح کنید

جواب استاد : به نظر ما هر سه اشکال ایشان خارج از بحث است و بحث ما اصولی است نه فقهی و مساله ضد عبادی است و ما می خواهیم ببینیم که اگر قدرت بر اتیان صلاة در وقت انقاذ نبود آیا این فرد مزاحم بی ملاک می شود ؟ اگر اتیان شود فاقد غرض است ؟ مرحوم آخوند می فرماید هرگز ضد عبادی فاقد ملاک نمی شود و در اثر مزاحمت از تحت امر خارج شده اما در اثر مخصص خارج نشده و آن جایی که مخصص فردی را خارج می کند آن فرد نه ملاک و نه امر دارد اما جایی که بر اثر مزاحمت فردی خارج شود امر ندارد اما ملاک دارد و وافی به غرض است

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo