درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /ترتب / الدرس 61

 

( اوامر - ضد - ترتب - ادامه بحث مقدمه سوم مرحوم نائینی ره در اشکالات بر ترتب )

مرحوم نائینی ره در مقدمه سوم می خواهد دو اشکال را جواب بدهد تا اینکه مساله ترتب را بر اساس آن اشکالی که مرحوم آخوند دارد ، نپذیرد که جوابهایش را بیان می کنیم.

جواب اول : مرحوم آخوند می فرماید امر بر امتثال باید مقدم باشد از جهت زمان چون اگر مقارن باشد تحصیل حاصل یا طلب نقیضین می شود به این بیان که مکلف یا فاعل است یا تارک که اگر فاعل باشد امر بخواهد او را به سمت عمل تحریک کند تحصیل حاصل لازم می آید و اگر تارک باشد امر بخواهد تاثیر کند طلب بین نقیضین می شود چون فعل و ترک نقیضین اند لذا زمان امر باید مقدم بر زمان امتثال باشد مرحوم‌ نائینی ره جواب می دهد که علت مقارن با معلول موجود نمی شود و نه تحصیل حاصل و نه طلب ضدین لازم می آید و اگر بخواهیم راه شما را قبول کنیم در اینجا هر دو لازم می آید چون وجود این معنا یا مستند به وجود علت است و اینجا تحصیل حاصل لازم می آید چون معلول موجود است و علت می خواهد در امر تاثیر بکند و به او وجود دهد تحصیل حاصل می شود و اگر معلول معدوم باشد در ظرف عدم معلول علت بخواهد تاثیر کند اجتماع نقیضین لازم می آید در حالی که در باب علت و معلول همه قائلند به وجود مقارنت این دو تا و هیچ کسی نگفته که وجود علت تقدم زمانی بر وجود معلول دارد.

جواب دوم : شما فرمودید زمان امر بر زمان امتثال در واجب مضیق مقدم است به شما می گویم که در ماه رمضان صوم مضیق است از طلوع تا غروب آفتاب ، قبل از طلوع فجر یا مکلف عالم به وجوب صوم است و یا جاهل به وجوب صوم که اگر عالم باشد فحص علم سابق کفایت می کند به اینکه در زمان طلوع فجر صادق مولای حکیم او را امر به روزه کند در این صورت تقدم امر بر زمان امتثال نشد وجوب روزه دقیقا مقارن با امساک مکلف در اول طلوع فجر است پس مقارنت مشکلی ایجاد نمی کند ، علم سابق به وجوب صوم کافی است همین اندازه که قبل از فجر صادق می داند فردا روزه می گیرد کافی است برای اینکه زمان طلوع فجر هم زمان امساک و امتثال باشد و هم زمان بعث و تحریک و وجوب باشد پس مقارن شدن امر با امتثال مشکلی ایجاد نمی کند اما آن صورتی که مکلف جاهل به وجوب صیام است در آنجا تقدم امر بر طلوع فجر لغو است ، مگر به جاهل امر می کنند پس آنچه مهم است این است که مقارن امتثال وجوب و امر خواهد بود و همین امر برای ترتب کافی است یعنی مقارن با عصیان امر به اهم امر به مهم هم می آید و مشکلی ندارد.

جواب سوم : شما اشکال تحصیل حاصل و طلب نقیضین را در واجب موسع بردید و اتفاقا در واجب موسع هم می‌آید مثلا نماز ظهر واجب موسع است و اگر مقارن با اول ظهر ، امر به ظهر شود وجوب محقق شود که یا فاعل و یا تارک است یعنی یا نماز را می خواند یا نمی خواند و اگر فاعل است به تو امر بشود و اثر امر این است که او را فاعل بکند این تحصیل حاصل است و اگر تارک است بخواهید او را در همان زمان تارک امر بکنید اثر امر فاعلیت است در این صورت اجتماع نقیضین می شود لذا اشکال فقط در واجب مضیق نمی آید و در واجب مضیق هم می آید اگر بخواهیم مبنای شما را قبول کنیم.

جواب چهارم : اگر ما به نحو شرط متاخر یا شرط متقدم بخواهیم امر به مهم را تصحیح بکنیم خلف لازم می آید لذا به برهان خلف ترتب محال می شود.

توضیح ذلک :

برهان خلف یعنی تخلف معلول از علت یا تخلف حکم از موضوع و هرگز نمی شود موضوع باشد اما حکم نباشد یا معلول موجود باشد و علت نباشد این امکان ندارد در اینجا موضوع ترتب عصیان امر اهم است إن عصیت و حکم وجوب مهم است إن عصیت الازاله فصل و اگر مقارن با عصیان امر اهم ، مهم لازم نباشد خلف لازم می آید یعنی لازم می آید بین موضوع و حکم از نظر وجود مختلف باشد که زمان موضوع یا زمان حکم فرق کند به همین بیان می گوییم اگر إن عصیت به نحو شرط متقدم در ترتب باشد زمان عصیان با زمان وجوب امر مهم دو تا می شود و خلف لازم می آید و اگر به نحو شرط متاخر باشد یعنی إن عصیت بعد از امر به اهم باشد بازهم خلف لازم می آید چون موضوع عصیان با زمان وجوب به امر دو تا شده و مقارن با هم نشد لذا مرحوم نائینی ره در اینجا ثابت می کند که در آن واحد هم امتثال باشد و هم عصیان امر اهم باشد

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo