درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /ترتب/ الدرس 65

 

مقدمه پنجم مرحوم نائینی ره راجع به موارد ترتب است که در چه موردی قاعده ترتب جاری میشود ؟ ایشان در باره شرایط خطاب اقسامی را نقل می کنند:

تارة : موضوع و شرط قابل تصرف نیستند و رفع شرعی ممکن نیست مثل زوال که شرط برای وجوب نماز ظهر و عصر است هرگز زوال از شرط و موضوع ساقط نمیشود.

أخری : موضوع و شرط قابل رفع تشریعی است و شارع میتواند تصرف کند مثل استطاعت و حج ، اگر شارع ادای دین را واجب فوری بداند استطاعت از بین می رود وقتی موضوع استطاعت رفت وجوب حج هم میرود ، اما شرط موضوع آن هم سه قسم است : به حدوث شرط و به بقا شرط و به وجود شرط در یک زمان خاص است و ربطی به زمان دیگری ندارد و فقط در آن زمان است مثلا سفر در اول وقت حادث میکند وجوب قصر را پس موضوع وجوب قصر یک امر حدوثی شد مادامی که در وطن است نمازش حاضر است و وقتی از وطن خارج شد نماز قصر با حدوث سفر واجب می‌شود منتهی این سفر باید ادامه داشته باشد لذا هم شرط وجوب قصر،حدوث سفر است و هم شرطش بقای سفر است حالا اگر کسی بخواهد روزه بگیرد حق ندارد تا ظهر به سفر برود پس وجوب صیام مشروط به زوال است بعد از زوال اجازه دارد مسافرت برود.

در تمامی این صور، تارة شرط در اختیار مکلف است مثل حضر و سفر و آخری در اختیار مکلف نیست مثل استطاعت ، اما آنجایی که موضوع و شرط خطاب قابل تصرف شارع نیست در آنجا تارة : نفس خطاب موضوع حکم را برمی‌دارد وکاری به امتثال ندارد مثل اینکه موضوع حکم به وجوب حج استطاعت است وقتی شارع ادای دین را واجب فوری کرد این موضوع و خطاب ساقط شده است دیگر او را مستطیع نمی‌گویند لذا حج بر او واجب نیست و أخری ،: به نفس خطاب نیست بلکه به امتثال است مکلف با امتثال موضوع حکم را بر می دارد اینجاست که قاعده تزاحم و ترتب جاری میشود در فروض قبلی مساله ترتب نیست ،پس تزاحم در رتبه معلول بعد از حفظ موضوع است باید موضوع ها حفظ بشود هم موضوع خطاب اهم و هم موضوع خطاب مهم ،انوقت بینشان تمانع باشد ، اشتراط و ترتب یکی از دو حکم به معصیت حکم دیگر ترتب را تشکیل می دهد برای اینکه ،مکلف در صدد امتثال است.

نکته ای که مهم است این است که هر دو خطاب دارای ملاک اند متعلق هردو خطاب دارای ملاک است هم ازل النجاسة و هم صل الصلاة الظهر ملاک دارند منتهی خطاب مشروط به قدرت بود ،ازالة نجاست از مسجد واجب است به شرط اینکه که قادر باشیم و در مرحله امتثال یک قدرت بیشتر نیست و وافی به هر دو خطاب نیست ، از آنجایی که قدرت شرط تکلیف است در مقام امتثال عاجز مکلف نمی شود و باید قادر باشد لذا این از موارد ترتب می شود چون اگر ترتب را قبول نکنیم قدرت را چگونه درست کنیم ؟ قدرت شرط تکلیف است و باید فراهم بشود لذا به او می‌گویم ازل النجاسة وان عصیت فصل با این اشتراط قدرت را برای ایشان فراهم کردیم

سوال : آیا در دوران دو امر در آن واحد در ترتب، ما را به جمع ضدین می برد یا نه ؟ به بیان دیگر یعنی مقارن با ازل النجاسة صل صلاة الظهرمنجز شده یعنی اگر ازاله نجاست نکردی وظیفه آن نماز ظهر است اینجا مساله تحصیل حاصل و اجتماع نقیضین پیش نمی آید ؟

جواب : ایشان سه برهان دارند که چنین چیزی پیش نمی آید و قبل از برهان مقدمه ای را بیان می کنند که منشأ جمع بین دو شی چند چیز می‌تواند باشد ، اول : تقیید دلیل هر یک به وجود دلیل دیگر، مثلا روزه بگیرد به شرط اینکه قرآن بخوانید ، دوم : گاهی هر دو دلیل را مطلق می آورد صم وأقرأ و سوم : گاهی مقید به ترک می کند و می گوید ازاله نجاست بکن و ضد عام و ضد خاصش را ترک کن ، در باب ترتب ما می‌خواهیم راهی را پیشنهاد کنیم که قسم سوم منتهی به جمع ضدین نشود و استحاله هم بوجود نیاید لذا سه برهان اقامه میکنم که ترتب میتواند هم جمع بین ضدین را بردارد وهم بگوید منجر به استحاله نمی شود

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo