درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /نظر حائری در ترتب/ الدرس 67

 

موضوع :کلام مرحوم حائری در بحث ترتب

مرحوم حائری برای اثبات ترتب چهار مقدمه مطرح کرد .

    1. یکی از اون مقدماتش اینه که :اراده نسبت به متعلق عناوین دو قسم است:

     یکی اراده مطلقه است یعنی برای امتثال آن متعلق، نیازی به قید و شرط نیست بلکه نسبت به تمامی مقدماتش مطلق است هر کدام را انجام بدهید امتثال حاصل شد

     دوم اراده منوطه یعنی اراده ای که بر یک شرطی یا قیدی در به جا آوردن متعلق اراده اناطة دارد

مثلا وجوب اکرام زید منوط به فقاهتش است

درباره اراده منوطه سه قسم مطرح کردن

یکی اینکه اراده تعلق گرفت به یک شرط و تقدیری که بعدا می آید .

دوم اراده تعلق گرفت به یک شرط و تقدیری که همزمان حاصل میشود

سوم اراده به شرطی تعلق گرفت که باید به استقبالش برود پیش از اینکه وارد بشه

در تمامی این صورت ،علم جز موثر است یعنی علم باعث میشه که اراده فاعلیت پیدا کند. محرک شود مثلا میداند که مولا اکرام زید را به فقاهتتش میداند لذا اراده اش نسبت به اکرام زید فاعلیت پیدا میکند

یا اینکه مکلف میداند در آن زمان طلوع فجر صادق باید در روزه ماه رمضان امساک کند این علم، به اراده اش فاعلیت میدهد یا اینکه میداند فردا حاجی از سفر برمیگردد از امروز خود را برای استقبال آماده میکند علم به قدوم سفر، به اراده اش فاعلیت داد .

در بحث ترتب، باید گفت اراده منوطه است و از قبیل قسم دوم است.

چون اراده ی به اهم مطلق است به شرطی و تقدیری اناطه ندارد باید ازالة نجاسة کند منوط به هیچ چیز نیست.

اما اراده به مهم اراده منوطه است منوط به ترک اهم است لذا وقتی اراده ی ترک اهم پیدا کرد فاعلیت حاصل شد این اراده باعث میشود که مهم انجام بشود امتثال شود

پس ترتب، همان فاعلیت اراده مهم است که در آن حصول مهم ایجاد میشود

 

سه نکته :

    1. نکته اول :فرق این نظریه با نظریه مرحوم نایینی چیست ؟؟

جواب اینه که :بر مسلک مرحوم نایینی ،آن شرط یعنی( إن عصیت) نه نسبت به او، اراده فعلیت، است، نه نسبت به او، فاعلیت اراده ،است لذا قبل از تحقق ترک اهم ،اراده ای وجود ندارد نه فعلیت اراده نه فاعلیت اراده.

بر مسلک مرحوم حائری ،قبل از ترک اهم ،فعلیت اراده است ولی فاعلیت اراده نیست ،برای اینکه مرحوم حائری ،اراده را منوطه گرفت ،پس این اراده فاعلیت ندارد فاعلیتش منوط به اراده ترک اهم است

 

اما طبق مبنای نایینی اراده منوطه نیست بلکه اراده ای در اینجا مدخلیت ندارد چون ایشان فرمودند که معنای ترتب اینه که در زمان مهم ،امر به اهم کاره ای نیست برای اینکه امر به مهم میگوید این یک قدرت را برای من صرف کن لذا اگر بخواهد اراده فعلی باشد جمع بین ضدین میشود فعلیت اراده امر به اهم با فعلیت اراده امر به مهم جمع میشود و محال است

مرحوم حائری میگوید، اراده ی فعلی است ولی فاعلیت نیست فاعلیت اراده منوط به عصیان امر اهم است

 

    2. نکته دوم اینه که مُنشأ تفکر مرحوم حائری چیست ؟

ایشان درباره واجب مشروط فکر کرد آیا اهم و مهم به نحو واجب مشروط است؟ مثلا أزل النجاسة به نحو واجب مشروط است ؟؟

گفت که سه حال دارد

۱. ایجاب و وجوب، هر دو قبل از تحقق شرط باشد

۲. ایجاب و وجوب مقارن هم باشد

۳. ایجاب قبلاً باشد ،وجوب بعدا بیاید

اما صورت اول درست نیست ،قبل از تحقق شرط نه ایجاب باشد نه وجوب باشد قضییه مهمله میشود مثل اینکه قبل ظهر نه انشا صلاة باشد نه وجوب صلاة.

صورت دوم هم محال است بگوییم قبل تحقق شرط امر باشد بعد تحقق شرط وجوب باشد اینهم محال است زیرا تفکیک بین انشا و مُنشأ(به ضم میم) لازم می آید نمیشه در دو زمان متفاوت باشند

صورت سوم معنایش اینه که انشا و مُنشأ(به ضم میم) هست منتهی فاعلیت ندارد فاعلیتش به حصول شرط متقارن است این را می‌گویند اراده منوطه . پس هم اراده هم نماز فعلی است اما اراده به نماز فاعلیت ندارد، فاعلیتش زمان ترک اهم است

 

    3. نکته سوم مرحوم آخوند (إن عصیت) را به نحو شرط متاخر پذیرفت ولی مشکل طلب ضدین را حل نکرد

 

نایینی به نحو شرط مقارن پذیرفت و مشکل جمع بین ضدین را به نحو ترتب حل کرد.

 

مرحوم حائری هیچکدام را نمی‌گوید بلکه اراده منوطه قایل است یعنی اراده فعلیت دارد اما فاعلیت ندارد فاعلیتش منوط به زمان عصیان و ترک اهم است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo