درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /نظر آقا ضیا/ الدرس 68

 

موضوع:نظریه مرحوم آقا ضیا الدین عراقی در بحث ترتب

تا کنون نظریه مرحوم نایینی و حایری درباره کیفیت اجرای ترتب برای حل مشکل جمع بین ضدین بیان شد

مرحوم آقا ضیا الدین عراقی برای حل مشکل طلب ضدین هم از راه دو امر عرضی وارد میشه هم از راه دو امر طولی وارد میشود قسمت دوم مربوط به قاعده ترتب است.

اما از راه امرین عرضیین، ریشه فکری ایشان را هدایة المسترشدین قرار داد صاحب هدایة در تعریف واجب تخییری و مطلق فرمودند واجب تخییری امر به شی توأم با نهی از تمامی انواع تروک نیست

اما واجب مطلق امر به شی توأم با نهی از تمامی انواع تروک است آنجایی که ابواب تروک جمیعا بسته میشود واجب عینی و واجب مطلق است. مثلا روزه روز ماه رمضان، امساک از تمامی تروک است اما آنجایی که بعضی از انحاء تروک بسته شود واجب تخییری است مثلا در کفاره روزه ماه رمضان مخیر به یکی از این سه چیز هستید لذا گفته اند متعلق طلب فعل ملازم با ترک است منتهی ترک برخی از امور ثلاثة است اگر کسی روزه را گرفت اطعام را ترک کند متعلق واجب تخییری قرار گرفت

سوال از این قاعده چگونه دو تا امر عرضی به دست می آید که بتواند مشکل طلب ضدین را حل کند

جواب ضدین دو قسم است

قسم اول، ثالث ندارند مثل حرکت و سکون

قسم دوم ،ثالث دارند مثل صلاة و ازالة

در صورت اول تخییر عقلی است لابدیت احد الامرین جاری است چون تخییر شرعی در جایی است که ترک مجموع مقدور ما باشد در حالی که ترک حرکت و سکون مقدور ما نیست یا در حرکتیم یا در سکون، لذا عقل حکم میکند به اینکه احد الامرین را انتخاب کنیم چون احد الامرین قهری الحصول است

اما تخییر شرعی جایی است که احد الامرین، قهری الحصول نباشد ترک هریک از آنها جایز باشد و در قدرت مکلف باشد لذا بین کفارات ثلاث تخییر شرعی است اما بین حرکت و سکون تخییر عقلی است

با این بیان نتیجه میگیریم که در ضدین که ثالث ندارد شارع نمی‌تواند تصرف کند، چون لابدیت عقلیه است اما در قسم دوم شارع میتواند تصرف کند چون تخییر شرعی مقدور است و ملاکاتش باقی است فقط جمع بین هر سه مقدور ما نیست

ضمن اینکه اگر شارع جعل تخییر نکند تفویت ملاکات لازم می آید هر سه ملاک از دست ما می رود چرا که هیچکدام از اینها قهری الوجود نیستند

بر مبنای مرحوم نایینی، هر دو ایجاب تام بودند هم امر اهم، هم امر مهم، هر دو ایجاب به نحو تام داشتند، یعنی هر دو میگفتند جامع الشرایط بیاورید چیزی از ما کم نکنید لکن یکی مطلق بود دیگری مشروط .امر اهم واجب مطلق بود امر مهم واجب مشروط بود

بنابر مبنای حائری ،هر دو ایجاب تام بود لکن ایجاب مطلق دارای فعلیت اراده بود و فاعلیت اراده نداشت اما ایجاب منوطه یا اراده منوطه فاعلیت داشت، منوط به ترک اهم بود

اما به نظر مرحوم عراقی، یا هر دو ایجاب به ملاک مساوی هستند یا یکی از دو ملاک تام و یکی ناقص آمد ایشان بحث را میبرد به جایی که ضدین ثالث دارند و سد ابواب تروک نمی‌کنند بلکه بعضی از انواع تروک را سد میکند لذا امر به اهم دارای ایجاب تام است، امر به مهم دارای ایجاب ناقص است چرا که اگر دارای سد همه تروک و أعدام بود واجب عینی میشد ولی به لحاظ اینکه همه ابواب تروک را نمی‌بندد بعضی از انحایش باقی است به منزله واجب تخییری است

سوال اینه که چرا هر دو وجوب نمی‌تواند ناقص باشد

جواب اینه که ضدین، یا در ملاک مساوی اند یا اختلاف در ملاک دارند اگر در ملاک مساوی باشند در یک رتبه اند اگر اختلاف در ملاک داشته باشد در یک رتبه نیستند بلکه رتبه یکی از اینها، با رتبه دیگر در بعضی از تروک فرق میکند، به همین خاطر هر دو وجوب نمی‌تواند تام باشد چون اختلاف در ملاک دارند و اختلاف در ملاک، موجب تعدد رتبه میشود و جمیع أنحاء تروک وأعدام سد نمیشود بعضی از انحایش باقی است لذا یک طرف وجوب تام، طرف دیگر وجوب ناقص است چون نظیر واجب تخییری شد معنایش اینه که (( اعتق رقبة وان ترکت العتق صم أو أطعم))

رقبه را آزاد کن اگر آزاد نکردی روزه بگیر یا اطعام کن پس همه أنحاء تروک مسدود نشد بعضی أنحاء تروک باقی ماند لذا یکی از دو ایجاب تام و دیگری ناقص است .

سوال اینه که به نحو اشتراط طلب است یا اشتراط مطلوب است یا هیچکدام بلکه یکی ایجاب تام است و یکی ایجاب ناقص است مرحوم آقا عراقی سومی را قبول میکند، اولی را مستحیل میداند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo