درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /اشکالات ترتب/ الدرس 72

 

اشکال دوم بر ترتب : تخلف دو اراده تشریعی از دو اراده تکوینی است تبیین این اشکال مبتنی بر این کبری است که وزان اراده تشریعی وزان اراده تکوینی است و تخلف بین دو اراده مستحیل است اگر اراده تشریعی به نماز تعلق گرفت قطعا اراده تکوینی هم به فعل نماز تعلق می گیرد چون اراده تکوینی همان فعل نماز است پس وزان اراده تشریعی بر وزان اراده تکوینی است و شارع امر کرده به نماز بخاطر اینکه مردم نماز را اتیان کنند بر اساس این کبری اگر ما قائل به ترتب باشیم لازم می آید که اراده تشریعی از اراده تکوینی تخلف پیدا بکند یعنی اراده تشریعی تعلق گرفت به ازاله نجاست اما اراده تکوینی تعلق گرفته به اتبان امر مهم ، چگونه ممکن است اراده تشریعی به امر اهم تعلق بگیرد بدون اینکه اراده تکوینی باشد و ما اراده تکوینی به دو ضد هم نداریم هم به ازاله و هم نماز چون یک قدرت بیشتر وجود ندارد

جواب : بین اراده تکوینی و تشریعی فرق است و آن اینکه اراده تکوینی علت تامه است اما اراده تشریعی علت تامه نیست و مقتضی است هر وقت اقتضای عمل بود اراده محقق می شود و هر وقت مقتضی عمل نبود اراده منتفی می شود لذا اگر اراده به ازاله نباشد اراده به نماز مقتضی پیدا می کند پس اشکال شما از بین رفت

اشکال سوم : متلازمین نباید در حکم مختلف باشند مثلا این لازم حرام و آن ملزوم واجب باشد بلکه باید در حکم تفاوت نداشته باشند اگر لازم واجب است ملزوم هم واجب باشد یا هر دو حرام باشند متاسفانه این کبری در ترتب خلاف درآمده است چون ترک این مستلزم ترک واجب است و ترک واجب مستلزم حرام است به این صورت که امر به اهم مقتضی نهی از ضد عام است و ضد عام یعنی ترک پس ازل النجاسة می گوید من را ترک نکن و ترک اهم حرام شد و از آن طرف ترک اهم مستلزم فعل مهم است پس فعل مهم واجب شد لذا بین متلازمین در حکم مختلف شد یکی حرام و دیگر واجب در حالی که خلاف قاعده است که متلازمین از نظر حکم باید یکی باشند،[1] نهایه الدرایه ج ۱ ص ۲۴۴

جواب : جمع بین دو وجوب محال است بالتبع جمع بین نقیضین هم محال است یعنی همانطوری که جمع بین ازاله و صلاه مستحیل است همچنین جمع بین ترک و فعل هم محال است و ترک نقیض فعل است آیا ترتب می خواهد بین ترک و فعل را جمع کند تا اینکه شما بگویید متلازمین باید در حکم متوافقین باشند در حالی که در اینجا مختلفین شد ، اما به نظر می رسد قائلین به ترتب مثل میرزای شیرازی و محقق ثانی ره به دنبال این هستند که جمع بین دو وجوب را حل کنند نه اینکه بین دو نقیض را جمع کنند لذا محقق ثانی فرمود اگر اول نماز طلبکار طلب خود را خواست بین دو وجوب جمع شد یکی وجوب ادای طلب و وجوب نماز و اگر ادای طلب نکند و نماز بخواند آیا نماز درست است یا نه ؟ ایشان فرمود صحیح است چون خدا از همان اول فرمود ادای دین واجب است اگر عصیان کردی نماز واجب را بخوان بنابراین این شرط إن عصیت برای حل جمع بین ضدین است و جمع بین دو وجوب است لذا فرقی نمی کند که با ترک یا با فعل جمع کند.

اشکال چهارم : از میرزای شیرازی ره که نهایه الدرایه از ایشان نقل می کند که با قاعده ترتب مهم واجب شد و دو ترک از واجب شدن مهم تشکیل می شود یکی تَرکی که منتهی به فعل اهم شود یعنی نماز را ترک می کند و به جای آن ازاله انجام می دهد و این ترک نماز را ترک موصل می خوانند یعنی منتهی به فعل اهم شد و ترک دوم تَرکی که منتهی به فعل اهم نشود در اینجا نه نماز می خواند و نه ازاله می کند و کاری دیگری انجام می دهد اینجاست که اگر بخواهیم قاعده ترتب را پیاده کنیم و اهم را از وجوب فعلی بیندازیم و مهم را فعلی بکنیم دو تالی فاسد بوجود می آید:

تالی فاسد اول : با اهمیت اهم تنافی دارد چون اگر اهم را ترک کند و مهم را ترک کند و تَرکی که منتهی به اهم نباشد لازمه اش این است که اهمیت اهم لغو باشد کسی که نه نماز میخواند و نه ازاله می کند پس ازاله از همان اول اهم نبوده است.

تالی فاسد دوم : استحاله جمع بین نقیضین می شود چون ترتب فعل مهم را واجب و ترک مهم را حرام کرد پس بین فعل و ترک جمع شد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo