درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /اشکالات ترتب/ الدرس 80

 

تنبیه سوم : آیا بین واجب موسع و واجب مضیق تزاحم و ترتب جاری می شود یا نه؟ درباره واجبیین مضیقین قطعا ترتب جاری نیست مثل اینکه آخر وقت است هم نماز واجب است و هم ازاله نجاست از مسجد و دو تا دلیل هر دو امر و خطاب ملاک دارند و باهم تزاحم می کنند که قاعده ترتب جاری است و همچنین آنجایی که یکی از این دو واجب مضییق باشد واجب دیگر موسع باشد در اینجا مورد نزاع علما است مثل اینکه در اول وقت ازاله نجاست واجب شد و نماز ظهر هم واجب است جایی که هر دو واجب موسع باشد در آنجا هم بحثی نیست که ترتب جاری نیست لذا عمده بحث بر روی جایی است که احدهما مضییق است و دیگری موسع است مثلا مولا بگوید اکرام فقها بر تو واجب است از آن طرف هم نماز به گردنش است وقت هر دو هم وسیع است هم اکرام هم نماز

اما در مورد بحث ما سه نظریه است :

اول : اینکه مطلقا ترتب جاری است

و دوم مطلقا ترتب جاری نیست

و سوم تفصیل بدهیم بین مبنای محقق ثانی ره که می گوید قدرت به مقتضای حکم عقل شرط تکلیف است و دیگری مبنای مرحوم نایینی ره که می گوید قدرت به اقتضای ذات خطاب دخیل است یعنی وقتی مولا امر به واجبی می کند امرش مشروط به قدرت است چون به عاجز امر نمی شود و به قادر امر می کند پس بنابر مبنای محقق ثانی ترتب جاری نیست و بنابر مبنای مرحوم نائینی ره ترتب جاری نیست

اما دلیل مبنای محقق ثانی ره : به عقیده ایشان متعلق تکلیف طبیعت صلاة است وقتی امر به طبیعت صلاة تعلق گرفت امتثال طبیعت به فردی از افرادش است ، آن فردی که مزاحم با وقت ازاله است طبیعت صلاة بر آن فرد به حکم عقل منطبق است لذا بین موسع و مضیق تزاحم نیست اطلاق امر موسع کافی است که ما فرد مزاحم را به قصد امر بیاوریم و ما می دانیم که قدرت به طبیعت تعلق گرفته نه به فرد و امتثال طبیعت هم به فردی از افراد طبعت است لذا اگر از اول ظهر تا عصر ده تا نماز به طبیعت ظهر بخورد و یکی از این نماز ها مزاحم با ازاله بشود به عنوان اینکه طبیعت نماز بر او منطبق است صحیح است ، آنچه در باب تزاحم مطرح می شود این است که من یک قدرت دارد و نمی تواند برای هر دو واجب صرف کند در اینجا آنچه غیر مقدور است طبیعت صلاة است که در مقابل ازاله قرار گرفته اما فردی از افراد طبیعت غیر مقدور نیست پس تزاحم بین طبیعت صلاة و ازاله هست و انطباق طبیعت صلاة بر این فرد امتثال حاصل شده است

اما وجه اینکه بر مبنای مرحوم نائینی ره ترتب جاری است این است که حقیقت تکلیف بعث است یعنی تحریک می کند و بعث انبعاث می خواهد یعنی باید عبد هم اطاعت کند و فرد غیر مقدور بالذات از تحت خطاب خارج است چون هرگز به غیر مقدور امر نمی شود اینجاست که بین موسع و مضیق تزاحم برقرار شد چون در خطاب موسع قدرت افتاده است و شرط این تکلیف و خطاب این است که مکلف قادر باشد بر انجام آن پس از اول اطلاق امر موسع مقید بود به اینکه هیچ فردی با او مزاحمت نکند و تمانعی حاصل نشود قهرا خطاب صل از آن نمازی که مزاحم ازاله است انصراف به حسب ذات نماز و خطاب نماز دارد و صل شامل آن فرد نماز مزاحم با ازاله از اول نمیشود پس امر به این فرد ملاک ندارد و ما باید ملاک را از چه راهی ثابت کنیم از راه ترتب باید ثابت کنیم و بگوییم ازل النجاسة و ان عصیت فصل که این امر موسع از اول مقید بود

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo