< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/05/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: التعادل و التراجيح/معنى التعارض /امور و مقدمه

 

از باب مقدمه اموری مطرح می شود :

    1. امر اول : بحث از تعارض در علم اصول مساله اصولی است ، چون عمده ادله فقه اخبار آحاد است و فقها احکام شرعیه را از روایات متواتر کمتر استنباط می کنند و بیشتر از اخبار آحاد دارند چون خبر متواتر فراوان نیست لذا فقیه باید به چهار مساله مسلح باشد :

     مساله اول : مبنای خودش را در باب حجیت خبر مشخص کند که آیا از دیدگاه ایشان خبر عادل حجت است یا خبر ثقه و احکام شرعیه را بتوسط خبر عادل می خواهد اخذ کند یا به توسط خبر موثق و این مساله اصولی در بحث حجیت خبر واحد گذشت.

     مساله دوم : ظواهر الفاظ در معانی اش باید ظاهر باشد و اجمال نداشته باشد مثل دلالت ینبغی بر جواز یا دلالت کتَبَ بر وجوب ولی در جمله شرطیه بحث است که آیا مفهوم جمله شرطیه حجت هست یا نه ؟ یا درباره امر بعد از منع و نهی بحث است که آیا دلالت بر جواز می کند یا نه ؟ لذا ظهور هر لفظی باید در نزد فقیه باشید روشن شود و مبنای ایشان این است که در کسب ظهور الفاظ به لغت مراجعه می کند یا به عرف و آیا قول لغوی را حجت می داند ؟ و عرف تاچه اندازه در ظهور الفاظ مرجعیت دارد ؟

     مساله سوم : آیا ظواهر الفاظ در کتاب و سنت حجت است یا نه ؟ چون در میان علما اختلاف است عده ای می گویند ظواهر الفاظ و سنت برای مخاطبینی است که حاضر بوده اند و مقصودین به افهام بوده اند و عده‌ای می گویند هم برای حاضرین و هم نسل های بعدی حجت است.

     مساله چهارم : علاج اخبار متعارض است ادله حجیت خبر ثقه نمی تواند اخبار متعارض را حجت کند لذا علمای اصول درباره روایات متعارض قائلند که حجیت شأنیه دارند و حجیت فعلیه ندارند و ما می دانیم خبری صلاحیت استفتاء دارد که حجیت فعلیه داشته باشد نه اقتضائیه شأنیه و بدست آوردن حجت فعلیه در اخبار متعارض نیازمند به قیام دلیل ثانوی است و آن دلیل به ما بگوید تنها خبرین متعارضان کدام یک را اختیار و کدام را طرد کنیم ، این بحث نیازمند به تعادل و تراجیح است چون بحث از حجیت فعلیه در اینجا می شود و از این دو روایت کدامیک بر ما حجت است و می توانیم عمل کنیم لذا مساله تعارض را یک مساله اصولیه می‌دانند چون در تعریف اصول گفته شد الحجة علی الفقه و ما هم می خواهیم حجت بر فقه را از این خبرین متعارضین بدست آوریم حتی بر مبنای آنهایی که گفته اند مساله اصولی از عوارض موضوع است در اینجا وقتی از حجیت فعلیه بحث می کنیم در واقع بحث از عوارض موضوع می کنیم و موضوع ما در اصول استنباط احکام شرعیه از ادله تفصیلیه است و بحث از اینکه کدام روایت از متعارضین حجت است یا نه بحث از عوارض موضوع شد و لذا بحث تعادل و تراجیح یک مساله اصولی است

    2. امر دوم : بررسی عنوان بحث است که اکثر علمای اصول عنوان بحث را التعادل و التراجیح یا التعادل و الترجیح گذاشتند و تعادل به معنی تعارض است و تراجیح جمع ترجیح است چون مرجحات زیاد است از قبیل مرجح سندی و متنی و دلالی و مضمونی و ... و اگر الترجیح در برخی از تعابیر آمده یعنی جنس ترجیح است اما مرحوم آخوند عنوان کتاب را تعارض الادلة قرار داد

◼️ نظر استاد : این عنوان آخوند از جهاتی بر عنوانهای قبلی برتری دارد

     جهت اول : این عنوان با متن اخبار متعارض متناسب است چون در مرفوعه زراره آمده که الخبران المتعارضان و اشاره به دو دلیل متعارض دارد.

     جهت دوم : نفس تعارض احکامی دارد مثل اینکه آیا حکم به تساقط یا تخییر شود یا بین آنها جمع شود الجمع مهما امکن اولی من الطرح پس عنوان تعارض الادلة بخاطر اینکه تعارض قانون و احکام دارد عنوان خوبی است.

     جهت سوم : تعارض ادله یک عنوان جامعی است هم تعارض حجتین را می گیرد و هم تعارض حجت با لاحجت و هم تعارض قوی با ضعیف و هم تعارض واجد مزیت یا غیر واجد مزیت را می گیرد اما تعادل و تراجیح شامل همه این اقسام نمی شود و تراجیح اسمش پیداست که خبرینی را شامل می شود که هر دو صاحب مزیت باشند پس عنوان آخوند بهتر از دیگر عناوینی است که دیگران آورده اند

    3. امر سوم : عنوان کناب تعارض ادله است نه تعارض امارات لذا نباید بنویسند تعارض الادلة و الاماراة چون علمای اصول اصطلاحاتی دارند و روایاتی که احکام شرعیه را بیان می کنند را دلیل می نامند لذا ادله احکام به روایات گفته می شود اما در باب موضوعات مثل شهادت عدلین اماره می گویند لذا اگر مؤدای خبر ثقه حکم شرعی باشد مثل وجوب نماز جمعه آن خبر دلیل نامیده می شود و اگر موضوع خارجی باشد آن را اماره می گویند هدف فقها از بحث تعادل و تراجیح ، معالجه اخباری است که در رابطه با احکام متعارض است یک خبر می گوید نماز جمعه درعصر غیبت واجب و دیگری حرام است اینجا باید معالجه شود اما مباحث معالجه امارات متعارضه مثل تعارض دو بینه یا دو اقرار مربوط به مباحث فقه است و در کتاب قضا به این بحث پرداخته شده است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo