< فهرست دروس

درس خارج فقه ابوالقاسم علیدوست

98/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القضا/شرائط قاضی/

 

دیروز عرض کردیم که در تفسیر عدالت در کلمات علما یک مشکلی مانده است که ما معتقدیم اگر کسی راه ما را برود این مشکل برطرف می شود و الا آن مشکل برجای خود باقی است و آن هم مروت بود که برخی قبول کرده اند و برخی قبول نکرده اند و آن ها هم که قبول کرده بودند گاهی به صورت ایجابی بیان کرده اند و گاهی به صورت سلبی و بعد هم رفتیم در سیر موقعیت شرعی و کلام شیخ انصاری که می فرمود: تا قبل از علامه معمولا این قید را نمی آوردند ولو شیخ طوسی آورده است ولی بعد از علامه معروف شده است گفته اند انجام واجبات، ترک محرمات، اجتناب از منافیات مروت. این اختلاف در دوران ما هم هست و در حال حاضر همچنان این اختلاف باقی است.

تفسیر مروت

در این مواقع لغت خیلی به کار نمی آید. لغت می گوید مروت یعنی کمال مردانگی ولی این تفسیر به کار ما نمی آید.

صاحب عروه یک تفسیری دارد و می فرماید:

و عن منافیات المروة الدالة علی عدم موالاة مرتکبها بالدین. در عدالت طرف باید اجتناب کند از گناهان کبیره و صغیره و از آن چه که با مروت منافات دارد الدالة صفت است برای منافیات، منافیاتی که دلالت می کند مرتکب آن ها نسبت به دین باکی ندارد، اهتمامی ندارد. باید توجه داشته باشید که حتما باید این منافیات را غیر حرام معنا کنیم غیر حرامی که اگر کسی مرتکب شود نشان از این است که اهتمام به دین ندارد. آیا الدالة تفسیر منافیات مروت است به این معنا که هر رفتاری که حرام نیست ولی دلالت می کند به عدم مبالات مرتکبش به دین قهرا مروت هم معنا می شود و مروت به معنای کاری است که اگر انسان صد مرتبه هم انجام دهد کسی برداشت عدم اهتمام به دین نمی کند. ولی اگر این الدالة را صفت احترازی بگیریم یعنی صاحب عروه می خواهد بگوید برخی از منافیات مروت دلالت نمی کند بر عدم اهتمام به دین و برخی دیگر رفتارهایی است که دلالت دارد بر عدم اهتمام به دین. پس ممکن است این الدالة قید توضیحی باشد و ممکن است قید احترازی باشد.

یک سؤالی که در این جا هست این است که این حرف یعنی چه و صاحب عروه چه می خواهد بفرماید که عملی باشد که حرام نباشد ولی اگر انسان انجام دهد نشان دهنده ی عدم اهتمام به دین باشد و مشکل این است که نباید این کار حرام باشد نه به عنوان اولی و نه به عنوان ثانوی.

یکی از نادر علمایی که به سمت تعریف مروت رفته است شیخ انصاری است. ایشان در رساله ی عدالتش این بحث را مفصل مطرح کرده است و حدود هشت صفحه از کتابش را به مروت اختصاص داده است. ایشان در آخر اعتبار مروت را قبول نمی کند ولی می گوید اگر بخواهیم منشأ آن را بیان کنیم باید بگوییم از روایت عبدالله بن ابی یعفور (ایشان این روایت را صحیحه می داند و برایش خیلی مهم است) استفاده می شود. در آن روایت یک کلمه ی «ستر» بود و یک کلمه ی «عفاف» که عادل کسی است که اهل ستر و عفاف باشد و بعد می گوید ستر و عفاف به یک معنا است و برای توضیح بهتر از واژه های مختلف استفاده شده است. ستر و عفاف هم در روایت های مختلف در مقابل «تبرج» آمده است و تبرج یعنی تظاهر به عملی یا قولی که یستهجن فی الشرع او العرف. هر چه که مستهجن باشد در شرع یا عرف می شود تبرج و در مقابلش می شود ستر و عفاف. در ادامه مثال به اکل در بازار می زند.

چقدر این دو تفسیر موفق است؟ سؤال این است که چه کسی اسم این را گذاشت مروت؟ به همین خاطر محشین مروه خیلی حاشیه زده اند و مخالفت کرده اند. به نظر ما باید حق را به مخالفان بدهیم تازه بعد از این که تصور درستی کردیم. آیا لغت می تواند کار ما را درست کند؟ آیا نصوص دیگر می تواند کار ما را حل کند؟ کلمه ی مروت در نصوص ما زیاد آمده است، شاید این کلمه بیشتر از کلمه ی عدالت آمده باشد و تفسیر هم شده است. پس بهتر است یک سری به روایات بزنیم و ببینیم روایات آن را چه تفسیر کرده اند، بعد ببینیم آیا در عدالت لازم است یا نه یا ببینیم خودش یک پدیده ی جدیدی است غیر از عدالت و اگر علما آن را ذیل عدالت برده اند کار درستی نکرده اند؟

از چند روایتی که راجع به شاهد خواندیم سه روایت آخر کلمه ی مروت داشت که مضمون ها به هم نزدیک بود و سندشان هم معتبر بود.

موثقه ی سماعه: من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروءته و ظهرت عدالته. روایت دلالتش روشن است و سندش خوب است و احتمال تقیه هم در آن وجود ندارد و خیلی به کار ما می آید. در این روایت حضرت مروت یا کمال مروت را بیان می کنند. البته در این جا نباید اصرار کنیم که مروت را از معنای لغوی اش جدا کنیم. در این جا امام مروت را جدای از عدالت گرفته اند و یک عنصر مستقلی در کنار عدالت به حساب آورده اند.

حدیث بعدی از رسول خدا لرجل یا اخا ثقیف ای کسی که از قبیله ی ثقیف ما المروءة فیکم؟ گفت یا رسول الله انسان منصف باشد و اصلاح داشته باشد (اصلاح یک چیزی بالاتر از انصاف است) حضرت فرمودند کذلک هی فینا. چنین است مروت در بین ما.

امام علی سؤال شدند از مروت حضرت فرمودند: لا تفعل شیئا فی السر تستحیی منه فی العلانیة. یعنی کاری نکنی در نهان که در ظاهر اگر خواستی انجام دهی حیا کنی و انجام ندهی

امام حسن ع: اما المروءة فحفظ الرجل دینه (نگه داشتن دین مردانگی است) و احرازه نفسه من الدنس و قیامه بضیعته (کار کند، انسان تنبلی نباشد) و اداء الحقوق و افشاء السلام.

اما باقر ع: المروءة ان لا تطمع فتذل و تسأل فتقل و لا تبخل فتشتم و لا تجهل فتخصم.

از این جنس روایات زیاد داریم. و در این جا نیاز به سند نداریم.

امروز یک سری به مروت در فقه زدیم و جانب کسانی که این قید را قبول نکرده اند را گرفتیم و بعد اشاره ای هم به لغت داشتیم و به روایات هم سری زدیم فردا انشاء الله باید ببینیم این کار علما که مروت را داخل عدالت کرده اند چقدر توجیه دارد و نظر خود ما چه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo