< فهرست دروس

درس خارج فقه ابوالقاسم علیدوست

98/12/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القضا/شرائط قاضی/ مرد بودن

 

بحثی که مطرح بود بررسی اسناد شرعی از قرآن، روایات و ... مرتبط با تصدی زنان برای مناصبی مثل قضاوت، ریاست و .... . به قرآن اشاره کردیم، رسیدیم به رویات در جلسه ی دیروز به چهار روایت که بخش چهارم گروه بود نه یک روایت. باید با روایات بیشتر آشنا شویم تا در بحث نقد و بررسی بتوانیم بهتر و با خیال راحت نقد و بررسی کنیم و به نتیجه برسیم. مخصوصا چون این بحث از حیث علمی محض خارج شده است زمینه ی لغزش هم وجود دارد.

گروه پنجم: گروهی که ادعا شده است : دال است بر نفی شایستگی زنان برای مناصب مهم به دلیل برخی از ویژگی ها مثل نقص عقل

این روایات خیلی زیاد است لذا بهتر این است که باحث روایاتی که همزبان هستند و مفاد نزدیک به همی دارند را تحت یک عنوان و یک شماره بیاورد.

روایت اول: جناب شیخ حر، جلد بیستم، ابواب مقدمات نکاح باب چهار صفحه ی 24 حدیث اول که رسول خدا فرمودند: (سند و دلالت را بعدا بررسی می کنیم) ما رأیت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن» گویا حضرت می خواهند بگویند ما ضعیفات الدین و ناقصات العقول (کنایه از زنان) ندیدم که سلب کننده تر باشد عقل عاقلان را از شما. یعنی شما عقل و لب صاحبان عقل را سلب می کنید.

این مضمون در روایات بعدی تأیید می شود.

روایت دوم: همان کتاب جلد بیستم صفحه 25، شیخ حر این روایت را از شیخ صدوق نقل می کند. می گوید: مرّ رسول الله ص علی نسوة فوقف علیهن ثم قال: «یا معشر النساء ما رأیت نواقص عقول و دین اذهب بعقول ذوی الالباب منکن، هر چه که نواقص العقول، ناقص الدین ندیدم مثل شما از این جهت که بخواهد عقل صاحبان عقل را از بین ببرد، انی قد رأیت انکن اکثر اهل النار (عذابا) فتقربن الی الله ما استطعتن، فقالت امرأة منهن: یا رسول الله، ما نقصان دیننا و عقولنا؟ فقال: اما نقصان دینکن فالحیض الذی یصیبکن، فتمکث احداکن ما شاء الله لا تصلی و لا تصوم و اما نقصان عقولکن فشهادتکن انما شهادة المرأة نصف شهادة الرجل» شاید به این خاطر باشد که زن لطیف تر است، زودتر تحت تأثیر قرار می گیرد، زودتر یقین پیدا می کند و سریع تر می رود شهادت می دهد ولی مرد یک مقداری مقاومتش بیشتر است به همین خاطر خداوند متعال و حکیم فرموده است شهادت دو زن و یک مرد البته باید توجه داشت که این یک مزیت نیست، شهادت یک تکلیف است که اگر انسان دید حتما باید برود شهادت دهد یا اگر دعوت شد واجب است برود شهادت دهد و این تکیف از زنان برداشته شده است.

روایت دیگری داریم از امیر المؤمنین در نهج البلاغه، حکمت 230 بر اساس شمارش مرحوم فیض الاسلام صفحه 1192: «المرأة شر کلها، و شر ما فیها انه لابد منها» زن کل وجودش بدی و زحمت است و (شر دیگری که در آن هست) شر آن چه که در آن هست این است که شما ناچار از او هستی، اگر نباشد انسان خفه می شود مثل آب است.

برخی این روایت را به اشتباه این گونه معنا کرده اند: زن شر است، و آن چه که در زن است شر است ولی چاره ای از آن نیست» اگر اینطور باشد باید اولا «انه» به کسر باشد و ثانیا باید «انها» باشد چون ضمیر مؤنث باید به مؤنث برگردد.

حدیث چهارم: نهج البلاغه خطبه 79، صفحه ی 179 به کتاب های مرحوم فیض الاسلام

بعد از جنگ جمل.

«معاشر الناس ان النساء نواقص الایمان، نواقص الحظوظ، نواقص العقول، فاما نقصان ایمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصیام فی ایام حیضهن و اما نقصان عقولهن فشهادة امرأتین کشهادة الرجل الواحد و اما نقصان حظوظهن فمواریثهن علی الانصاف من مواریث الرجال فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن علی حذر و لا تطیعوهن فی المعروف حتی لا یطمعن فی المنکر»

این حظی که حضرت بیان می کنند به معنای حق نیست بلکه ارث یک بهره است.

باز هم از امام علی ع در وسائل جلد بیست صفحه 35، حدیث شش داریم که: «لولا النساء لعبد الله حقا حقا»

در این بخش تا حالا پنج روایت نقل کردم نمی خواهم بگویم تمام شد، نکاتی وجود دارد، بلکه برخی از پژوهشگران در این جا روایات بیشتری آورده اند ولی دوست دارم در این جا یک تحلیلی داشته باشیم.

روایات نقص عقل زنان که با آن ها آشنا شدیم در منابع اهل تسنن خیلی حضور دارد و می دانید معمولا اهل تسنن وقتی بخاری و مسلم در کتاب هایشان حدیثی را نقل کنند تلقی به قبول می کنند (ممکن است بر روی کلام ابن ماجه حرف داشته باشند که دارند ولی بر روی آن دو نفر کمتر حرف دارند) و به لحاظ متنی هم همین «نقصان عقل زنان» است در کلام امیر المؤمنین هم وجود دارد ولی از ائمه ی دیگر نیامده است و از آن ها شنیده نشده است با این که احادیث نقص عقل در کافی، من لا یحضر، نهج البلاغه هم هست اما تا زمان امیرالمؤمنین می آید فقط جناب محدث نوری صاحب مستدرک از امام صادق ع روایتی را نقل می کند، امام هم نه از خودشان و نه از جدشان بلکه از ابن عباس نقل می کنند یعنی تحفة الاخوان می گوید عن ابی بصیر عن الصادق ع فی خبر طویل فی خلقة آدم و حوا و دخولشان در بهشت و خروجشان از بهشت الی ان قال: امام میفرمایند: ابن عباس گفت. در این حدیث نقص عقل زنان هست اما در این حد که حضرت از ابن عباس نقل کنند نه این که خودشان نقل کنند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo