درس خارج اصول ابوالقاسم علیدوست

1400/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/علم الأصول /علم اصول و مسائل رجالی

 

برخی قائل اند که رجال داخل اصول است و چون خود رجال مباحث زیادی دارد جدا بحث شده است.لذا رجال جزء اصول است اما در تدوین جداست.

برخی دیگر قبول ندارند که رجال داخل اصول است. مثلا اگر استادی از اسناد کافی بحث می کند می گوییم یحث استطرادی کرده است.

اگر واسطه داشته باشیم رجال می شود: زراره ثقه است روایتش دارای امر می باشد که امر ظاهر در وجوب است و ظاهر حجت است.

بر خلاف مثل خبر واحد که بدون واسطه است و مثل صیغه امر چون واسطه می خورد از مبادی است.

برخی گفته اند که در بحث های اصولی قاعده اصولی واسطه نمی شود بر خلاف مباحث رجالی که قاعده اصولی واسطه می شود.

اما نقد ما مر:

گاهی از علمی بحث می کنیم که هنوز تعین و تشخص ندارد بلکه در حال شدن است، گاهی هم از علمی که تشخص و تعین دارد بحث می شود واگر چه رشد هم دارد.

اگر اولی باشد زیادی و کمی مسائل در دست خودمان است و اگر کسی در اصول از رجال بحث کند تقبیح می شود چرا که خلاف ارتکاز کل اصولیین است.

اشکال به مدرسه نائینی: که با قید بلا واسطه رجال را خارج کرده اند، در عین حال بحث های صیغه الامر ظاهر فی وجوب و امثال آن را از اصول خارج کرده اند و آن ها را داخل مبانی دانسته اند.

اگر آقای نائینی از علمی که قرار یافته، بحث می کنند باید به مرتکزات آن توجه کنند و بیشتر مسائل اصول را از علم اصول خارج نکنند.

نقد سومین تعریف : من دون ضم کبری اصولی اخری که دور پیش آمده است چرا که قبل تعریف اصول ،کبری اصولی قائل شده است.

تحقیق: اگر همین رسائل و کفایه و... را اصول می گوییم علم رجال خارج است.

نکته جدید: تعریف جامع و مانع برای اصول نداریم.

گاهی حس می کنیم که دو پدیده غیر هم هستند لذا داخل یک علم نمی شود.

ما وجدانا غیریت بین اشائی را می فهمیم اما نمی توانیم تعریف جامع و مانعی از ان ارائه دهیم.

البته ارتکاز علماء را خراب نمی کنیم و این مطالب را برای شناساندن می آوریم اما قادر نیستیم که تبیین جامع و مانع از آن داشته باشیم.

ولکنا اذا کنا نبحث عن سعته بما له تعری لو ال الکل فیه عیل ّ و وضع موجود وکان مرتکز الجلّ م ی ی خروج مسائل الرجال عنه فکیف نلث ام بلوازمه؟!

مسئله دوم: بحث از مسائل اصول عملیه:

بی شک اصول عملیه داریم یعنی اصولی که در شک از واقیت جاری می شوند.مقابل اصول غیر عملی چه لفظی باشد چه غیر لفظی ، سیره و اصالت الظهور

ایا بحث از اصول عملیه قاعده فقهی است یا اصولی است؟ اصالت الطهارت که در شک طهرت جاری می شود اصولی است یا فقهی؟

برخی قائل اند که مباحث اصول عملیه قاعده فقهیه است.آقا مشکینی

برخی قائل اند که همه اصل ها حتی اصل حل و طهارت نیز بحث اصولی است.

برخی تفصیل داده اند که اگر در موضوع جاری است بحث فقهی است و اگر در حکم جاری شود بحث اصولی است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo