موضوع: المقدمة/علم الأصول /نقد بر هیکله اصولی مشهور

تا کنون برای اساتید درس خارج ضرورتی حس نشده است که ساختار کفایه را تغییر دهند بلکه تغییر هیکله را صرفا تغییر شکلی می دانستند.

تغییر ساختار علم اصول، تغییر در آمد و رفتن بسیاری از مسائل می باشد.

سوال: مسئله تعهدات اهل بیت علیه السلام: مبینان شریعت، متعهد بودند که اگر حکم، فرا زمانی است به قرائن حالیه و مقالیه اعتناء نکنند و او تاچه اندازه لحاظ حال راوی می کند؟

ادله شرعی تا چه اندازه تخته بند( مقید به) جهان است؟ قرآن آیا یک متن نوشتاری است یا گفتاری است؟ لذا اصول علاوه بر بیان فهمنده متن، باید وظائف مبین شریعت را نیز بیان کند.

اینکه در مسئله اصولی، ظاهر حجت است یا خیر، غیر از این است که قانون گذار کفایت کند به ظهور، بلکه در مواردی تعدد بیان نیاز دارد مثلا در بحث قتل خبر واحد کافی نیست؛ فرق گذاری بین مطلقات در مقام تعلیم و مقام حکم و فرق بین مقام سخن امام در منزل و مقام سخن امام علیه السلام در حج و منا ...

نقدهای هیکله مشهور از اصول فقه:

اشکال اول: مسائل مطرح شده در هیکله کفایه محوری ندارد، یا اینکه محور مشخص ندارد، در حالی که می توانستند یک محور مشخص کنند.

لذا در ارائه هیکله باید محوری مشخص کنیم.

اشکال دوم: کمبودها در مسائل اصول فقه، لازم می آورد که مسائلی اضافه شود.مثلا اصول از سنت و قرآن بحث کرده است اما در همین ها مستوفا بحث نشده است زیرا سنت محصور در لفظ نیست بلکه فعل معصوم و سنت های عملی پیامبر صلی الله علیه و آله را شامل می شود، آیا رفتار عملی پیامبر صلی الله علیه و آله از حیث نبوتش بوده یا شان بشری بوده است؟ وهمچنان سنت تقریر، سنت تاسی....

بحث قرآن و استنباط، فقه و قرآن یا بحث عقل یا بحث اجماع محصل و کار کرد سندی و جابریت سندی و شئون اجماع بحث نشده است.

اصول فقه ما تدوین شده برای بیان وظیفه فهمنده نص اما بحث امارات و قطع و تعادل و تراجیح و... به نحوی وظیفه مجتهد را بیان می کند؛ اما بسیاری از مسائلِ مبینان شرعیت و پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت سلام الله علیهم بحث نشده است.

لذا بحث التزامات و تعهدات مبینانِ شریعت در دفتر دوم اخذ شود و بحث از عرف و مصلحت و گستره اجتهاد و تقلید و مقاصد در دفتر سوم جمع شود.

اما مسائلی که باید کاسته شود؟