درس خارج اصول ابوالقاسم علیدوست

1400/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/علم الأصول /بحث حول لزوم اضافه شدن دفتر دوم و سوم

 

نکات:بین مسائل اصولی و مباحث فرق دارد، مثلا حجیت و عدم حجیت خبر واحد مسئله است و بیان اقوال و استدلالات همه مباحثِ ذیل مسئله حجیت خبر واحد می باشد.

گاهی گفته می شود مسائل علم اصول زائد است در حالی که غلط است اما اگر مراد مباحث علم اصول باشد وجهی پیدا می شود، زیرا می توان، از مباحث بسیاری فاکتور گرفت.

مثلا اگر عمده دلیل حجیت خبر واحد بناء عقلاء است سپس بیاییم تقریرات آیه نبا را مطرح کنیم سپس بگوییم که آیه نبا دلالتی بر حجیت خبر واحد ندارد؛ می توان این مقدار را فاکتور گرفت.

نکته: برخی مسائل ثمره کلان دارند مثل حجیت خبر واحد و برخی مثل بحث وضع درمباحث مفهوم، ثمره دارد،

گاهی هم برخی مسائل طبق مبنا ما ثمره ای ندارد.

لذا نمی شود با گفتن زائد بودن، بسیاری از مسائل اصول را کنار بگذاریم.

منصفانه این است که از مباحث بسیاری، می توان سریع عبور کرد و مسائل دفتر دوم و سوم را طرح کرد.

مثلا آیا اهل بیت علیهم السلام بین خودشان مسامحه صورت داده اند، از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله تا حضرت حجت آیا ککلام واحد است یا ککلام متعدد است؟ بدون حل این کلام واحد، مسئله خاص و عام حل نمی شود.

لذا بحث های مقاصد و منبع واره و عرف و مصلحت و مناسبات حکم و موضوع و تنقیح مناط طرح می شودکه باید از مسائل دفر سوم باشد.

النظریه المختار

نکته: این اشکالات وارده به ساختار مشهور نباید به ساختار مختار وارد باشد لذا براساس دفع این اشکالات، ساختار مختار طراحی شده است.

سوالات:

-آیا لغتِ ماثور، از لئمه علیه السلام داریم؟ البته مراد حقیقت شرعیه نیست.

امام علیه السلام برخی نهاد های شرعیه را تفسیر کرده است. مثلِ یشتری لهو الحدیث ای غناء یا الرجس من الوثان ای شطرنج یا وجه در وضوء را تبیین کرده اند.

-وجه اضافه شدن مسائل دفتر دوم و سوم در علم اصول چیست؟ آیا از تعریف اصول یا غرض یا از موضوع اصول، دریافت شده است؟

درسلسه پژوهش های اصولی و از برخورد با واقعیات بیرون، نیاز به این مسائل، حس شده است، مثل تقیید مطلقات قرآنی و احادیث نبوی، با کلام امام صادق علیه السلام مسئله، آیا کلام پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بت علیه السلام، ککلام واحد است یا ککلام متعدد است؟ اگر ککلام واحد است وجه تاخیر حکم از حاجت و وظیفه مبین شریعت در این وادی چیست؟ تکلیف افعال مکلفان در زمان گذشته چه می شود؟ از همین جهت، بحث مصالح و عرف و مقاصد طرح می شود ؛ لذا این مسائل در استنباط کمک کار است بنابراین از حیث غرضِ اصول، داخل علم اصول می شود.

-وظیفه مبینان و شارع مربوط به علم کلام است، لذا قدما در اصول بحث نکرده اند؟

اولا این اشکالات مطرح شده از قبیل فعل خداوند نیست مثل بحث عرف که در سنت درج می شود یا بحث منبع واره ها مثل بحث های سندی می باشد، از طرفی آیا علم کلام از فعل خدا بما هو شریعت، بحث می کند؟ یا از فعل خدا تبارک و تعالی و فعل پیامبر صلی الله علیه و آله و فعل معصوم علیه السلام بحث می کند در حالی که علم کلام، ظاهرا از فعل خدا تبارک و تعالی بنفسه بحث می کند وما از حیث شریعت آن نظر داریم.

از طرفی گاهی تداخل مسائل داریم که از حیث شرعی بودن آن بحث می کنیم، ولو حیث کلامی نیز داشته باشد.

مثل خلاف از علماء عامه قسم الثانی در احکام شرعیه ویحث در حاکم و حکم، یا قسم چهارم قواعد الاصولیه التشریعیه قاعده اولی فی المقصد العام من التشریع، حق الله و حق المکلف فی ما یسوغ الاجتهاد فیه.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo