< فهرست دروس

درس خارج اصول ابوالقاسم علیدوست

87/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:

مستحضرید که عرض شد که در مرحله تحقیق، دو کار را باید انجام دهیم اولاً: باید کلمات اخباریین را نقل کنیم و ثانیاً: بررسی اسناد و عناصری که در بحث موثر است.

مرحوم شیخ انصاری اشکالی را از ناحیه برخی مطرح کرده بود: نزاع بین اصولیین واخباریین قلیل الجدوی است به خاطراینکه اصولیین قبول دارند که اگر روایتی ذیل آیه مطرح شد با نگاه به روایت، ظهور آیه قابل استناد است و بفضل الهی عموم آیات با روایات تفسیر شده اند و فقط دو یا چند آیه، در ذیلش روایت ندارد که اصولی ها به ظاهر این آیات عمل می کنند اما اخباری ها توقف می کنند.

مرحوم شیخ جواب دادند: این اشکال شما، اگر در عبادات و آیات الاحکام مربوط به عبادات درست باشد اما در آیات الاحکام معاملات درست نیست. (چرا که ما در برخی از آیات معاملات، ذیلش روایت نداریم)

استاد علیدوست: جواب مرحوم شیخ جای تامل دارد چرا که شیخ موارد را ذکر نکرده است و فقط ادعا کرده است و لازم بود شیخ آیاتِ معاملات، که ذیلش روایت نبوده را مطرح می کرد؛ و علاوه بر این، بحث اخباری واصولی منحصر در آیات الاحکام نیست بلکه بحث اعم است ولذا قلیل الجدوی نیست.

نکته: استرآبادی مشکلش فقط ظواهر آیات نبود بلکه ایشان در روایات هم، این اشکال (اخذ به ظواهر) را جاری می دانست و لذا باز هم قلیل الجدوی درست نیست.

نکته دیگر: اصلا ما فرض می کنیم یک آیه ای در قرآن آمده است و یک نص معتبر هم از معصوم رسیده است ولی آن آیه ممکن است یک پیام های داشته باشد که راجع به آن پیام ها نص متعرض نشده باشد در این صورت اخباری نسبت به آن پیام توقف می کند اما اصولی اخذ به ظاهر می کند.

استاد علیدوست: به نظر می رسد که ما در بحث با اخباری ها اگر بخواهیم به جایی برسیم باید این ها را توجه کنیم اولاً: روایات و آیات را باید درست بررسی کنیم؛ شیوه پژوهش، چه از ناحیه اخباری ها و چه از ناحیه اصولی ها شایسته نیست چرا که هر طرف، مطلب خود را ذکر میکند و به چند آیه برای ادعای خود تمسک می کنند مثلا هر دو طرف به حدیث ثقلین تمسک کرده اند. یا مثلا آیه ونزلنا الیک الکتاب تبیانا لکل شی... صاحب حدائق فرمود: لکل شی است اما لکل احد که نیست و لذا تفسیر را باید معصوم باید تفسیر کند و... . این جور پژوهش درست نیست و کشمکش است و لذا معتقدیم که این شیوه باید تغییر کند.

اخباری مثلا فقره لن یفترقا را می گیرد و نتیجه می گیرد که قرآن را باید معصوم فقط تفسیر کند؛ این برداشت قرن 11 است آیا در زمان پیامبر هم همین برداشت بوده یا نه؟ آیا روایات ذیل لن یفترقا را دیده اید که این طور برداشت می کنید؟!

نکته: ما نباید نسبت به واژه های که در آیه و روایت آمده بیش از حد حساس شویم بلکه باید زمینه ورود این روایات و... را ببینیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo