درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب القصاص

1401/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب القصاص/قصاص عضو /شرایط قصاص دندان

 

(و تقلع السن بالسن المماثلة) كالثنية بالثنية و الرباعية بالرباعية و الضرس به و إنما يقتص إذا لم تعد المجني عليها، و يقض أهل الخبرة

(و تقل..):

یکی دیگر از اعضائی که قصاص عضو در مورد آن ثابت می گردد، دندان می باشد. مصنّف در ما نحن فیه می فرمایند: «تقلع السنّ بالسن المماثلة» یعنی کنده می شود دندان در مقابل دندان. شارح در مسالک[1] می فرمایند: در صورت کندن دندان، قصاص ثابت است ولی در صورت شکستن دندان قصاص ثابت نمی شود چون در گذشته بیان شد که در شکستن استخوان قصاص ثابت نیست لأنّه لایمکن فیها المماثلة.

البته در ادامه می فرمایند: ربما احتمل ثبوته هنا إذا أمکن استیفاء المثل بلازیادة و سپس در ادامه می فرمایند: در زمان ما اسباب و ابزار لازم در جهت شکستن دندان با رعایت مماثلت وجود دارد لذا می توان گفت: قصاص عضو همان طور که در کندن دندان ثابت است، در شکستن دندان نیز ثابت باشد.

در قانون مجازات اسلامی نیز در مورد شکستن دندان قصاص ثابت شده است. در ماده 412 این قانون آمده است: «اگر کسی دندان دیگری را بشکند یا بکند به قصاص محکوم می شود و در قصاص آن، رعایت تساوی در محلّ دندان، لازم است».

فائده: به نظر می رسد حکم مذکور به صورت مطلق مناسب نمی باشد بلکه باید گفته شود: همان طور که در کندن دندان قصاص ثابت است در شکستن آن نیز قصاص ثابت است و در صورت عدم امکان اجرای قصاص منتقل به دیه می شود.

(إنّما یقتصّ...):

بحث در مورد اجرای قصاص عضو در دندان و زمان اجرای آن می باشد. فقهاء می گویند: در سه صورت قصاص عضو در دندان جاری می گردد:

1) در صورتی که عادتا امکان روییدن دندان وجود نداشته باشد؛ در چنین صورتی می تواند اجرای قصاص عضو به صورت فوری انجام شود.

2) در صورتی که اهل خبره و کارشناس امر حکم نماید به عدم روییدن دندانی که کنده شده است؛ در این صورت نیز می تواند اجرای قصاص به صورت فوری انجام شود.

3) در صورتی که عادتا دندان می روید یا کارشناس حکم به روییدن آن می نماید ولی مدت زمانی صبر نمودیم ولی دندان جدیدی نرویـیده است و احـساس یأس از رویـیدن آن حاصل شده است؛ در این صورت نیز بعد از حصول یـأس، قـصاص عضو

بعودها (و لو عادت السن فلا قصاص) كما أنه قضي بعودها أخّر إلى أن يمضي مدة القضاء، فإن لم تعد اقتص و إن عادت بعده، لأنها حينئذ

می تواند به صورت فوری جاری گردد.

بیان چند فائده:

1) از بیانات مذکور روشن می گردد که در دو صورت امکان اجرای قصاص عضو در دندان به صورت فوری وجود ندارد و آن اینکه عادتا امکان روییدن دندان وجود داشته باشد و یا اینکه اهل خبره حکم نمایند به روییدن آن. لذا در چنین مواردی باید صبر شود و اگر دندان روییده شود، قصاص عضو ساقط می گردد و نهایتا ارش مدت زمانی که دندان نداشته است باید پرداخت گردد یا اگر دندان جدیدی که حاصل شده است، عیبی داشته باشد و نسبت به دندان گذشته تغییراتی در آن حاصل شده باشد، باید ارش آن موارد نیز پرداخت گردد.

2) در تمام صور مذکور که امکان اجرای قصاص وجود داشته است اگر قبل از اجرای قصاص و به تأخیر افتادن آن، دندان جدید حاصل گردد، قصاص ساقط می گردد و همچنین اگر بعد از اجرای قصاص دندان جدید حاصل گردد، مجنی علیه یا اولیای او که قصاص نموده اند، مسئولیّتی ندارند لذا نمی توان از آنها دیه یا ارش مطالبه نمود و این دندان جدید یک نحوه تفضّل از جانب خداوند متعال به حساب می آید.

3) بیان شد که اگر بعد از اجرای قصاص برای مجنیّ علیه دندان جدید حاصل گردد، حکم تغییری ننموده و مسئولیتی متوجه قصاص کننده نیست لذا اگر امر برعکس شود یعنی بعد از اجرای قصاص دندان جدید برای جانی حاصل گردد در این صورت نیز حکم تغییری نکرده و قصاص ثابت شده اجرا گردیده و دیگر هیچ مسئولیّتی متوجه جانی نمی باشد لذا مجنی علیه نمی تواند درصدد کندن دندان جدید جانی از باب قصاص برآید و همچنین جانی نمی تواند مطالبه ارش نماید برای مدتی که دندان نداشته یا برای عیب یا تغییری که در دندان جدید او حاصل شده است چون کندن دندان او از باب قصاص بوده و مجنی علیه استحقاق چنین امری را داشته است.

4) در قانون مجازات اسلامی نیز به موارد مذکور در بیان فقهاء، بدون هیچ تغییری اشاره شده است. در ماده 413 آمده است: «اگر دندان کسی توسط دیگری کنده شود، چنانچه تا زمان قصاص، دندان سالمی به جای آن بروید، مرتکب قصاص نمی شود و به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» و ارش جراحت و مدتی که مجنیٌ علیه بدون دندان بوده است محکوم می شود. اگر دندان جدید معیوب باشد، مرتکب افزون بر محکومیت های مذکور، به پرداخت ارش عیب نیز محکوم می شود...» و همچنین در ماده 416 آمده است: «اگر دندان مرتکب، پس از اجرای قصاص بروید، مجنیٌ علیه حق قصاص دوباره آن را ندارد.»

(مدة القضاء):

در مورد مدت زمانی که باید قصاص به تأخیر بیفتد اقوالی ذکر شده است. مشهور علماء قائل به این می باشند که زمان مشخّصی

هبة جديدة، و على هذا فيقتص و إن عادت على هذا الوجه لأنها ليست بدلا عادة، بخلاف ما تقضي العادة بعودها، و لو انعكس الفرض بأن عادت سن الجاني بخلاف العادة لم يكن للمجني عليه إزالتها، لما ذكر (فإن عادت) السن المقضي‌ بعودها عادة متغيرة (فالحكومة) و هو الأرش، لتفاوت ما بينهما صحيحة و متغيرة كما هي.

ندارد لذا ضابطه این است که یأس و ناامیدی از روییدن دندان حاصل گردد. در مقابل بعضی گفته اند زمان آن به تشخیص اهل خبره و کارشناس می باشد و بعضی دیگر مانند علامه حلّی گفته اند باید تا یک سال صبر کنیم و لکن هیچ دلیلی بر پذیرش نظریات مقابل مشهور وجود ندارد و نظریه دوم هم بگونه ای یکی از مصادیق نظریه مشهور می باشد به این صورت که کارشناس امر نیز بر اساس عرف و با لحاظ خبرویّت خودش عمل می کند. بنابراین به نظر می رسد همان نظریه مشهور صحیح است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo