< فهرست دروس

درس کفایة الاصول حسین باقری‌شاهرودی

کفایه

99/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /ادله برائت

 

خلاصه درس گذشته

بحثی که داشتیم در برائت، به ادله برائت رسیدیم. مرحوم آخوند ادله برائت را از آیات و روایات مطرح کرد. آیه ما کنا معذبین و حدیث رفع[1] را بحث کردیم. حدیث رفع از نظر آخوند و خیلی از فقهاء می تواند دلیل برای اصل برائت باشد... مطالبی پیرامون حدیث رفع و اشکالات آن و جواب آن را مطرح کردیم. حدیث حجب (ما حجب الله عن العباد فهو موضوع عنهم[2] ) که مرحوم آخوند فرمودند این برای برائت دلیل نمی باشد. زیرا بحث ما در جائی است که حکمی بیان شده اما به دست ما نرسیده است اما موضوع حدیث حجب جایی است که اصلا شارع حکمی بیان نکرده است.

 

درس امروز

سومین حدیث مورد تمسک در اثبات برائت

حدیث کل شیء لک حلال[3] ...:

اختلاف بین آخوند و مشهور در این حدیث: مرحوم آخوند می گوید کل شی به معنای هر حلال واقعی است زیرا حکم اولیه اشیاء بر حلیت است و مرحوم آخوند این دلیل را برای حجیت استصحاب استفاده می کند. اما مشهور می گویند کل شی به معنای کل شی مشکوک حلیته و حرمته است. به دلیل اینکه در ادامه روایت آمده است حتی تعلم انه حرام است.

وقتی غایت، علم است معلوم می شود مراد از کل شی، شی مشکوک است. غایت حکم واقعی علم نیست زیرا حکم واقعی مقید به علم نمی شود. یعنی حکم واقعی، حکم واقعی است چه علم باشد و چه علم نباشد و اگر علم به خلاف هم که بیاید حکم واقعی از بین نمی رود. بنابراین علم در مرحله حکم واقعی هیچ اثری ندارد بلکه فقط در حکم ظاهری تاثیر دارد.

این دلیل دلالت بر برائت دارد. مثلا شرب تتن حلال یا حرام است و برائت جاری می شود. هم شبهه حکمیه و هم شبهه موضوعیه را در برد می گیرد.

تطبیق متن:

ومنها[4] : قوله عليه‌السلام ( كلّ شيء لك حلال حتى تعرف إنّه حرام بعينه ) الحديث ، حيث دلّ على حلّية ما لم يعلم حرمته مطلقاً ، دلالت می کند بر حلیت آن چیزی (مانند شرب تتن یا دعا هنگام رویت هلال،) که نمی دانیم واجب یا حرام است یا خیر؟ مطلقا یعنی چه شبهه حکمیه باشد مانند شرب تتن یا شبهه موضوعیه باشد مانند مایعی که نمی دانم خمر است یا نه یا شبهه حکمیه باشد مانند شرب تتن. ولو كان من جهة عدم الدليل على حرمته ولو اینکه در شبهات حکمیه باشد مانند شرب تتن، شبهه حکمیه یا فقدان نص است یا اجمال نص و یا تعارض نص است.

سوال: این مربوط به شبهه تحریمیه است و چه ارتباطی با شبهه وجوبیه دارد؟ درحالیکه اصولی وقتی می خواهد برائت را ثابت کند، آن را هم در شبهه وجوبیه و هم در شبهه تحریمیه می آورد. اما این دلیل شبهه تحریمیه را بیان می کند زیرا می فرماید حتی تعلم انه حرام؟

جواب: مرحوم آخوند می فرماید: وقتی برائت در شبهه تحریمیه با این دلیل ثابت شود، شبهه وجوبیه نیز ثابت می شود.

وبعدم الفصل قطعاً هر کس قائل به برائت شده است بین شبهه وجوبیه و تحریمیه فرقی قائل نشده است. یعنی قول به فصل بین فقهاء نداریم. بين إباحته یعنی برائت وعدم وجوب الاحتياط فيه در شبهه تحریمیه وبين عدم وجوب الاحتياط في الشبهة الوجوبية ، يتم المطلوب.

مع إمكان أن يقال :

وقتی می گوییم فعل حرام است یعنی ترک آن واجب است و وقتی می گوییم فعل واجب است یعنی ترک آن حرام است. درست است که روایت شبهه تحریمیه را بیان می کند اما شبهه تحریمیه به شبهه وجوبیه برمی گردد. مثلا شرب تتن شبهه تحریمیه است یعنی نمی دانم ترک آن واجب است یا نه؟

مع إمكان أن يقال : ترك ما احتمل وجوبه شبهه ای که وجوبیه است مانند دعا هنگام رویت هلال مما لم يعرف حرمته ،از چیزهایی است که نمی دانم ترک آن حرام است یا نه؟ فهو حلال ، پس روایت شبهه وجوبیه را هم شامل می شود. تأمل. شاید اشاره به این باشد که این درست نیست زیرا وجوب به معنای طلب فعل با منع از ترک است. یعنی شبهه وجوبیه به تحریمیه بر نمی گردد. بگذریم.[5]

 

دلیل دیگری بر برائت

حدیث الناس فی سعة ما لا یعلمون ...:

"سعة" هم با تنوین و "ما"ی مصدریه که مابعد را به مصدر تاویل می برد و "مادام" خوانده میشود و هم بصورت مضاف به مابعد.[6] مردم ما دامی که نمی دانند می توانند عمل را مرتکب بشوند. در برائت می خواهیم همین را ثابت کنیم.

ومنها : قوله عليه‌السلام ( الناس في سعة ما لا يعلمون ) فهم في سعة ما لم يعلم ، أو ما دام لم يعلم وجوبه أو حرمته ، در انجام شبهات حرمت و وجوبی آزادند ما دامی که وجوب و حرمت آن را نمی دانند.

ومن الواضح إنّه لو كان الاحتياط واجباً لما كانوا في سعة أصلاً واضح است که اگر احتیاط واجب باشد مردم نمی توانند در سعه باشند.

فيعارض به ما دلّ على وجوبه:

توضیح:

اخبار احتیاط وجود دارد مانند اخوک دینک فاحتط لدینک یا حلال بین رشده و حرام بین غیه و شبهات بینهما فمن ترک الشبهات نجا من المحرمات که دلالت بر احتیاط دارند. احتیاط مقدم است یا برائت؟ شیخ انصاری در رسائل بحث کرده است و می گویند که اخبار احتیاط ارشادی هستند و دلالت بر وجوب احتیاط نمی کند.

اما بر فرض که این اخبار دلالت بر وجوب احتیاط دارد، با اخبار برائت معارضه می کند:

می دانید که ادله برائت متفاوت است. آیه آمده است وما کنا معذبین حتی نبعث رسولا که گفتیم رسول همان بیان است. اگر احکام الاهی را بیان کردیم مخالفت با آن عقاب دارد. اگر گفتیم اخبار احتیاط دلالت بر وجوب کند، بیان می شود و نوبت به آیه نمی رسد. یا قبح عقاب بلابیان که دلیل و حکم عقل است و موضوع قبح عقاب بلا بیان است که اخبار احتیاط می گویند ما بیان هستیم. در این صورت معارضه ای نیست زیرا اخبار احتیاط یا حکومت و یا ورود بر ادله برائت دارد.

اما مرحوم آخوند می فرماید حکومت یا ورود نیست بلکه تعارض می شود. زیرا الناس فی سعة در زمانی است که نمی دانند و موضوع آن با قبح عقاب بلا بیان متفاوت است.

فيعارض به با این حدیث ما دلّ على وجوبه روایاتی که دلالت بر وجوب احتیاط می کند.

اشکال: لا يقال : قد علم به وجوب الاحتياط مستشکل می گوید اخبار احتیاط مقدم است و جای معارضه نیست. با اخبار احتیاط می دانیم که باید احتیاط کنیم پس وارد است بر دلیل برائت.

جواب: بر فرض اثبات اخبار احتیاط باز هم حکم شرب تتن را نمی دانم. اخبار احتیاط طریق بر واقع هستند. اگر احتیاط واجب نفسی باشد باید احتیاط کنم اما وقتی طریق الی الواقع باشد من هنوز حکم شرب تتن را نمی دانم بنابراین معارضه می شود.

فإنّه يقال : لم يعلم الوجوب أو الحرمة بعد هنوز وجوب در شبهه وجوبیه و حرمت در شبهه تحریمیه بعد از وجوب احتیاط معلوم نیست. حتی اگر احتیاط هم انجام شود حکم این موارد معلوم نیست. فكيف يقع في ضيق الاحتياط من أجله؟ یعنی پس چگونه واقع می شود حدیث سعه زیر حدیث احتیاط بخاطر احتیاط؟ چگونه حدیث احتیاط بر برائت مقدم شود؟

نعم لو كان الاحتياط واجباً نفسياً اگر وجوب احتیاط واجب نفسی باشد كان وقوعهم مردم في ضيقه احتیاط بعد العلم بوجوبه احتیاط یعنی آن وقت حدیث سعه در زیر حدیث احتیاط واقع می شود ، لكنه عرفت أن وجوبه احتیاط كان طريقياً ، لأجل أن لا يقعوا في مخالفة الواجب أو الحرام أحياناً وجوب احتیاط وجوب نفسی مانند نماز نیست بلکه برای این است که مردم در انجام حرام یا ترک واجب واقع نشوند، فافهم.

روایت دیگر برای جلسه بعد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo