درس خارج فقه استاد سیدهاشم حسینی بوشهری

1400/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فصل فی أحكام غسل الجنابة/کیفیت غسل جنابت- غسل ترتیبی/-

نکته سوم، از نکاتی که در رابطه با غُسل جنابت مطرح است، در این رابطه است که آیا رقبه (گردن) جزء سر محسوب می‌شود، به این معنا که شستن گردن، در غُسل ترتیبی به همراه شستن سر واجب باشد، یعنی شخص زمانی که غُسل می‌کند و سرش را می‌شوید، هم‌زمان با شستن سر باید گردن را نیز بشوید یا اینکه گردن جزء بدن شمرده نمی‌شود و لذا شخص، باید نخست سر را بشوید و بعد از آن، سمت راست گردن را با سمت راست بدن بشود و سمت چپ گردن را با سمت چپ بدن بشوید؟

در این رابطه دو قول وجود دارد؛

قول اول، قول مشهور است. نظر مشهور این است که رقبه (گردن) داخل در رأس (سر) است و جزء سر محسوب می‌شود لذا باید گردن، همراه با سر شسته شود و بعد از شستن سر و گردن، شخص به شستن سمت راست و سمت چپ بدن می‌پردازد [که طبق نظر مشهور، رعایت ترتیب در شستن سمت راست و چپ نیز لازم است و لذا شخص باید نخست سمت راست و بعد از آن سمت چپ را بشوید، لکن طبق نظر مرحوم آیت الله خویی (ره)، در شستن سمت راست و چپ رعایت ترتیب لازم نیست، بلکه هدف، فقط شستن بدن است، لکن مختار در مسأله این شد که احتیاط واجب این است که در شستن سمت راست و چپ بدن نیز رعایت ترتیب لازم است].

نکته اول: عدم تفکیک بین سر و گردن، از حیث حکم است، یعنی از حیث حکم که عبارت از غَسل و شستن است، تفکیکی بین سر و گردن نیست و حکم رأس و رقبه یکی است، ولی از حیث موضوع، سر چیزی و گردن، چیزی دیگر است چون سر به چیزی اطلاق می‌شود که بالای گوش‌ها قرار دارد و مو بر آن روییده می‌شود.

نکته دوم: اطلاق سر و اراده رقبه، غریب نیست، یعنی اگر شخص از اطلاق سر، رقبه را نیز اراده کند، بعید و غریب نیست، بلکه حتی گاهی چنین اطلاقی استعمال می‌شود، مثل زمانی که گفته می‌شود که سر فلان حیوان ذبح شد، که در این صورت، مقصود از سر، آن قسمتی که بالاتر از گوش‌هاست که مو بر آن می‌روید نیست، بلکه منظور، سر به علاوه مقداری از گردن است، بنابراین، به گردن نیز سر اطلاق می‌شود، لکن چنین اطلاقی، متعارف نیست، بلکه از این باب است که حکم رقبه همانند حکم سر است.

دلیل قول مشهور

مشهور برای نظر خود به روایاتی استناد کرده‌اند که روایات ذیل از آن جمله‌اند؛

روایت اول: عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: قُلْتُ كَيْفَ يَغْتَسِلُ الْجُنُبُ؟ فَقَالَ: «إِنْ لَمْ يَكُنْ أَصَابَ كَفَّهُ شَيْ‌ءٌ غَمَسَهَا فِي الْمَاءِ ثُمَّ بَدَأَ بِفَرْجِهِ فَأَنْقَاهُ بِثَلَاثِ غُرَفٍ، ثُمَّ صَبَّ عَلَى رَأْسِهِ ثَلَاثَ أَكُفٍّ، ثُمَّ صَبَّ عَلَى مَنْكِبِهِ الْأَيْمَنِ مَرَّتَيْنِ وَ عَلَى مَنْكِبِهِ الْأَيْسَرِ مَرَّتَيْنِ، فَمَا جَرَى عَلَيْهِ الْمَاءُ فَقَدْ أَجْزَأَهُ»[1] .

تقریب استدلال به روایت مذکور، به این نحو است که در روایت مذکور، غُسل، متشکل از سه جزء دانسته شده است؛ جزء اول، شستن سر، جزء دوم، شستن سمت راست بدن و جزء سوم، شستن سمت چپ بدن و از اینکه در این روایت غُسل دارای سه جزء دانسته شده است، دلیل واضحی بر این مطلب است که گردن نیز حکم سر را دارد چون مسلّم است که «رقبه» داخل در «منکب» نیست بنابراین، از اینکه «رقبه» داخل در «منکب» نیست و به خود رقبه نیز به طور مستقل اشاره نشده است، نتیجه گرفته می‌شود که «رقبه» داخل در «رأس» است.

مرحوم محدث بحرانی (ره) در کتاب حدائق در تأیید برداشتی که ما از روایت مذکور، داریم، فرموده است: «فان الخبر كما ترى ظاهر الدلالة بل صريح في دخول الرقبة في غسل الرأس، إذ لا تدخل في المنكبين قطعا و لا تبقى متروكة بلا غسل قطعا و لا تغسل عضوا واحدا بانفرادها قطعا، فتحتم دخولها في غسل الرأس و هو المطلوب، سواء كان اسم الرأس شاملا لها حقيقة أم مجازا»[2] ؛ همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید، خبر مذکور [، یعنی روایت صحیحه زراره] ظهور دارد، بلکه صراحت دارد در اینکه رقبه در شستن سر داخل است زیرا [اولاً] قطعاً رقبه در منکبین داخل نیست، [ثانیاً] قطعاً رقبه بدون شستن رها نمی‌شود و [ثالثاً] به صورت عضوی واحد به صورت جداگانه شُسته نمی‌شود، در نتیجه رقبه در شستن سر داخل می‌شود و مطلوب، همین است، اعم از اینکه رأس، حقیقةً شامل رقبه بشود یا مجازاً شامل رقبه بشود.

روایت دوم: موثقه سماعة: عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا أَصَابَ الرَّجُلَ جَنَابَةٌ فَأَرَادَ الْغُسْلَ فَلْيُفْرِغْ عَلَى كَفَّيْهِ وَ لْيَغْسِلْهُمَا دُونَ الْمِرْفَقِ ثُمَّ يُدْخِلُ يَدَهُ فِي إِنَائِهِ ثُمَّ يَغْسِلُ فَرْجَهُ ثُمَّ لْيَصُبَّ عَلَى رَأْسِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِلْ‌ءَ كَفَّيْهِ ثُمَّ يَضْرِبُ بِكَفٍّ مِنْ مَاءٍ عَلَى صَدْرِهِ وَ كَفٍّ بَيْنَ كَتِفَيْهِ ثُمَّ يُفِيضُ الْمَاءَ عَلَى جَسَدِهِ كُلِّهِ فَمَا انْتَضَحَ https://lib.eshia.ir/10013/3/67/المطلوب، »[3] .

تقریب استدلال به این روایت نیز همانند روایت قبلی است زیرا ریختن آب بر سینه و همچنین، ریختن آب بر دو کتف، رقبه را شامل نمی‌شود و اگر رقبه در سر داخل نباشد، باید غیر مغسول باقی بماند، در حالی که شستن رقبه نیز جزء غُسل است و نمی‌توان آن را نَشُسته باقی گذاشت، بنابراین از اینکه رقبه نیز حتماً باید شسته شود، ولی به طور مستقل به آن اشاره نشده است و همچنین، جزء سینه و دو کتف محسوب نمی‌شود، فهمیده می‌شود که رقبه حکماً داخل در رأس است و لذا همراه با شستن سر، گردن نیز باید شسته شود و سپس به شستن سمت راست و سمت چپ بدن پرداخته شود.

قول دوم، این است که رقبه جزء بدن است. توضیح این قول، ان‌شاءالله، در جلسه آینده بیان خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo