درس خارج فقه استاد سیدهاشم حسینی بوشهری

1400/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع:فصل فی أحكام غسل الجنابة/حکم غسل بر وجه داعی و وجه تقیید/_

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مسأله 676 بود. عرض شد که این مسأله دو فرع دارد؛ فرع اول، این است که اگر شخص، به اعتقاد اینکه وقت وسعت دارد، غسل کند، سپس معلوم شود که وقت تنگ بوده است و وظیفه‌اش تیمّم بوده است، پس اگر بر وجه داعی غسل کرده باشد، یعنی وادار کننده و دعوت کننده او به غُسل، امر فعلی باشد، به این معنا که بر اساس امر صادر شده از طرف شارع، غسل کرده باشد، ولی در تطبیق امر شارع خطا کرده است، یعنی امر فعلی که متوجه شخص بوده است، تیمّم بوده است و او تصور کرده است که امر فعلی‌اش غسل است لذا غسل کرده است در این صورت، غسلش صحیح است ولی اگر بر وجه تقیید باشد، یعنی غُسلش را مقیّد به اینکه مقدمه غیری برای نماز است، انجام می‌دهد، یعنی غسلش را از باب مقدمه بودن برای نماز انجام می‌دهد در این صورت، غسلی که انجام داده است، باطل است و در نتیجه، نمازی که با آن غسل خوانده است نیز باطل است.

بررسی فرع دوم

فرع دوم، این است که اگر شخص، به اعتقاد اینکه وقت تنگ است، تیمّم کند، پس روشن شود که وقت وسعت داشته است، پس در صحت تیمّم و صحت نمازی که با آن تیمّم خوانده است، اشکال است.

مرحوم سید (ره) نسبت به فرع مذکور، به صورت جزم و قطع به بطلان تیمّم و نمازی که با آن خوانده می‌شود، حکم نکرده است، بلکه فقط نوشته است که تیمّم و نمازی که خوانده است، اشکال دارد.

مرحوم سید (ره) این فرع را در مسأله 1092 (مسأله 34) از مسائل مربوط به مجوّزاتِ تیمّم ذکر کرده است و در آنجا به صورت جزم و قطع بطلان تیمّم را قائل شده است و به نظر می‌رسد که صحیح، همان است که مرحوم سید (ره) در مسأله 1092 نوشته است، یعنی صحیح این است که در فرضی که شخص به اعتقاد اینکه وقت تنگ است، تیمّم می‌کند، سپس معلوم شود که وقت، وسعت داشته است، تیمّمی که انجام داده است، صحیح نیست و نمازی که با آن تیمّم خوانده است نیز باطل است.

دلیل این سخن این است که مجوّز برای تیمّم، وقتِ واقعی است، یعنی وقت واقعی [که همان ضیق وقت است]، مجوّز تیمّم است، به این معنا که اگر به حسب واقع، وقت تنگ باشد، شخص باید تیمّم کند و نمازش را با تیمّم بخواند، اما در مانحن‌فیه [که شخص فکر می‌کرده است که وقت تنگ است و تیمّم کرده است و سپس معلوم شده است که وقت وسعت داشته است]، به حسب واقع، وقت تنگ نبوده است و شخص مورد نظر، فکر کرده است که وقت تنگ است لذا اعتقاد به تنگی وقت، نمی‌تواند مجوّز برای تیمّم باشد لذا مرحوم سید (ره) باید به صورت جزمی و قطعی به بطلان تیمّم و بطلان نمازی که با آن تیمّم خوانده است، حکم می‌کرد.

به تعبیر دیگر، در فرض مذکور، آب موجود بوده است و وقت نیز وسعت داشته است و تیمّم گرفتن شخص به خاطر عدم وجود آب یا تنگی واقعیِ وقت نبوده است، بلکه شخص مورد نظر، فکر می‌کرده است که وقت تنگ است و لذا با اینکه آب موجود بوده است، او به اعتقاد خودش به تنگی وقت، تیمّم کرده است، بنابراین، چون وقت واقعی، وسعت داشته است، مجوز برای تیمّم درست نمی‌شود، در نتیجه تیمّمی که گرفته است، باطل و نمازی که با آن تیمّم خوانده است نیز باطل است و لذا صرف حکم به اشکال داشتن تیمّم و نماز در فرض مذکور، کفایت نمی‌کند، بلکه به طور جزم و قطع باید به بطلان تیمّم و نمازی که با آن تیمّم خوانده شده است، حکم شود.

 

سؤال: اگر انسان معتقد باشد که در تمام وقت آب وجود ندارد، مثلاً اول ظهر باشد و شخص معتقد باشد که تا غروبِ آفتاب آبی برای غسل کردن در دسترس نخواهد بود، آیا در این صورت با فرض اینکه چون شخص، معتقد است که تا آخر وقت به آب دسترسی پیدا نمی‌کند، می‌شود به تیمّم حکم کرد؟

پاسخ: در فرض مذکور، تیمّم صحیح است، هرچند که در واقع شخص، متمکّن از وضو یا غسل بوده است. دلیل صحت تیمّم در این فرض، این است که شخص به اعتقاد خودش تمکّن از استعمال آب ندارد و از استعمال آب عاجز است و تا زمانی که این اعتقاد وجود داشته باشد، صدق می‌کند که گفته شود که این شخص، از استعمال آب غیر متمکّن است پس، شخص مذکور، عملاً متمکّن از استعمال آب نیست لذا وظیفه‌اش این است که تیمّم کند، هرچند که در واقع، متمکّن از وضو یا غسل باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo