درس خارج فقه استاد سیدهاشم حسینیبوشهری
1402/08/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فصل فی الحیض/ اجتماع حیض با شیر دادن و حمل/
در جلسه گذشته عرض شد که مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بین دو دسته روایت مذکور [، یعنی روایات دال بر اینکه ملاک برای حکم به حیضیّت یا عدم حیضیّت خونی که زن باردار میبیند، صفات حیض است (روایات مورد استناد صاحب حدائق (ره)) و روایات دال بر اینکه ملاک برای حکم به حیضیّت یا عدم حیضیّت خونی که زن باردار میبیند، دیدن آن خون در ایام عادت ماهیانه است (روایات مورد استناد آیت الله خویی (ره))] عموم و خصوص منوجه است و این دو دسته روایت در موردی که زن باردار در ایام عادتش خونی ببیند که صفات حیض را نداشته باشد با هم تعارض میکنند، مثل اینکه زن باردار در ایام عادتش خونی را ببیند که زرد رنگ باشد که در این صورت، روایات مورد استناد صاحب حدائق (ره) اقتضا میکند که به عدم حیضیت چنین خونی حکم شود، ولی روایات دسته دوم اقتضا میکند که به حیضیّت چنین خونی حکم شود بنابراین، چون این دو دسته از روایات، به اطلاقشان با هم تعارض دارند و اطلاق این دو دسته باعث شده است که دو وجه افتراق داشته باشند و یک وجه اشتراک داشته باشند لذا این روایات با هم تعارض و تساقط میکنند و پس از تساقط، به عمومات یا اطلاقاتی که فراتر از این دو دسته روایت است مراجعه میشود که به آنها عام یا اطلاق فوقانی گفته میشود و آن عمومات و اطلاقاتِ فوقانی بر این دلالت دارند که اگر زن باردار خونی ببیند باید نمازش را ترک کند و مقتضای آن، این است که به حیضیّت خونی که زن باردار در ایام عادتش میبیند حکم شود، چه آن خون اوصاف حیض را داشته باشد و چه اوصاف حیض را نداشته باشد.
آیت الله خویی (ره) به روایاتی در این زمینه اشاره کرده است که در جلسه گذشته به دو روایت اشاره شد.
امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در روایت مذکور، فرمودهاند که زن بارداری که خون میبیند نمازش را رها میکند زیرا چه بسا خون [حیض] در رحم باقی مانده باشد و خارج نشده باشد و خونی که میریزد همان خون حیض است.
روایت مذکور مرسله است و سندش ضعیف است، لکن چون مضمون آن با روایاتی که سندشان صحیحه است یکی است، به ضعف آن توجه نمیشود.
امام صادق (ع) در این روایت فرموده است که چه بسا زن باردار خون [حیض] میبیند.
این روایت سنداً مشکلی ندارد و میتوان به آن استناد کرد.
تقریب استدلال به روایات مذکور، به این نحو است که اطلاق روایات چهارگانه مذکور بر این دلالت دارند که زن باردار خون حیض میبیند و در این روایات به اوصاف حیض و زمان دیدن خون اشارهای نشده است که اگر خون مورد نظر اوصاف حیض را داشته باشد حیض و اگر اوصاف حیض را نداشته باشد حیض نباشد یا اینکه اگر در ایام عادت دیده شود حیض و اگر در ایام عادت دیده نشود حیض نیست، بلکه امام صادق (ع) در پاسخ سائل که پرسیده است که آیا زن باردار خون حیض میبیند، به طور مطلق فرموده است که زن باردار خون حیض میبیند.
لذا به مقتضای اطلاق روایات مذکور، در چند مورد میشود به حیض بودن خونی که زن بارادار میبیند، حکم کرد؛
اطلاق روایات مذکور، بر این دلالت دارد که خونی که زن باردار در هر چهار صورت مذکور، میبیند محکوم به حیضیّت است، اما صحیح این است که خونی که زن باردار در غیر ایام عادتش میبیند و اوصاف حیض را ندارد (صورت چهارم)، حیض نیست زیرا دلیل خاص [که روایت صحیحه صحّاف است] بر این دلالت دارد که خونی که زن باردار در غیر ایام عادتش میبیند و اوصاف حیض را ندارد، محکوم به حیضیّت نیست. بنابراین، اطلاقات روایات مذکور، فقط شامل سه صورت اول میشود و به مقتضای این اطلاقات، به حیض بودن خونی که زن باردار میبیند حکم میشود لذا با پذیرش حکم به حیض بودن خون در صورت دوم [که زن باردار در ایام عادتش خون میبیند که اوصاف حیض را ندارد] کلام مرحوم صاحب حدائق (ره) که قائل به عدم حیضیّت چنین خونی است نقض میشود پس، اطلاقات مذکور، کلام مرحم صاحب حدائق (ره) را زیر سؤال میبرند.
ممکن است که گفته شود که روایاتی که مرحوم آیت الله خویی (ره) به اطلاق آنها استناد کرده است مدعا را ثابت نمیکند زیرا روایات مورد استناد ایشان، در مقام بیان مورد بحث نیستند، بلکه این روایات در مقام بیان یک مطلب است و آن، اینکه این روایات در مقام بیان نفس امکان اجتماع حیض با حمل میباشند، اما اینکه آیا حکم به حیضیّت خونی که زن باردار میبیند دائر مدار اوصاف است یا دائر مدار ایام عادت است از این روایات فهمیده نمیشود و روایات مذکور، در مقام بیان این مطلب نیستند لذا با این روایات نمیتوان کلام مرحوم صاحب حدائق (ره) را مخدوش کرد.
مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بر فرض که اشکال مذکور وارد باشد و از مطلقات مذکور چشمپوشی شود، لکن مطلقات دیگری وجود دارند که بر این دلالت دارند که اگر زن در ایام عادتش خونی ببیند آن خون، حیض است، هرچند که صفات حیض را نداشته باشد.
نکته: تفاوت اطلاقات مذکور با اطلاقاتی که قبلاً ذکر شد این است که اطلاقات سابق، به حیض خونی مربوط میشد که زن باردار میبیند و این اطلاقات به حیض بودن خونی اشاره دارد که مطلق زن [اعم از باردار و غیر باردار] در ایام عادتش میبیند، هرچند که آن خون اوصاف حیض را نداشته باشد که روایات ذیل از آن جملهاند؛
در سند روایت مذکور، تحویل صورت گرفته است و دو سند در قالب یک سند جمع شدهاند.
سند این روایت، طبق هر دو سند صحیح است مگر این که نسبت به ابراهیم اشکال شود و گفته شود که مراد از او ابراهیمبن هاشم است و در مورد این شخص توثیق صریحی وارد نشده است، لکن عرض میشود که جلالت ابراهیمبن هاشم به قدری زیاد است که نیازی به توثیق علمای رجال ندارد.
این روایت نیز بر این دلالت دارد که خونی که زن در ایام عادتش میبیند و صفات حیض را ندارد، حیض است.
این روایت نیز بر این دلالت دارد که خونی که زن در ایام عادتش میبیند حیض است، چه صفات حیض را داشته باشد و چه صفات حیض را نداشته باشد.
روایت مذکور، مُهمل و ضعیف است چون «بعض رجاله» که در سند این روایت آمده است معلوم نیست.
مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بر فرض که روایت سوم پذیرفته نشود، لکن سایر روایات، برای اثبات مدعا (ملاک برای حکم به حیضیّت خون، اوصاف نیست، بلکه ملاک برای حیضیّت، در ایام عادت بودن آن خون است،] کفایت میکند.
نتیجه، اینکه تفصیل سوم که از طرف مرحوم صاحب حدائق (ره) ذکر شده است، صحیح نیست.