درس تفسیر استاد سیدهاشم حسینی بوشهری

1400/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تذکر اخلاقی: هر چه کنی به خود کنی

قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «إِنَّكُمْ فِي آجَالٍ مَنْقُوصَةٍ وَ أَيَّامٍ مَعْدُودَةٍ وَ الْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً مَنْ يَزْرَعْ خَيْراً يَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّاً يَحْصُدْ نَدَامَةً لِكُلِ‌ زَارِعٍ‌ مَا زَرَعَ‌»[1] .

امام عسکری (ع) در روایت مذکور، فرموده است که شما عمر کوتاه و روزهاى معدود و قابل شمارش دارید و مرگ، ناگهاني است. هر كس تخمِ خير و خوبی بكارد، خوشى دِرو خواهد کرد و هر کس تخمِ بدى بكارد، پشيمانى دِرو خواهد کرد، هر كس هر چه بكارد، همان براى اوست.

مرگ به صورت ناگهانی سراغ انسان می‌آید لذا انسان باید در هر حالی آماده رفتن باشد و کارهای خود را سر و سامان بدهد، اگر حق الله و حق الناس بر گردنش است، آن را ادا کند و منتظر نباشد که بعد از مرگش، ورثه آن حقوق را ادا کنند چرا که خیلی از اوقات، ورثه، حقوقی که بر ذمّه میّت بوده است را ادا نمی‌کنند.

بنابراین، انسان هر کار خیر و خوبی که انجام بدهد، نتیجه آن خیر و خوبی به خودش بازخواهد گشت و هر کار بدی که انجام بدهد، نتیجه آن بدی به خودش باز خواهد گشت و چیزی جز پشیمانی نصیبش نخواهد شد.

در مَثل این‌گونه آمده است: «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی»

مولانا نیز در این رابطه گفته است: «از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو»

خوب است انسان تا وقتی توانی دارد به دنبال کار خیر و نیک باشد و از انجام کار بد دوری کند چرا که کار بد نتیجه‌ای جز پشیمانی به دنبال نخواهد داشت و این پشیمانی و ندامت گاهی در همین عالَم دنیا اتفاق می‌افتد و گاهی در عالَم آخرت است، یعنی انسان وقتی از دنیا رفت و پرونده عملش را مشاهده کرد که از خیر و خوبی تهی است و از بدی و سیّئه پر شده است، احساس پشیمانی خواهد کرد که کاش در دنیا کار خوب و خیر انجام می‌دادم.

نکته: متأسفانه در این روزها سخنی از یکی از ائمه جمعه اهل سنّت مطرح شده است که مصداق بارز این جمله است که انسان اگر بد و شرّ بکارد، ندامت و پشیمانی دِرو خواهد کرد. این شخص نسبت به اهل بیت هتّاکی کرده است و بعد با جملاتی از قبیل اینکه ما به اهل بیت (ع) علاقه داریم در صدد توجیه سخنان خود برآمده است، لکن این توجیهات مشکلی را حل نمی‌کند. اینکه این شخص، هتّاکانه نَسب اهل بیت (ع) را زیر سؤال ببرد و مشروعیت نَسب اهل بیت (ع) را به خلافت بعضی از خلفائشان گِره بزند و از این راه بخواهد برای خلافات آنان مشروعیت درست کند، بسی جای تأسف دارد و این گونه افراد، از رأفتی که نظام جمهوری اسلامی در حقّشان روا داشته است، سوء استفاده می‌کنند و هر سخن پوچی را بر زبان جاری می‌کنند، در حالی که در بعضی از کشورهای عربی که توسط اهل سنّت اداره می‌شود، شیعیان را گردن می‌زنند. همین شخص قبلاً نیز در یکی از سخنانش هفته وحدت را زیر سؤال برده بود و از آن به هفته نفاق یاد کرده بود و بارها و بارها نظام، رهبری و مسئولین را زیر سؤال برده است و همان‌گونه که مستحضرید در سخنان اخیر خود نیز نَسب اهل بیت را به خلافت فلان خلیفه گِره زده است که امیدواریم که شاهد چنین جریاناتی نباشیم.

تفسیر آیه91: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[2] ؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‌گويند: «ما به چيزى ايمان مى‌آوريم كه بر خود ما نازل شده است» و به غير آن، كافر مى‌شوند؛ در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‌كند. بگو: «اگر [راست مى‌گوييد و به آياتى كه بر خودتان نازل شده، ايمان داريد]، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‌رسانديد؟!».

خداوند متعال در این آیه شریفه یهودیان را به ایمان آوردن به آیین اسلام دعوت کرده است و بعد به موضع‌گیری یهودیان در قِبال این دعوت اشاره کرده است و فرموده است که یهودیان می‌گویند که ما به چیزی ایمان می‌آوریم که بر خود ما نازل شده باشد. خداوند متعال با ردّ ادعای ایمان بنی‌اسرائیل، کشتنِ انبیای پیشین به دست بنی‌اسرائیل را دلیل کفر و بی‌ایمانی این قوم دانسته است.

یکی از نکاتی که در رابطه با آیه شریفه مذکور قابل توجه است، دعوت از یهودیان برای پذیرش دین اسلام است که در ابتدای آیه شریفه مذکور، به آن اشاره شده است، لکن یهودیان گفته‌اند که ما به چیزی ایمان می‌آوریم که بر خود ما نازل شده باشد.

در این گفت و شنود، فاعل مشخص نشده است و فعل به صورت مجهول آمده است، لکن روشن است که گوینده این سخن، پیامبر اسلام (ص) است، یعنی پیامبر (ص) است که به دین اسلام دعوت می‌کند و شنونده این سخن نیز یهودیان می‌باشند. علت ذکر نشدن نام پیامبر اکرم (ص)، بزرگداشت و تعظیم پیامبر (ص) است، یعنی خداوند متعال به خاطر تعظیم پیامبر (ص) از ذکر نام ایشان در کنار یهودیان خودداری کرده است لذا خداوند متعال با مجهول آوردن فعل و عدم ذکر فاعل [که پیامبر (ص) است]، شأن پیامبر اکرم (ص) را حفظ کرده است.

اما مبنای اینکه پیامبر (ص) یهودیان را به آیین اسلام دعوت می‌کند این است که رابطه ادیان با یکدیگر، رابطه طولی است، یعنی این‌گونه نیست که در عرض نبوّتِ یک پیامبر، سخن از نبوّت پیامبر دیگر نیز مطرح شود، بلکه این رابطه طولی است و با آمدن نبوّت پیامبر جدید، نبوّت پیامبر قبلی تمام می‌شود، بنابراین، در زمان کنونی که عصر نبوّتِ پیامبر (ص) و عصر آیین اسلام است، انسان نمی‌تواند آیین دیگری را در مقابل آیین اسلام برگزیند چون با آمدن اسلام، عصر سایر ادیان تمام شده است و لذا انسان مجاز نیست که بر دین قبلی باقی باشد زیرا اگر بنا بود که پیروی از هر دینی برای پیروانش، حکمی جاودان و باقی داشته باشد دعوت پیروان ادیان پیشین توسط پیامبر بعدی معنا و مفهومی نداشت، پس اینکه پیامبر اسلام (ص) یهودیان را به آیین اسلام دعوت می‌کند حاکی از این است که فقط باید از دستورات دین اسلام و پیامبر اسلام تبعیت کرد و دین اسلام، آخرین دین و پیامبر آن، خاتم النبیین است و بعد از او پیامبری نیامده است و دینی غیر از اسلام پذیرفته نخواهد بود.

خداوند متعال فرموده است: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[3] ؛ و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است.

در شریعت اسلام مطالبی برای تکمیل ادیان پیشین وجود دارد، یعنی دین اسلام، کامل و جامع است و کمبودها و نواقصی که در ادیان گذشته وجود داشته است را جبران کرده است و آنچه که انسان نیاز دارد به طور کامل در دین اسلام بیان شده است و این گونه نیست که اسلام، پیامبران گذشته را ردّ کند، بلکه دین اسلام، تمامی پیامبران گذشته را تأیید می‌کند و مسلمین نسبت به تمامی پیامبران الهی ایمان دارند و آنها را باور دارند، لکن برای دست‌یابی به کمال مطلق، همه انسان‌ها باید اسلام را به عنوان دین کامل و جامع برگزینند.

جالب این است که شیوه رویارویی اسلام با ادیان پیشین، تابع یک روش حساب‌گرایانه است و نوع دعوت اسلام، آرام و به گونه‌ای است که پیروان ادیان گذشته را جذب نماید. خداوند متعال فرموده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»[4] ؛ بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را غير از خداى يگانه به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!».

آیه مورد بحث (آیه91 بقره) نیز با لحنی آرام یهودیان را به اسلام دعوت می‌کند و خداوند فرموده است که به آنچه خداوند نازل کرده است، ايمان بياوريد و در ادامه فرموده است که آیین اسلام، تصدیق کننده دین شما است و این گونه نیست که اسلام ادیان گذشته را ردّ کند، بلکه آنها را تأیید و تصدیق می‌کند و آیینی کامل‌تر ارائه می‌دهد که ادیان گذشته را نیز در بر دارد ولی آنچه در ادیان گذشته نبوده است را جبران نموده است و برنامه‌ای جامع و کامل برای انسان آورده است.

«الحمد لله رب العالمین»


[1] حسن بن على، ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص489.
[2] «البقرة»:91.
[3] «آل عمران»:85.
[4] همان:64.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo