درس خارج فقه استاد مسلم داوری
1402/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قرائة الصلاة
عرض کرديم صدر مسئله (قرائت بعض متمکّن منه از فاتحه) مورد اتّفاق است.
و امّا قسمت دوّم مسئله که تعويض بعض ديگر فاتحه که از آن عاجز است واجب است يا خير؟
مشهور وجوب تعويض از سائر قرآن است. و ماتن هم میفرمايند (وقرأ من سائر القرآن عوض البقيه).
قائلين به وجوب اتيان قدر متمکّن، به وجوهی استدلال کردهاند.
1. قاعده ميسور
- ما لا يدرک محلّه لا يترک کلّه
- إذا أمرتکم بشیءٍ فاتوا منها ما استطعتم
جواب داده که بايد به همان جزء متمکّن ميسور صدق کند و إلّا مکفی نخواهد بود
2. تسالم اصحاب
3. صحيحه ابن سنان
طبق اين وجوه (2 و3) قدر متمکن منه، قرآن است و بايد قراءت شود.
• لکن در وجوب تعويض برخی قائل به عدم الوجوب شدهاند
مثل:
و برخی احتياط کردهاند مثل:
و برخی هم (که مشهور فقهاء هستند) قائل به وجوب شدهند
قائلين به وجوب تعويض به وجوهی استدلال کردهاند
1. قاعده اشتغال
جواب دادهاند ما نحن فيه دوران بين أقل و اکثر است و برائت جاری است نه اشتغال
2. امر موجود در قرآن {فاقرأوا ما تيسّر منه}
و مقداری که از فاتحه عاجز است، از سائر قرآن بايد بخواند
جواب دادهاند که اين امر قرآنی در خصوص صلاة نيست
ومضافاً إلی عدم ظهوره فی الوجوب.
3. لا صلاة إلّا بفاتحة الکتاب
ظهور در لزوم استدراک بعض غير متمکن منه دارد.
از اين وجه هم جواب دادهاند که (لا صلاة) نفی حقيقت نيست بلکه قوام صلاة به رکوع و سجود و طهارتش هست.
و اين لزوم قرائت فاتحه حمل بر قادر بر آن میشود نه عاجز.
4. روايت علل فضل بن شاذان
فرمودهاند (امر به قرائت به خاطر مهجور نشدن قرآن است)
و اين ظهور در مطلوبيّت جميع قرآن اولاً و مطلوبيّت فاتحه ثانياً دارد.
از اين وجه هم جواب دادهاند که امر به قرائت قرآن، طبيعی قرآن را شامل میشود و همان مقدار از فاتحه که متمکن منه است اين امر را ساقط میکند.
فلذا هيچ کدام از اين وجوه أربعه در لزوم تعويض تمام نيست و از همين جهت هم هست که مثل سيد خوئی& قائل به عدم وجوب تعويض هستند.
استاد میفرمايند ما قائل به تفصيل میشويم؛ مقدار متمکن منه، اگر به قدری باشد که بر آن صدق فاتحة الکتاب کند، اتيان بدل از بقيه، واجب نيست و امّا اگر بقدری نباشد که بر آن صدق فاتحه کند، بايد تعويض کند.
ماتن میفرمايند احتياط بر آن است که هم مقدار متمکن منه را تکرار کند و هم از سائر قرآن بدل بياورد.
برخی اشکال کردهاند به تکرار
که شیء واحد نمیتواند هم بدل باشد و هم مبدل منه.
جواب دادهاند که وقتی قرار بر تعويض شد خود جزء متمکن منه فاتحه أقرب است.
استاد میفرمايند هر دوی اين وجوه استحسان هستند فلذا همان احتياط ماتن أقرب به واقع است.
اين جهت أوّل مسئله بود
جهت دوّم مقدار بدل است؛ که آيا بايد به قدر فاتحه باشد يا نه؟