درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قرائة الصلاة

المسئله 44

يکفی فی المدّ مقدار ألفين و أکمله إلی أربع ألِفات و لا يضرّ الزائد ما لم يُخرج الکلمة عن الصدق.

در مقدار مدّ هم اختلاف است؛

* برخی گفته اند

مرتبه ی اول يک الف و ربع

مرتبه ی دوّم يک الف و نصف

مرتبه ی سوّم يک الف و ثلاثة أرباع

مرتبه ی چهارم دو ألف

* برخی فرموده اند:

مرتبه أوّل يک الف

مرتبه دوّم يک الف و نصف

مرتبه سوّم دو ألف

مرتبه چهارم: دو الف و نصف

* برخی ديگر فرموده اند:

مرتبه ی أول يک الف

مرتبه ی دوم دو ألف

مرتبه ی سوم سه ألف

مرتبه چهارم چهار ألف

اين سه قول را جزری از علماء عامّه در مقدار مدّ نقل کرده است.

* برخی ديگر فرموده اند مقدار معيّنی ندارد و در هر کلمه به قدر أداء آن کلمة و صدق مخارجش بايد باشد.

در اينکه مقدار (ألف) مراد چيست؛ برخی فرموده اند قدر تلفّظ کلمه ألف، برخی فرموده اند قدر کتابت کلمه ألف، برخی فرموده اند قدر عقد به اصابع و الأظهر هو الأوّل.

المسئله 45

إذا خرجت فصلٌ بين حروف کلمة واحدة اختياراً أو اضطراراً بحيث خرجت عن الصدق بطلت و مع العمد أبطلت.

اين مسئله در وجوب موالات است.

* اگر مصلّی سهواً موالات را مختلّ کند و در محلّ تدارک (قبل از دخول در رکوع) متذکر شود؛ يجب عليه التدارک بالتکرار مع الموالات.

* و امّا اگر عمداً موالات را مختل کند نمازش هم باطل خواهد بود

بعبارةٍ أخری إخلال غير عمدی قراءت را باطل می کند.

ولی إخلال عمدی مُبطل صلاة است.

المسئله 46

سيأتی

المسئلة47

إذا انقطع نفسه فی مثله {الصراط المستقيم} بعد الوصل بالألف و اللّام و حذف الألف (اسقاطاً لهمزة الوصل فی الوصل)، هل يجب إعادة الألف و اللّام بأن يقول: {المستقيم}؟

أو يکفی قوله{مستقيم}؟

الأحوط الأوّل و أحوط منه إعادة الصراط أيضاً

و کذا إذا صار مدخول الألف و اللّام غلطاً کأن ما {مستقيم} غلطاً فإذا أراد أن يعيده فالأحوط أن يُعيد الألف و اللّام أيضاً بأن يقول: {المستقيم} و لا يکتفی بقوله {مستقيم}

و کذا إذا لم يصحّ المضاف إليه، فالأحوط إعادة المضاف؛ فإذا لم يصحّ لفظ {المغضوب} فالأحوط أن يُعيد لفظ {غير} أيضاً.

ماتن در کسی که بين الف و لام و مدخولش، نفس اش قطع شود احتياط وجوبی در اعاده همراه با ألف و لام کرده اند.

در مقابل سيد خوئی و جماعتی از محشين رحمهم الله فرموده اند ظاهر وجوب اعاده همراه با ألف و لام است -به نحو فتوی-

وجه اين فتوی آن است که در عدم اعاده ألف و لام، فصل بين اجزاء کلمه واحده لازم می آيد که مُخلّ به موالات است - کما مرّ –

و غير خفیٍّ عدً الألف و اللام من اجزاء الکملة الواحدة

البته اگر فصل بين الف و لام و کلمة به اندازه ی يسير باشد که عرفاً فصل محسوب نشود، اعاده ألف و لام واجب نيست (فالمدار علی صدق الفصل المخلّ عرفاً)

همچنين اگر مدخول ألف و لام غلط أداء شود، ألف و لام را بايد عند الإعادة، اعاده کرد

در اين فرع هم ماتن احتياط و سيد خوئی رحمهما الله فتوی داده اند.

بلکه در مثال {الصراط المستقيم} أحوط آن است که موصوف را هم اعاده کند و سيد بروجردی فرموده‌اند فعل {اهدنا} را هم اعاده کند.

فرع آخر مسئله وقوع غلط يا قطع نفس در مضاف إليه است؛

ماتن فرموده اند احتياط واجب تکرار مضاف است

سيد خوئی فتوی به وجوب اعاده مضاف داده اند.

و هکذا جماعتی از فقهاء مثل سيد بروجردی و محقق نائينی رحمهم الله فرموده اند أقوی اعاده مضاف است

استاد هم می فرمايند فتوی به وجوب اعاده در هر سه فرض بعيد نيست.

المسئله 48

الإدغام فی مثل (مَدَّ) و (رَدَّ) ممّا اجتمع فی کلمةٍ واحدةٍ مثلان واجبٌ سواء کانا متحرکين کالمذکورين أو ساکنين کمصدرها

اين مسئله ادغام واجب تجويدی را شرعاً هم واجب بيان می کند.

اين ادغام گاهی دو حرف متماثل متحرکين هستند مثل مَدَدَ و گاهی دو حرف متماثل يکی متحرک و ديگری ساکن مثل مَدْدٌ

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo