درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قرائة الصلاة

 

قال الماتن& فی بداية البحث فی التسبيحات الأربعة:

التسبيحات الأربعة وهی سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله الکبر والأقوی إجزاء المرّة والأحوط الثلاث والأولی إضافة الاستغفار إليها ولو بأن يقول اللهم إغفر لی.

بعد از آنکه تخيير در رکعتين أخيرتين بين حمد و تسبيح ثابت شد بحث دوّم اين مسئله کيفيّت تسبيحات است.

کيفيت معروف آن همان: سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا اللهُ والله أکبرُ

ايشان فتوی به جواز اکتفاء به يک بار داده‌اند.

و احتياط مستحب به اتيان سه بار اين ذکر کرده‌اند.

و جلّ محشّين هم متابعت کرده‌اند.

لکن سيد بروجردی& و سيد خوانساری& در اتيان سه مرتبه، احتياط واجب فرموده‌اند.

در اصل کيفيت اين تسبيحات و مقدارش بين فقهاء اختلاف است و سبب اين اختلاف هم، اختلاف لسان روايات است.

سيدنا الاستاد و محقق همدانی رحمهما الله 8 قول در اين بحث نقل کرده‌اند.

بلکه صاحب جواهر& 10 قول نقل می‌فرمايند و اشاره می‌کنند که ممکن است تا 15 قول در اين مسئله استقراء کرد.

ما بايد ابتدا روايات را بررسی کنيم تا ببينيم مساعد کدام قول هستند.

 

    1. قول أوّل همين کيفيت مشهورة است همراه با سه مرتبه تکرار کردن

به شيخ طوسی& در کتاب الاقتصاد و النهاية نسبت اين قول را داده‌اند

سبحان اللهِ والحمد للهِ ولا إلهَ إلّا اللهُ واللهُ اکبرُ (3بار)

شيخ& در کتاب (الاقتصاد الهادی إلی طريق الرشاد) ج1 ص26 فصل فيما يقارن الصلاة، می‌فرمايند:

(وفی الأخيرتين والثالثة من المضرب هو مخيّر بين قراءة الحمد وبين قول «سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله اکبر» ثلاث مرات، أيهما فعل، فقد أجزأه.)

همچنين در کتاب (النهاية) ج1 ص76 (باب القراءة فی الصلاة واحکامها) می‌فرمايند:

(والرکعتان الأخراوان من الفرائض يقتصر فيهما علی الحمد وحدها أو ثلاث تسبيحات، يقول: «سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله اکبر» ثلاث مرات أیّ ذلک شاء فعل مخيّراً له فيه)

همچنين اين قول ازابن ابی عقيل و رساله علی بن بابوية و دو نسخه (المقنع) شيخ صدوق و بعض نسخ (من لا يحضر ) نقل شده.

     مرحوم ابن ابی عقيل العمانی الحذاء& در کتابی که تحت عنوان مجموعه فتاوی ايشان طبع شده صفحه 32 ازجلد 1 می‌فرمايند:

(السنّة في الأواخر وهو أن يقول: سبحان الله والحمد لله و لا إله إلّا الله والله اکبر، سبعاً أو خمساً و أدناه ثلاث فی کلّ رکعةٍ)

شيخ صدوق& در المقنع ص95 می‌فرمايند:

(ثمّ صلّ الرکعتين الأخيرتين واقرأ فی کلّ رکعةٍ منهما بالحمد وحدها وإن شئت سبّحتَ فقلتَ (سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله اکبر ثلاث مرّات)

بر اين قول اوّل چند وجه ذکر شده است.

    1. روايت فقه الرضا× (مستدرک الوسائل از قراءة ب31 ح1)

فقه الرضا× قال:

واقرأ فی الرکعتين الأخيرتين إن شئت الحمد وحده وإن شئت سبّحتَ ثلاث مرّات

وقال× فی موضعٍ آخر:

تقرأ فاتحة الکتاب وسورةً فی الرکعتين الأوليين وفی الرکعتين الأخراوين، الحمد وحده وإلّا فسبّح فيهما ثلاثاً ثلاثاً تقول:

(سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله أکبر) تقولها فی کلّ رکعةٍ منهما ثلاث مرّات

اين روايت از حيث سندی معتبر نيست زيرا نسبت کتاب فقه الرضا به آقا امام علی بن موسی الرضا‘ معلوم نيست.

از حيث دلالت، اگرچه صدر روايت مجمل است و کيفيّت تسبيح را بيان نمی‌کند لکن عجز روايت کيفيت تسبيح را مطابق قول أوّل و مشهور بيان کرده و صدر و عجز تناقضی با هم ندارند. (از باب مجمل و مفصّل)

    2. روايت رجاء بن أبی الضحّاک (وسائل باب42 از ابواب القراءة ح8)

وفی عيون الأخبار؛ الشيخ الصدوق& عن تميم بن عبدالله القرشی عن أحمد علی الأنصاری عن رجاء بن أبی الضحّاک،

أنّه صحب الرضا× من المدينة إلی مرو فکان يسبّح فی الأخراوين يقول سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله اکبر ثلاث مرّات ثمّ يرکع.

 

بررسی سندی

سيّدنا الاستاد مرحوم خوئی& در اين روايت و روايت قبلی اشکال سندی می‌کنند؛ فقه الرضا که اصلاً معلوم نيست روايت باشد زيرا نسبتش به امام ثابت نيست و ما هم در اصول علم رجال مفصّل از اين مسئله بحث کرده‌ايم.

و امّا روايت دوّم مشتمل است بر سه نفر که بايد بررسی رجالی شوند:

     تميم بن عبدالله القرشی: مهمل است و توثيق خاص ندارد

     أحمد بن علی الأنصاری: هم مهمل است و توثيق خاص ندارد.

     رجاء بن أبی الضحاک: نه تنها توثيق ندارد بلکه برخی ذمّ‌هايی هم برايش گفته‌اند.

ما قبلاً از اين سند بحث کرده‌ايم؛ اگرچه بتوان ادعا کرد رجاء بن أبی ضحاک شخصيّت معروفی در آن زمان بوده که مأمون لعنه الله او را برای آوردن امام رضا× فرستاد و او از نقل کيفيت نماز امام هم داعی کذب ندارد؛ لکن آن دو شخص ديگر مهمل‌اند و نمی‌توان به اين روايت استدلال کرد.

 

بررسی دلالی

گفته شده تعبير (کان يسبّح فی الأخراوين فيقول...) چون استمرار را می‌رساند، دلالت دارد بر اينکه سيره عملی امام رضا× بر اين کيفيت بوده و همين کافی است برای اثبات قول اوّل

سيدنا الأستاد الخوئی& می‌فرمايند دلالت اين روايت هم مثل سندش تمام نيست؛ زيرا فعل، مجمل است وأعم از واجب و مستحب و مباح و غاية الأمر استمرار حضرت× اشعار به رجحان آن فعل خواهد داشت که أعم از وجوب و استحباب است.

همچنين در برخی از نسخ قديمة (عيون أخبار الرضا×) آخر تسبيح (الله اکبر) را ندارد.

در بحار مرحوم علامه مجلسی& از الحدائق چنين نقل بدون (الله اکبر) را نقل کرده.

پس اين دو روايت نتوانستند، مستند قول أول باشند.

مهم در اين روايات روايت صحيحه زرارة است.

    3. ابن ادريس& در اول سرائر از کتاب حريز از زرارة نقل کرده (وسائل باب51 از ابواب القراءة ح2)

ورواه فی أوّل السرائر أيضاً نقلاً من کتاب حريز أنّه قال:

عن زرارة عن أبی جعفر‘: قال:

لا تقرأنَّ فی الرکعتين الأخيرتين من الأربع الرکعات المفروضات شيئاً، اماماً کنتَ أو غير امام.

قال: قلتُ فما أقول فيهما؟

قال×: إذا کنتَ اماماً أو وحدک فقل: سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله والله اکبر ثلاث مرّات ثمّ تکبّر وترکع

 

بررسی سندی:

اين روايت صحيحه است زيرا کتاب حريز ازکتب معتبرة است و باقی رجال هم (خود حريز و زرارة) از اجلاء هستند.

بررسی دلالی:

اين روايت ظهور درتعيّن قول تسبيحات أربعه دارد والظهور حجةٌ

لکن به سند و دلالت اين روايت اشکال شده

 

اشکال سندی:

چون سرائر اين روايت را از خود کتاب حريز نقل کرده و سندی هم از خودش به کتاب حريز ذکر نکرده، نمی‌توانيم به اين نقل اعتماد کنيم، چون احتمال دارد اين کتاب را پيدا کرده باشد و وجادةً از آن روايت کرده باشد و در اين فرض احتمال عدم نسبت روايات ولو بعض آن به امام موجود است.

برخی خواسته‌اند از اين اشکال جواب بدهند؛

فرموده‌اند چون مبنای ابن ادريس در اصول عدم حجيّت خبر واحد است؛ حتماً اين روايت نزد او معتبر بوده (يعنی خبر واحد نبوده) و يا متواتر و يا موجب علم بوده.

باز از اين جواب هم جواب داده‌اند؛

ممکن است ابن ادريس اعتماداً بر قرائنی به اين خبر عمل کرده که ما اگر از آن قرائن مطلع شويم برايمان ظنّ آور هم نباشد.

 

اشکال دلالی:

در نقل اين روايت اضطراب وجود دارد زيرا خود ابن ادريس در آخر سرائر همين روايت را از حريز از زرارة به اين صورت نقل کرده:

(إذا کنت اماماً أو وحدک فقل «سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله» ثلاث مرّات تکمّله تسع تسبيحات ثمّ تکبّر وترکع)

در اين نقل حضرت بدون (الله اکبر) فرمودند و تصريح هم کردند (ثلاث مرات تکمّله تسع تسبيحات) و تصريح تسع تسبيحات با روايتی که در اول سرائر هست و (اثنی عشر تسبيحة) می‌شود تهافت دارد.

پس با وجود اين تهافت در متن دو نقل از اين روايت، نمی‌توانيم به آن عمل کنيم.

صاحب وسائل& فرموده‌اند با توجه به اين اختلاف در نقل و عدم اجتماع آنها، بايد گفت اينها دو روايت هستند و در دو مرتبه از امام صادر شده است.

لکن بعيد است که اينها دو روايت باشند زيرا اتحاد راوی و مروی و امام و همچنين اتحاد الفاظ أماره بر اتحاد واقعه و نقل است.

مضافاً إلی اينکه وقتی زراره يکبار از امام مسئله‌ای را پرسيد و جواب را گرفت بعيد است دو مرتبه آن را تکرار کند.

بنابراين، نمی‌توانيم اين روايت را دليل بر قول اول قرار دهيم چون معلوم نيست کدام يک از امام بر وجه حقيقت صادر شده است.

بعبارةٍ أخری:

اگر اين دو نقل يک روايت باشند خواهيم گفت:

اصلاً اين مورد از موارد اشتباه حجّة به لا حجّة است زيرا ما نمی‌دانيم از بين اين دو نقل (تسع تسبيحات) و (اثنی عشر تسبيحة) کدام يک، حجّة و کدام يک لا حجّة است.

و اگر دو روايت باشند؛

ديگر دليل بر قول اول نخواهد بود، زيرا روايت آخر سرائر صريح در عدم وجوب تسبيحة آخر (الله اکبر) است و روايت اول آن ظاهر در وجوب (الله اکبر) و در جمع بين اين دو بايد ظاهر را به صريح حمل نمود - اين حاصل جمع عرفی بين ظاهر و نص است-

پس حاصل اين جمع وجوب تسبيحات تسعة می‌شود (سبحان الله والحمد لله ولا إله إلّا الله)

اينها اشکالات مطرح شده بر سند و دلالت اين روايات بود، ان شاءالله در جلسه آينده صحت اين اشکالات را بررسی خواهيم کرد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo