موضوع: قراءة الصلاة

مستحبات قراءة

وهی أمورٌ

الأول: الاستعاذة قبل الشروع فی القراءة فی الرکعة الأولی. بأن يقول (أعوذ بالله من الشيطان الرجيم) أو يقول (أعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم) و ينبغی أن يکون بالإخفات

مرحوم سيد يزدی& در اين مسئله 4 امر را بيان فرموده‌اند:

1- استحباب استعاذه - وليس بواجب-

2- محل اين استعاذه قبل از قرائة در رکعت اوّل است - فقط-

3- صيغه استعاذه مخير بين 2 کيفيت است - مذکور در مسئله-

4- سزاوار است إخفاتاً اداء شود.

بررسی فرع أوّل - استحباب استعاذة-

بر استحباب استعاذه اجماع قائم است؛

1. مرحوم طبرسی& در مجمع البيان می‌فرمايند: (الاستعاذة قبل تلاوته مستحبّةٌ بلا خلافٍ فی الصلوة وغيرها)

2. در ذکری مرحوم محمد بن مکی شهيد أوّل& در ذکری الشيعة جلد 3 صفحه331 می‌فرمايند:

(النظر الثانی، فی سنن القراءة، فمنها: الاستعاذة قبل القراءة فی الرکعة الأولی خاصةً من کلّ صلاة... وللشيخ أبی علی ابن الشيخ الأعظم أبی جعفر الطوسی رحمهما الله قول بوجوب التعوّذ؛ للأمر به!

وهو غريب لأنّ الأمر هنا للندب بالإتّفاق وقد نقل والده فيه فی الخلاف، الاجماع، مِنّا (أی من الإمامية)

وقد روی الکلينی& بإسناده إلی فرات بن أحنف عن أبی جعفر× قال: مفتاح کلّ کتاب نزل من السماء بسم الله الرحمن الرحيم فلا تبالی أن لا تستعيذ. فإذا قرأت بسم الله الرحمن الرحيم سترتک فيما بين السماء والأرض.)

بنابراين مرحوم شهيد أوّل هم بر استحباب استعاذه اقامه اجماع می‌نمايند

و قول پسر شيخ طوسی (يعنی شيخ ابو علی مفيد ثانی) رحمهما الله را با روايت کلينی& از امام باقر× مبنی بر ردّ وجوب استعاذة جواب می‌دهند.

- تنها قائل به وجوب استعاذه مرحوم مفيد ثانی& است و اين قول هم شاذ است - اگر مرادشان وجوب اصطلاحی باشد-

حتی عامّه هم قائل به وجوب نشدند.

وجه مرحوم ابو علی طوسی برای وجوب استعاذة

1. صحيحه حلبی (باب57 از قراءة الصلاة حديث 1)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبی عمير عن حمّاد عن الحلبی عن أبی عبدالله× (وذکر دعاء التوجّه بعد تکبيرة الإحرام)

ثمّ قال: ثمّ تعوّذ من الشيطان الرجيم ثمّ اقرأ فاتحة الکتاب.

بررسی سندی:

تمام رواة اين سند عدول إماميّين و از أجلاء هستند.

بررسی دلالی:

اين روايت مفصلاً در (باب 8 من أبواب تکبيرة الإحرام حديث1) آمده، ممکن است کسی أمر امام× (تَعَوَّذ) را حمل بر واجب کند لکن به قرينه امر به تکبيرات افتتحايه و دعاء توجّه در صدر روايت، استظهار استحبابی بودن اين امر می‌شود.

به علاوه ما رواياتی در تصريح بعدم وجوب استعاذه داريم مثل

1- روايت فرات بن أحنف (باب 58 از ابواب قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن يعقوب الکلينی& عن محمد بن يحيی عن علیّ بن الحسن بن علی عن عبّاد بن يعقوب عن عمرو بن مصعب عن فرات بن أحنف عن أبی جعفر‘:

قال: سمعتُهُ يقول - فی الحديث-

فإذا قرأت بسم الله الرحمن الرحيم فلا تبالی أن لا تستعيذ

بررسی سندی:

علی بن الحسن بن علی همان (ابن فضّال) است و توثيق دارد

سه نفر آخر سند توثيق خاص ندارند:

- عبّاد بن يعقوب: توثيق ندارد

- عمرو بن مصعب: توثيق ندارد

- فرات بن أحنف: الهلالی ابو محمّد أسند عنه العبدی يُرمی بالغلوّ والتفريط بالقول وقال الشيخ الطوسی& إنّه يُرمی بالغلوّ والتفويض فی القول وقال ابن الغضائری: فرات بن أحنف کوفی روی عن علیّ بن الحسين وأبی جعفر وأبی عبدالله^ کما زعموا إنّه غالٍ کذّاب لا يرفع به ولا يذکر.

وقال العقيقی: إنّه کان زاهداً رافضاً للدنيا.

بنابراين، نمی‌توان به اين طريق اعتماد کرد (اگرچه مرحوم کلينی& در کافی آن را نقل کرده‌اند)

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه صريح در جواز ترک استعاذه قبل از بسلمة است و تعبير (لا تبالی) بر اين جواز دلالت می‌کند.

2- مرسله‌ی صدوق& (همين باب58 از قراءة الصلاة حديث2)

محمد بن علی بن الحسين& قال:

کان رسول الله| أتمَّ الناس صلاةً وأوجزهم وکان إذا دخل فی صلاته قال: الله أکبر بسم الله الرحمن الرحيم.

بررسی سندی:

اين روايت مرسلة است و سندی برايش در کتاب (من لايحضر) ذکر نشده فلذا عده زيادی مثل سيدنا الاستاذ& آن را حجّت نمی‌دانند.

لکن ما در اصول علم رجال از حجيّت مراسيل مرحوم صدوق در کتاب (من لا يحضر) بحث کرده‌ايم؛

اجمالش آن است که چون ايشان در مقدّمه کتاب شهادت به حجيّت روايات کتابش می‌دهد و خود ايشان بعد از مقدمه بيش از بيست روايت ذکر می‌کند بعيد است اين مرسلات، حجّت نباشند

فلذا در چنين مراسيلی بايد احتياط کرد.

بررسی دلالی:

ترک استعاذه توسط حضرت رسول الله| قدر متيقّن‌اش عدم وجوب آن است.

3- مکاتبه‌ی حميری در احتجاج (باب8 تکبيرة الاحرام حديث3)

أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی& فی الاحتجاج عن محمد بن عبدالله بن جعفر الحميری& أنّه کتب إلی صاحب الزمان# يسأله عن التوجّه للصّلاة يقول (علی ملّة ابراهيم ودين محمد|) فإنّ بعض أصحابنا ذکر أنّهُ إذا قال (علی دين محمد|) فقد أبدع!!

لأنّا لم نجدهُ فی شیءٍ من کُتُب الصلاة خلا حديثاً واحداً فی کتاب القاسم بن محمدٍ عن جدّهِ الحسن بن راشد أنّ الصادق× قال للحسن:

کيف تتوجّه؟ فقال الحسن: أقول لبّيک وسعديک. فقال الصادق×: ليس عن هذا أسألک، کيف تقول: وجّهت وجهی للذی فطر السماوات والأرض حنيفاً مسلماً؟

فقال الحسن: أقوله!

فقال الصادق×: إذا قُلتَ ذلک، فقُل: علی ملّة ابراهيم ودين محمّد| ومنهاج علی بن أبی طالب× والائتمام بآل محمدٍ^ حنيفاً مسلماً وما أنا من المشرکين.

فأجاب#: التوجه کلّهُ ليس بفريضةٍ والسنّة المؤکّدة فيه الّتی کالإجماع الذی لا خلاف فيه، (وجّهت وجهی للّذی فطر السماوات والأرض حنيفاً مسلماً علی ملّة ابراهيم ودين محمدٍ| وهُدی علی بن أبی طالب اميرالمؤمنين× وما أنا من المشرکين

إنّ صلاتي ونُسُکی ومحيای ومماتي لله ربّ العالمين لا شريک له وبذلک اُمرتُ وأنا من المسلمين اللهم اجعلنی من المسلمين أعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم ثمّ تقرأ الحمد.

بررسی سندی:

همانطور که سابقاً هم درباره‌ی توقيعات حميری در احتجاج بحث کرديم؛ با چند مقدّمه می‌توان اعتبار اين مکاتبه را بدست آورد:

الف) شيخ طوسی& به جميع کتب و روايات حميری طريق معتبر دارد.

ب) متأخّرين از شيخ طوسی& غالباً به جميع کتب و روايات شيخ طريق داشته‌اند.

ج) تلميذ طبرسی& (يعنی ابن شهرآشوب) به جميع کتب و روايات طوسی& طريق دارد؛ و عادةً متصوّر نيست که خود طبرسی& طريق نداشته باشد.

بنابراين عادةً محال است که خود طبرسی& به طوسی& طريق نداشته باشد.

* اين مقدمات صغرای استدلال را درست می‌کند؛

اثبات می‌کند اين مکاتبه هم جزء جميع کتب و روايات شيخ طوسی& است.

کبرای استدلال هم صحّت طريق شيخ& به حميری است.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه، استعاذه را جزء دعاء توجّه می‌داند و توجّه را هم سنت و غير فرض می‌فرمايد

- اين هم يک جواب ديگر به مرحوم ثانی(ابن الشيخ)&.

4- روايت امام حسن عسکری× (باب14 از ابواب قراءة القرآن حديث1)

الحسن بن علی العسکری‘ فی تفسيره قال:

أمّا قوله الذی ندبک الله إليه وأمرک به عند قراءة القرآن أعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم فإنّ اميرالمؤمنين× قال:

وإنّ قوله أعوذ بالله أی أمتنع بالله - إلی أن قال- والاستعاذة هی ما قد أمرالله به عباده عند قرائتهم القرآن بقوله عزّ وجلّ {وإذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم} ومن تأدّب بأدب الله أدّاهُ إلی الفلاح الدائم - ثمّ ذکر حديثاً طويلاً عن رسول الله| يقول فيه:

إن أردتَ أن لا يصيبک شرّهم ولا يبدئک مکروههم فقل إذا أصبحت:

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم فإنّ الله يعيذک من شرّهم.

بررسی سندی:

ما در اصول علم رجال عرض کرديم که نسبت اين کتاب به امام عسکری×ثابت نيست لکن رواياتش از باب مؤيّد قابل استناد هستند.

بررسی دلالی:

تعبير به (من تأدّب بأدب الله أدّاه إلی الفلاح) ظهور در استحباب استعاذه دارد - اشاره به تأديه إلی الفلاح از امارات استحباب است-

پس از مجموع اين چهار روايت استحباب استعاذه ثابت شد.

5- قاعدة (لو کان لبان)؛ اگر استعاذة واجب بود؛ بايد وجوبش از قدماء نقل می‌شد و به درجه‌ای می‌بود که در آن اختلاف نمی‌شد،

- همين اختلاف موجود در آن و قيام شهرة عظيمه بلکه اجماع بر استحباب آن دليل بر عدم وجوبش است-

- پس قول پسر شيخ طوسی& - وجوب استعاذه - وجهی ندارد

همچنين برخی ديگر از أدلّة استحباب استعاذة:

6- روايت حنان بن سدير (باب57 از قراءة الصلاة حديث4)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن محمد بن علی بن محبوب عن محمد بن الحسين عن عبدالصمد بن محمّد عن حنان بن سدير قال:

صلّيتُ خلف أبی عبدالله× فتعوذ بإجهارٍ ثمّ جهر ببسم الله الرحمن الرحيم.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به محمد بن علی بن محبوب صحيح است.

مراد از (محمد بن الحسين) جناب محمد بن الحسين بن أبی الخطاب الثقة الجليل است.

مراد از عبدالصمد بن محمّد، (عبدالصمّد قمّی) است و فقط از جهت وقوع در اسناد نوادر الحکمة توثيق می‌شود.

حنان بن سدير صاحب کتاب و ثقه بوده همچنين مشايخ ثقات نيز از او روايت کرده‌اند.

پس اين روايت صحيحه است.

بررسی دلالی:

قدر متيقن فعل امام× در صلاة و عبادات استحباب آن است و إلّا التزام و اتيان آن در صلاة معنی ندارد.

7- مرسله‌ی شهيد أوّل& در ذکری (باب57 از قراءة الصلاة حديث6)

محمد بن مکی الشهيد& فی الذکری عن أبی سعيد الخدری عن النبی| أنّه کان يقول قبل القراءة: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم.

بررسی سندی:

اين روايت مرسلة است.

بررسی دلالی:

قدر متيقّن از التزام پيامبر| به استعاذة، استحباب آن می‌باشد.

8- مرسله‌ی ذکری (باب57 از قراءة الصلاة حديث7)

محمد بن مکّی الشهيد& فی الذکری عن البزنطی عن معاوية بن عمّار عن الصادق×: فی الاستعاذة

قال أعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم.

بررسی سندی:

اين روايت اگرچه در ذکری مرسل ذکر شده لکن با توجّه به وجود طُرُق شيخ طوسی& به جميع روايات و کتب بزنطی و معاوية بن عمّار می‌توان آن را تصحيح کرد.

9- روايت سماعة (باب57 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن الحسين بن سعيد عن عثمان بن عيسی عن سماعة قال: سألته× عن الرجل يقوم فی الصلاة، فينسی فاتحة الکتاب؟

قال: فليقل أستعيذ بالله من الشيطان الرجيم إنّ الله هو السميع العليم ثمّ ليقرأها ما دام لم يرکع.

بررسی سندی:

اين طريق بخاطر وقوع سماعة، موثقة حساب می‌شود.

بررسی دلالی:

اگرچه مختص بصورت نسيان فاتحة الکتاب است، لکن فی الجمله از أدلّة استحباب استعاذة محسوب می‌شود.

- تا اينجا بحث در فرع اوّل - استحباب استعاذة - بود

و امّا فرع دوّم

محل استعاذة

از مجموع فتاوی معلوم می‌شود، استعاذة فقط قبل از قراءة در رکعت أوّل وارد شده و از برخی روايات هم ورودش در رکعت اوّل بدست می‌آيد

- بنابراين استعاذة بقصد ورود فقط در رکعت أولی قبل القراءة جائز است، البته بقصد رجاء در سائر رکعات نيز مانعی ندارد.

فرع سوّم

صِيَغ استعاذة - در جلسه بعد خواهد آمد إن شاءالله -