درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

 

بحث در مستحبات قراءة بود

الرابع: تحسين الصوت بلا غناء

الخامس: الوقف علی فواصل الآيات

اگرچه برخی از تفصيل بحث مستحبات، صرف نظر کرده و بيشتر به بحث واجبات و محرّمات می‌پردازند؛ لکن به نظر ما بحث از مستحبات نيز حائز اهميّت است و سبب رغبت مؤمنين به اين آداب و خصوصاً برای اهل علم ضرورت بيشتری دارد.

چهارمين مستحب از آداب قراءت، با صوت حسن و نيکو قرائت کردن است.

اين امر غير از ترتيل است. (در ترتيل بيان کرديم که حروف را شمرده شمرده و با تأمل و تدبّر اداء کند)

- تحسين صوت روايات متعدّد دارد مثل:

1- روايت فضل بن الحسن الطبرسی& (باب21 از قراءة القرآن حديث4)

الفضل بن الحسن الطبرسی فی مجمع البيان عن أبی بصير عن أبی عبدالله×: فی قوله تعالی {ورتّل القرآن ترتيلاً}[1]

قال×: هو أن تتمکّث فيه و تحسّن به صوتک

بررسی سندی

ما می‌توانيم اين روايت را مُسنَد کنيم؛ زيرا طبرسی& به جميع کتب و روايات شيخ طوسی& طريق معتبر دارد و شيخ& نيز به جميع کتب و روايات ابو بصير طريق معتبر دارد، پس روايت صحيحه است.

طبرسی& بواسطه‌ی پسر شيخ (ابو علی، حسن بن محمد بن الحسن الطوسی)، جميع کتب و روايات شيخ طوسی& را نقل کرده

و شيخ طوسی& نيز جميع روايات ابو بصير را نقل کرده:

طريق شيخ طوسی& به ابو بصير:

کنيه أبو بصير ظهور در دو نفر دارد:

1. يحيی بن القاسم الأسدی

2. ليث بن البختری المرادی

اين دو ثقه هستند؛

* طريق به ليث بن البختری: نجاشی& می‌فرمايد له کتاب يرويه جماعةٌ منهم أبو جميلة.

- أخبرنا أبوعبدالله محمد بن علی قزوينی قال حدّثنا علی بن حاتم بن أبی حاتم قال حدّثنا محمد بن عبدالله بن جعفر قال حدّثنا أبی قال حدثنا محمد بن الحسين قال حدّثنا ابن فضّال عن أبی جميلة عنه

* اين طريق بنابر مبانی ما معتبر است؛ زيرا محمد بن علی القزوينی از مشايخ نجاشی& است و توثيق می‌شود، علی بن حاتم نيز ثقه و جليل است، محمد بن عبدالله بن جعفر الحميری نيز ثقه و از وجوه طائفه و هکذا پدرش (عبدالله بن جعفر الحميری)، أبو جميله نيز بر مبنای ما ثقه در نقل حديث است (اگرچه مذهبش ضعيف بوده).

* البته چون نجاشی می‌فرمايد (له کتاب يرويه جماعةٌ) معلوم می‌شود کتابش مشهور و معروف بوده و نيازی به سند ندارد.

* طريق به يحيی بن القاسم الأسدی: نجاشی& می‌فرمايد: (له کتاب يوم و ليلة) أخبرنا محمد بن جعفر قال حدّثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدّثنا يحيی بن زکريّا بن شيبان قال حدثنا الحسن بن علی بن أبی حمزة عنه

* طريق اين روايت خالی از مناقشه نيست زيرا؛ اگرچه محمد بن جعفر که يا (النحوی) است و يا (الأديب) از مشايخ نجاشی و ثقة است

و هکذا أحمد بن محمد بن سعيد همان ابن عقدة معروف و ثقه و يحيی بن زکريا بن شيبان نيز ثقه و جليل القدر بوده، لکن حسن بن علی بن أبی حمزة قابل توثيق نيست زيرا کشی& درباره او فرموده: (کذابٌ)

بله، ممکن است از يک راه اين طريق را معتبر بدانيم؛

1- حسن بن علی بن أبی حمزة مثل پدرش در ابتدا ثقه بوده و شاهدش کلام علی بن حسن بن فضال است: کشی از او نقل می‌کند (رويتُ عنه أحاديث کثيرة و کتبتُ عنه تفسير القرآن کلّهُ من أوّله إلی آخره إلّا إنّنی لا أستحلّ أن أروی عنه حديثاً واحداً)

2- از طرفی راوی از حسن بن علی بن أبی حمزة در اين طريق جناب يحيی بن زکريا بن شيبان است که نجاشی& درباره او فرموده: (الشيخ الثقة الصدوق لا يُطعن عليه)

- حال چگونه ممکن است چنين شخصی که هيچ طعنی بر او نمی‌شود (يحيی بن زکريا) جميع روايات أبو بصير را از شخص کذّاب و ملعونی چون حسن بن علی بن أبی حمزة نقل کرده باشد؟

فإنَّ هذا فی غاية البُعد...

بنابراين يحيی بن زکريا، يا طريق ديگر معتبری به روايات ابو بصير داشته و يا اين نقل او قبل انحراف حسن بن علی بن أبی حمزة بوده که ثقة و معتبر بوده.

* در مجموع هر دو طريق نجاشی& به أبو بصير (ليث بن البختری المرادی) و (يحيی بن القاسم الأسدی) معتبر است و مخفی نماند که شيخ طوسی& جميع کتب و روايات نجاشی& را نقل کرده (بلا واسطه)

فلذا شيخ طبرسی به شيخ طوسی و شيخ طوسی به شيخ نجاشی و شيخ نجاشی به ابو بصير طريق معتبر دارند (رحمهم الله) و روايت طبرسی مسند و صحيح است.

- حال اگر کسی مُنکر نقل جميع کتب و روايات نجاشی& توسط شيخ طوسی& باشد، باز هم اين طريق قابل تصحيح است؛

زيرا در طريق نجاشی& به أبو بصير (يحيی بن القاسم الأسدی)، أحمد بن محمد بن خالد واقع شده بود و شيخ طوسی& به جميع کتب و روايات أحمد بن محمد بن خالد طريق معتبر دارد: (کما فی الفهرست)

أخبرنا بهذه الکتب کلّها و بجميع رواياته: عدّةٌ من أصحابنا (منهم الشيخ أبو عبدالله محمد بن محمد بن النعمان المفيد) عن أحمد بن محمد بن سليمان الزراری قال حدّثنا علی بن الحسين السعدآبادی قال حدثنا أحمد بن أبی عبدالله

و أخبرنا بها ابن أبی جيّد عن محمد بن الحسن بن الوليد عن سعد بن عبدالله عن أحمد بن أبی عبدالله البرقی.

(أحمد بن محمد بن سليمان الزاری به شهادت نجاشی&، شيخ العصابة فی زمنه و وجهُهُم بوده)

الحاصل: مرسلة طبرسی& معتبرة است.


بررسی دلالی:

اين روايت صحيحة يکی از معانی ترتيل را درنگ کردن و شمرده، شمرده خواندن و تحسين صوت می‌فرمايند

و اگرچه ممکن است تحسين صوت را مستقل از ترتيل نداند لکن رجحان آن را ثابت می‌کند.

روايت دوّم

2- روايت معاوية بن عمّار (باب23 از قراءة القرآن حديث2)

محمد بن ادريس فی آخر السرائر نقلاً من کتاب محمد بن علی بن محبوب عن العباس عن حمّاد بن عيسی عن معاوية بن عمّار قال: قلت لأبی عبدالله×: الرجل لا يریٰ أنّه صنع شيئاً فی الدعاء و فی القراءة حتّی يرفع صوته فقال×: لا بأس إنّ علی بن الحسين‘ کان أحسن الناس صوتاً بالقرآن و کان يرفع صوته حتّی يُسعمهُ أهل الدار و إنّ أبا جعفر‘ کان أحسن الناس صوتاً بالقرآن و کان إذا قام من الليل و قرأ رفع صوته فيمُرّ به مارّ الطريق من الساقين و غيرهم فيقومون فيستمعون إلی قراءته.

بررسی سندی:

کتاب سرائر ابن ادريس اول و آخرش (متن ومستطرفات) از متون معتبرة است و خود ايشان نسبت به کتاب محمد بن علی بن محبوب خيلی عنايت داشته (می‌فرمايند اين کتاب نزدم هست).

الباقی رواة طريق نيز از ثقات و أجلاء هستند، پس روايت معتبرة السند است.

بررسی دلالی:

التزام حضرت به حسن صوت کاشف از رجحان آن است.

3- صحيحه‌ی عبدالله بن سنان (باب24 از قراءة القرآن حديث3)

محمد بن يعقوب الکلينی& عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن علی بن معبد عن عبدالله بن القاسم عن عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله قال×: قال النبی|: لکلّ شیءٍ حلية و حلية القرآن الصوت الحسن.

بررسی سندی:

دو نفر در اين طريق قابل مناقشه هستند:

علی بن معبد: توثيقی در حق او وارد نشده (نه خاص و نه عام)

عبدالله بن القاسم: اين عنوان مشترک بين سه نفر است:

عبدالله بن القاسم الحارثی

عبدالله بن القاسم الحضرمی

عبدالله بن القاسم الجعفری

در اين طريق مراد - عبدالله بن القاسم الحضرمی - است، به قرينة روايت علی بن معبد از او و روايت او از عبدالله بن سنان و اين دو، راوی و مروی الحضرمی هستند.

والذی يُشکل الأمر عدم ورود توثيق له بل ورد فی حقه تکذيب، قال النجاشی&: عبدالله بن القاسم الحضرمی المعروف بالبطل کذّابٌ غالٍ، فلذا با وجود روايت مشايخ ثقات از وی و وقوعش در أسانيد نوادر نمی‌توان قائل به وثاقت او شد زيرا تعبير (کذّاب) با توثيق قابل جمع نيست.

- لکن چون اين روايت را عبدالله بن سنان از امام صادق× نقل کرده، از طريق (ابن سنان) قابل تصحيح است؛

شيخ طوسی به او طريق معتبر دارد:

1. (له کتاب رواه جماعةٌ، عن أبی جعفر محمد بن علی بن الحسين بن بابويه عن أبيه عن سعد بن عبدالله عن ابراهيم بن هاشم و يعقوب بن يزيد و محمد بن الحسين بن أبی الخطاب عن محمد بن أبی عمير عنه)

2. (و له کتاب يوم و ليلة أخبرنا به جماعة عن التلعکبری عن ابن عقدة عن جعفر بن عبدالله العلوی عن الحسن بن الحسين السکونی عن عبدالله بن سنان)

بررسی دلالی:

دلالتش در حسن و رجحان صوت حسن در قراءة القرآن واضح است.

روايت سوّم

3- روايت علی بن محمد النوفلی (باب24 از قراءة القرآن حديث2)

محمد بن يعقوب الکلينی& عن عدةٍ من أصحابنا عن سهل بن زياد عن محمد بن الحسن بن شمّون عن علی بن محمد النوفلی عن أبی الحسن×: قال: ذکرتُ الصوت عنده فقال: إنّ علی بن الحسين کان يقرأ فربّما مرّ به المارّ فصعق من حسن صوته.

بررسی سندی:

اين طريق مشتمل بر چندين نفر از رواة دارای مناقشه است.

سهل بن زياد: ما در اصول علم رجال بعد از بحث مفصل قائل به عدم ثبوت وثاقت او شده‌ايم.

محمد بن الحسن بن شمون: اگرچه نجاشی& در حق او فرموده: (بغدادی واقف ثمّ غلا و کان ضعيفاً جداً فاسد المذهب) لکن چون در نوادر الحکمة واقع شده و ابن وليد هم او را استثناء نکرده می‌توان قائل به وثاقت او در حديث و ضعف او در ضعف مذهب شد.

علی بن محمد النوفلی، سيدنا الاستاذ& در معجم می‌فرمايند اين شخص همان علی بن محمد بن سليمان النوفلی است که در کامل الزيارة واقع شده و عبدالله بن جعفر الحميری و أحمد بن أبی عبدالله البرقی از او روايت کرده‌اند او توثيق خاص ندارد، لکن در نوادر الحکمه واقع شده و توثيق می‌شود، بنابراين، اين طريق قابل أخذ نخواهد بود (بخاطر سهل بن زياد)

مراد از أبی الحسن در اين روايت امام هادی× است زيرا نوفلی از اصحاب امام هادی و امام عسکری‘ بوده.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه دلالت بر رجحان حسن صوت - مطللقاً - در قراءة القرآن دارد.

4- مرسله‌ی علی بن عقبة (باب24 از قراءة القرآن حديث4)

محمد بن يعقوب الکلينی& عن عدّة من أصحابنا عن سهل عن الحجّال عن علی بن عقبة عن رجلٍ عن أبی عبدالله× قال:

کان علیّ بن الحسين‘ أحسن الناس صوتاً بالقرآن و کان السقاءون يمرّون فيقفون ببابه يستعمون قراءته.

بررسی سندی:

مرحوم کلينی& از (عدّة) نقل کرده، علامه& در خلاصة الأقوال از قول کلينی& (عدّة) ای که از سهل بن زياد روايت می‌کنند به اين شرح می‌گويد:

الف) علی بن محمد الرازی (علّان الکلينی)

ب) محمد بن أبی عبدالله الأسدی الکوفی

ج) محمد بن حسن بن فروخ الصفّار

د) محمد بن عقيل الکلينی

سهل بن زياد بر مبنای ما قابل توثيق نيست

مراد از (الحجّال)، عبدالله بن محمّد الأسدی است که نجاشی& در حق او می‌گويد: (ثقةٌ، ثقة)

علی بن عقبة نيز أبو الحسن الأسدی است که نجاشی& فرموده: ثقةٌ ثقةٌ.

کتاب او نيز مشهور بوده (له کتابٌ يرويه جماعة منهم ابن فضّال).

* لکن سند اين روايت مرسل است و بعنوان مؤيّد إقامه می‌شود.

بررسی دلالی:

اين روايت نيز بر رجحان حسن صوت در قراءة القرآن، دلالت دارد.

5- روايت عبدالله التميمی (باب24 من قراءة القرآن حديث6)

محمد بن علی بن الحسين فی عيون الأخبار عن محمد بن عمر الجعابی عن الحسن بن عبدالله التميمی عن أبيه عن الرضا× قال:

قال رسول الله|:

حسّنوا القرآن بأصواتکم فإنّ الصوت الحسن يزيد القرآن حُسناً.

بررسی سندی:

محمد بن عمر الجعابی، بن سالم بن براء التميمی است، او از مشايخ صدوق و مفيد رحمهما الله و اجلّاء اهل علم و حفّاظ حديث است.

لکن حسن بن عبدالله التميمی و پدرش توثيث نشده‌اند.

فلذا اين روايت نيز مؤيّد خواهد بود. (سند معتبر ندارد)

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت بر استحباب حسن صوت بسيار خوب است زيرا به صيغه أمر حسن صوت را تکليف کرده و بما اينکه در ذيلش اشاره به علّت شده و اين اشاره، مشعر به استحباب و غير الزامی بودن أمر است، مفادش استحباب حُسن صوت خواهد بود.

- در مقابل اين روايات، طائفه‌ای از أخبار دلالت بر قراءة همراه با حُزن، می‌کنند:

مثل:

1. مرسله‌ی ابن أبی عمير (باب22 از قراءة القرآن حديث1)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبی عمير عمّن ذکرَهُ عن أبی عبدالله× قال:

إنّ القرآن نزل بالحزن فاقرأوه بالحزن

بررسی سندی:

اين روايت اگرچه رواة طريقش تا ابن أبی عمير از اجلاء و ثقات هستند لکن محمد بن أبی عمير إرسال کرده، البته اين ارسال ضرری نمی‌زند زيرا مرسل از کسانی است که : لا يروون و لا يرسلون إلّا عن ثقة.

بررسی دلالی:

اگرچه امر موجون در حديث شريف ظهور در وجوب دارد لکن همه از آن استحباب را فهميده‌اند.

2. صحيحه عبدالله بن سنان (باب22 از قراءة القرآن حديث2)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن علی بن معبد عن عبدالله بن القاسم عن عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله× قال:

إنّ الله عزّوجلّ أوحی إلی موسی بن عمران (علی نبينا وآله وعليه السلام): إذا وقفتَ بين يدَیَّ فقِف موقف الذليل الفقير وإذا قرأت التوراة فأسمعنيها بصوتٍ حزين.

بررسی سندی:

در اين طريق دو نفر مورد مناقشه هستند.

علی بن معبد: توثيق نشده است.

عبدالله بن القاسم: مشترک بين (الحارثی) و (الحضرمی) و(الجعفری) است و بقرينه راوی و مروی مراد (الحضرمی البطل) است؛ که توثيق ندارد.

لکن بوسيله طريق شيخ طوسی& به عبدالله بن سنان، می‌توان روايت را تصحيح نمود - کما سبق -

بررسی دلالی:

اين روايت دلالت بر استحباب وقوف در پيشگاه خداوند بصورت ذليل و فقير دارد و درباره قراءة تورات امر به قراءة حزينة می‌کند، حال اگر قبول کنيد که فرقی بين قرآن و تورات از اين جهت نيست، فبها و إلّا روايات درباره قراءة قرآن با حزن موجود است.

3. روايت حفض (باب220 از قراءة القرآن حديث3)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن القاسم بن محمد عن سليمان بن داود المنقری عن حفص قال: ما رأيتُ أحداً أشدَّ خوفاً علی نفسه من موسی بن جعفر‘ و لا أرجی للناس منه و کانت قراءته حزناً فإذا قرأ فکأنّه يخاطب إنساناً.

بررسی سندی:

در اين طريق سه نفر بايد بررسی شوند:

- قاسم بن محمد: اين شخص مردّد است بين (الجوهری) و (الاصفهانی) و هيچکدام نيز توثيق خاص ندارد و از طريق راوی و مروی نيز در اين سند نمی‌توان او را تمييز داد زيرا ابراهيم بن هاشم از هر دو نفر روايت کرده و هر دو نيز از منقری روايت دارند.

لکن چون همين راوی با قبل و بعدش در تفسير واقع شده و قاسم بن محمد نيز بصورت مطلق از مشايخِ مشايخ ثقات است، توثيق می‌شود.

- سليمان بن داود المنقری: اگرچه امامی نبوده و لکن بشهادت نجاشی& ثقه بوده است. (در تفسير هم واقع شده ولی شهادت تفسير شامل غير امامی نمی‌شود.)

- حفص: مشترک بين 60 نفر است که مشهور از آنها: حفص بن البختری، حفص بن سالم، حفص بن سوقه، حفص بن علاء، حفص بن عاصم، حفص بن عمرو و حفص بن غياث می‌باشند.

مراد از حفص در اين طريق، حفص بن غياث است زيرا:

او مرویّ عنه (منقری) است.

و حفص بن غياث نيز اگرچه عامّی بوده لکن شيخ طوسی& در العُدّة او را توثيق و کتابش را معتمد می‌داند.

- بنابراين، طريق اين روايت شريفه قابل اعتماد است.

بررسی دلالی:

اين روايت فعل و سيرة امام× را نقل می‌کند و بما اينکه سيره امام بر ما حجّت است و قدر متيقن فعل نيز ثبوت رجحان و أفضلية است، استحباب قراءة حزين را ثابت می‌کند.

 

البته حزن و صوت حسن با هم منافاتی ندارند.

همچنين صوت حسن مشروط است به عدم غناء

و روايات ناهيه از غناء نيز فراوان است مثل:

1. روايت عبدالله بن سنان (باب24 از قراءة القرآن حديث1)

محمد بن يعقوب عن علی بن محمد عن إبراهيم الأحمر عن عبدالله بن حمّاد عن عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله× قال:

قال رسول الله|: إقرءوا القرآن بألحان العرب و أصواتها و ايّاکم و لحون اهل الفسق و اکبائر فإنّه سيجیء من بعدی أقوام يرجّعون القرآن ترجيع الغناء و النوح و الرهبانيّة لا يجوز تراقيهم قلوبهم مقلوبة و قلوب من يعجبه شأنهم.

بررسی سندی:

در اين طريق سه نفر بايد بررسی شوند:

- علی بن محمّد: در مشايخ کلينی& مردّد است بين:

الف) علی بن محمد بن عبدالله بن عمران البرقی المعروف بالبندار

ب) علی بن محمد بن ابراهيم الرازی المعروف بِعَلّان

و هر دو نفر از ثقات هستند.

- ابراهيم الأحمر: او ابراهيم بن إسحاق الأحمری است که نجاشی و شيخ رحمهما الله او را تضعيف نموده‌اند و ما نيز راهی برای توثيقش نداريم.

- عبدالله بن حماد: او عبدالله بن حماد الأنصاری است که نجاشی& می‌فرمايد (من شيوخ أصحابنا) و در مشيخه فقيه و نوادر هم واقع شده.

 

     در مجموع اگرچه اين طريق بخاطر اشتمال بر ابراهيم الأحمر قابل اعتماد نيست لکن چون شيخ طوسی به عبدالله بن سنان طريق ديگر معتبر دارد، ما طريق اين روايت را تصحيح می‌کنيم. (طبرسی و بهائی رحمهما الله نيز آن را مرسلاً نقل کرده‌اند.)

بررسی دلالی:

- ظهور اين روايت شريفه در حرمت ترجيع و غناء به قرآن واضح است.

در مقابل اين طائفه، روايتی داريم که دلالت بر ترجيع به قرآن می‌کند:

روايت أبو بصير (باب24 از قراءة القرآن حديث5)

محمد بن يعقوب& عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن ابن محبوب عن علی بن أبی حمزة عن أبی بصير قال: قلتُ لأبی جعفر‘:

إذا قرأتُ القرآن فرفعتُ به صوتی، جاءنی الشيطان فقال: إنّما تُرائی بهذا أهلک والناس!

فقال×: يا أبا محمد اقرأ قراءةً ما بين القرائتين تسمع أهلک و رجّع بالقرآن صوتک فإنّ الله عزّوجلّ يحبّ الصوت الحسن يرجّع فيه ترجيعاً.

بررسی دلالی:

اين طريق مشتمل است بر علی بن أبی حمزة که از ضعفاء و ملاعين و مؤسّس واقفيّه است.

هر چند ممکن است بخاطر راوی از او (حسن بن محبوب) گفته شود اين روايت قبل از انحراف وی بوده.

همچنين خود ابن محبوب بنابر يک نقل، از اصحاب اجماع است فلذا متن روايت نيز قابل تصحيح است.

بعلاوه از راه طريق نجاشی& به أبو بصير، نيز می‌توان تبديل سند نموده و آن را تصحيح کرد.

بررسی دلالی:

اين روايت دلالت بر جواز - بلکه استحباب - ترجيع صوت در قراءة قرآن دارد و اصلاً ترجيع را يکي از مصاديق صوت حسن، می‌داند.

مرحوم صاحب وسائل& ذيل اين روايت دو وجه ذکر می‌کنند:

الف) أقول: هذا محمول علی التقيّة لما ذکرنا و هو معارضة الخاص و هو الحديث الأول (از باب 24 قراءة القرآن) و العام و هو کثير جداً قد تجاوز حدّ التواتر.

ب) و يمکن الحمل علی ما دون الغناء

ما نيز در کتاب التقيه مفصّل عرض کرده‌ايم عامّه غالباً قائل به جواز غناء هستند و يکی از موارد جواز تقيه نيز همان غناء است.

وجه دوّم ايشان هم که حمل ما دون غناء است خوب است.

 

الحاصل: ثابت شد که مستحبّ است مصلّی با حُسن صوت قراءة کند به شرط آنکه مقرون به غناء نباشد و إلّا موجب حرمت و بطلان صلاة خواهد شد.

همچنين اين استحباب شامل مطلق قراءة قرآن نيز می‌شود.


[1] المزمّل: 4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo