درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

 

بحث در مستحبات قراءة بود - 9 مورد را ذکر کرديم -

در مورد نهم - تحميد بعد سورة الحمد - ماتن& اين استحباب را مختص به مأموم و منفرد ذکر کردند، برخی از محشين فرموده‌اند: اين حکم شامل خود امام جماعت هم می‌شود (سيد حکيم& نيز در مستدرک همين مطلب را استظهار کرده‌اند)

به نظر ما نيز اين استحباب شامل هر سه صورت (امام جماعت، مأموم و منفرد) می‌شود: زيرا؛

* اگرچه روايت جميل مقيّد به مأموم بود لکن روايات ديگر مطلق بودند و ظاهراً به روايت جميل تقييد نمی‌خورند.

* از روايات استفاده می‌شود، مناسب با هر آيه يا سوره‌ای گفتن ذکری، مستحب است و اختصاصی نيز به مأموم يا منفرد ندارد، سؤال رحمت يا جنّت يا تعوّذ از جهنّم يا شهادت به توحيد و...

برای مثال

روايت موثقه عمار بن موسی (باب 20 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن الحسن& بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيی عن أحمد بن الحسن عن عمرو بن سعيد عن مصدّق عن عمّار بن موسی عن أبی عبدالله× قال: الرجل إذا قرأ {والشمس و ضحاها} فيختمها يقول: صدق الله و صدق رسوله، والرجل إذا قرأ {الله خير أمّا يشرکون} يقول: الله خير، الله خير، الله اکبر و إذا قرأ {ثمّ الذين کفروا بربّهم يعدلون} أن يقول: کذب العادلون بالله و الرجل إذا قرأ {الحمد لله الذی لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک فی الملک و لم يکن له ولیٌّ من الذل و کبّره تکبيراً} أن يقول: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر.

قلتُ: فإن لم يقل الرجل شيئاً من هذا إذا قرأ؟

قال×: ليس عليه شیءٌ.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به محمد بن أحمد بن يحيی الأشعری ذکر شد، معتبر و صحيح است.

مراد از أحمد بن الحسن نيز، ابن فضّال است که ثقه می‌باشد.

عمرو بن سعيد المدائنی: ثقة کتابش نيز مشهور بوده، در نوادر هم واقع شده.

مصدق بن صدقة: به شهادت کشی& فطحی و از أجلّا علماء و الفقهاء بوده، در نوادر هم واقع شده، بنابراين وثاقتش ثابت می‌شود.

عمار بن موسی الساباطی نيز دارای کتاب مشهوری بوده، خودش و دو برادرش بشهادت نجاشی& ثقات هستند.

- بنابراين طريق معتبر است.

بررسی دلالی:

اطلاق اين روايت شريفه شامل جميع حالات می‌شود، يعنی اين روايت به اطلاقش دلالت می‌کند هر کس در هر حال (نماز و غير نماز) اين آيات را قرائت کرد، اين اذکار مأثورة را بگويد.

* و يا صحيحة حمّاد بن عثمان ( باب 20 از قراءة الصلاة حديث4)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن علیّ بن مهزيار عن محمد بن يحيی الخزار عن حمّاد بن عثمان قال:

سمعت أبا عبدالله× يقول: يستحب أن يقرأ فی دبر الغداة يوم الجمعة، الرحمن ثمّ تقول کلّما قلتَ {فبأیّ آلاء ربّکما تکذّبان} قلتَ: لا بشیءٍ من آلاءکَ ربّ اُکذّب.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به علی بن مهزيار صحيح است - کما فی الفهرست -

(أخبرنا بکتبه و رواياته جماعةٌ عن الصدوق عن أبيه و محمد بن الحسن عن سعد بن عبدالله و الحميری و محمد بن يحيی و أحمد بن ادريس عن أحمد بن محمّد عن العباس بن معروف عنه)

الباقی رواة طريق نيز از ثقات و اجلاء هستند.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه، قول مناسب با آيه { فبأیّ آلاء ربّکما تکذّبان} را، گفتن (لا بشیءٍ من آلائک ربّ اُکذّب) می‌داند.

* همچنين قسمتی از حديث أربعمئة (باب 20 از قراءة الصلاة حديث5)

محمد بن علی بن الحسين& (فی کتاب الخصال) عن أبيه رضی الله عنه عن سعد بن عبدالله الأشعری عن محمد بن عيسی بن عبيد اليقطينی عن القاسم بن يحيی عن جدّه الحسن بن راشد عن أبی بصير و محمد بن مسلم عن أبی عبدالله× - فی حديث الأربعمئة - عن علیٍ× قال:

إذا فرغتم من المسبحات الأخيرة فقولوا سبحان الله الأعلی، إذا قرأتم: { إنّ الله و ملائکته يصلّون علی النبی|} فصلّوا عليه، فی الصلاة کنتم أو غيرها، إذا قرأتم {و التين و الزيتون} فقولوا فی آخرها: و نحن علی ذلک من الشاهدين، و إذا قرأتم {قولوا آمنّا بالله} فقولوا آمنّا بالله - الحديث -

بررسی سندی:

در اين طريق دو نفر بايد بررسی شوند:

قاسم بن يحيی: مراد از اين راوی: قاسم بن يحيی راشدی است که در اسانيد نوادر واقع شده و ابن وليد هم او را استثناء نکرده، پس توثيق می‌شود.

همچنين شيخ صدوق& نسبت به سند زيارتی که قاسم بن يحيی در طريقش واقع شده، می‌فرمايد (هی أصحّ الزيارات) و اين شهادت به اطلاقش شامل صحت سندی هم می‌شود. پس قاسم بن يحيی، از دو راه توثيق می‌شود.

الحسن بن راشد: او جد قاسم بن يحيی است و از مشايخ ابن أبی عمير فلذا از باب روايت مشايخ ثقات توثيق می‌شود.

الباقی رواة طريق نيز از ثقات و اجلاء هستند.

البته از راه تبديل سند نيز می‌توان اين حديث شريف را تصحيح کرد؛ از راه طريق شيخ طوسی يا شيخ صدوق& به ابو بصير يا محمد بن مسلم.

و همچنين از طريق شيخ طوسی به علاء بن رزين (چون علاء جميع روايات محمد بن مسلم را نقل کرده).

بررسی دلالی:

در اين حديث نيز حضرت فرمودند (فی الصلاة کنتم أو غيرها) فلذا معلوم می‌شود اين خصوصيت خود اين آيات است - مطلقاً -

بنابراين هم شامل امام جماعت می‌شود و هم مأموم و هم منفرد و آنچه نيز مناسب سوره حمد است، (الحمد لله ربّ العالمين) است وجه مناسبت نيز، استيجاب تعليم معارف و أدعيه سوره فاتحة من قِبَل الله تعالی للحمد و الشکر است.

* و از گفتن کلمه (آمين) نيز نهی شده

در گفتن (آمين) سه قول وجود دارد:

1- حرمت و ابطال نماز

مشهور بين فقهاء اماميه، بلکه مجمع عليه بين اماميه

شيخان (طوسی و مفيد رحمهما الله)، سيد مرتضی و سيد ابن زهرة و مرحوم علّامه حلی& در نهاية، بر حرمت و بطلان ادّعای اجماع فرموده‌اند.

2- جواز و عدم ابطال نماز

اين قول به ابن جنيد اسکافی که يکی از قديمين است منسوب شده ولی در مجموعه فتاوی که از ايشان گردآوری شده پيدا نشد.

3- حرمت و عدم ابطال نماز

سيد سند& در المدارک می‌فرمايد:

(و قد ظهر من ذلک کلّه أنّ الأجود التحريم دون الإبطال - و إن کان القول بالکراهة محتملاً لقصور الروايتين عن إثبات التحريم من حيث السند و کثرة استعمال النهی فی الکراهة خصوصاً مع مقابلته بأمر الندب)

روايات مسئلة:

1- صحيحه جميل (باب17 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن يعقوب عن علیّ بن ابراهيم عن أبيه عن عبدالله بن المغيرة عن جميل عن أبی عبدالله× قال:

إذا کنت خلف إمام فقرأ الحمد و فرغ من قرائتها، فقل أنتَ: الحمد لله ربّ العالمين و لا تقل آمين.

بررسی سندی:

جميع رواة اين طريق از اجلاء و ثقات هستند و طريق صحيح اعلائی است.

بررسی دلالی:

نهی امام× ظاهر در حرمت و اتيان حرام در صلاة موجب بطلان خواهد بود.

2- صحيحه حلبی (باب17 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن الحسن& بإسناده عن الحسين بن سعيد عن محمد بن سنان عن ابن مسکان عن محمد الحلبی قال: سألتُ أبا عبدالله×:

أقول إذا فرغتُ من فاتحة الکتاب (آمين)؟ قال×: لا.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به حسين بن سعيد أهوازی صحيح است - کما فی الفهرست -

(أخبرنا بجميع کتبه و رواياته عدّة من أصحابنا عن الصدوق عن أبيه و محمد بن الحسن و محمد بن موسی بن المتوکل عن سعد بن عبدالله و الحميری عن أحمد بن محمد بن عيسی عنه)

محمد بن سنان نيز بر مبنای ما ثقه در حديث است.

ابن مسکان: مراد عبدالله بن مسکان است که از اجلاء و اصحاب اجماع می‌باشد.

محمد الحلبی نيز مراد: محمد بن علی بن أبی شعبة الحلبی است که جميع عائله حلبيّون از اجلاء و ثقات هستند.

بنابراين طريق اين روايت معتبر است.

بررسی دلالی:

جواب امام×که فرمودند (لا)، نهی و ظاهر در حرمت و مستوجب بطلان نماز است.

در مقابل اين طائفة، دسته‌ای از اخبار مُشعر به جواز هستند که به دليل موافقت با عامّه حمل بر تقيه می‌شوند: مثل:

1- صحيحه جميل (باب17 از قراءة الصلاة حديث5)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن الحسين بن سعيد عن ابن أبی عمير عن جميل قال: سألتُ أبا عبدالله× عن قول الناس فی الصلاة جماعة حين يقرأ فاتحة الکتاب (آمين) قال×: ما أحسنها و اخفض الصوت بها.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به حسين بن سعيد همانطور که ذکر کرديم صحيح است.

ابن ابی عمير نيز هم از اصحاب اجماع و هم مشايخ ثقات است.

جميل بن دراج نيز از أجلّاء.

بنابراين طريق صحيح است.

بررسی دلالی:

تعبير (ما أحسنها) مردّد بين نفی و صيغه تعجّب است:

نفی: صيغه 13 باب إفعال أی: ما أحسِنُ قول آمين

تعجب: بر وزن ما أفعلها

حال آنچه موافق مشهور و سائر روايات و حتی صحيحه ديگر خود جناب جميل (که در حديث 1 باب ذکر شده) می‌باشد، حمل تعبير امام بر نفی است، لکن با جمله بعد حضرت (و إخفض الصوت بها) منافات دارد زيرا: اگر محل (و اخفض الصوت بها)، حال تقيه بود، خفض صوت معنی نداشت.

بنابراين اين صحيحه طبق اعراض مشهور فقهاء بر تقيه و حمل (ما أحسنها) بر صيغه تعجّب، حمل می‌شود.

ابوبکر بن مسعود الکاسانی الحنفی از بزرگان عامه متوفی 587 در کتابش (بدائع الصنائع فی ترتيب الشرائع جلد1 صفحه 207، می‌نويسد:

(المستحب بعد الفاتحة أن يقول (آمين) إماماً کان أو مقتدياً و هو قول عامة العلماء - و قال بعض العلماء: لا يؤتی بالتأمين أصلاً - و قال مالک: يأتی به المقتدی دون الامام و المنفرد و الصحيح قول العامّة)

همچنين علی بن أحمد بن سعيد بن حزم الأندلسی متوفی 456 در کتابش المحلّی بالآثار جلد3 صفحه 262 می‌نويسد:

(قول - آمين - يقوله الامام و المنفرد سنّة وندباً و يقوله المأموم فرضاً)

پس معلوم می‌شود روايات صادرة در جواز بر جهت تقيه بوده‌اند.

الحاصل: قول مشهور إماميه - حرمت و ابطال - أقوی است.

 

مستحب دهم از مستحبات و سنن قراءة، قراءة برخی از سُوَر مخصوصه در نمازهای خاص

العاشر: قراءة بعض السور المخصوصة فی بعض الصلوات کقرائه {عَمّ يستاءلون} و {هل أتی} و {هل أتاک} و {لا أقسم} و أشباهها فی صلاة الصبح.

و قرائة {سبّح اسمَ} و {و الشمس} و نحوهما فی الظهر و العشاء

و قرائة {إذا جاء نصر الله} و {ألهاکم التکاثر} فی العصر و المغرب

و قرائة سورة الجمعة فی الرکعة الأولی و المنافقين فی الثانية فی الظهر و العصر من يوم الجمعة و کذا فی الصبح من يوم الجمعة.

أو يقرأ فيها فی الأولی الجمعة و کذا فی الصبح من يوم الجمعة

أو يقرأ فيها فی الأولی الجمعة و الثانية، التوحيد.

و کذا فی العشاء فی ليلة الجمعة، يقرأ فی الأولی، الجمعة و فی الثانية، المنافقين

و فی مغربها، الجمعة فی الأولی و التوحيد فی الثانية

 

اين مسئله 7 فرع دارد

1- استحباب قراءة سوره‌های (نباء) و (انسان) و (غاشيه) و (قيامة) در نماز صبح

2- استحباب قراءة سوره‌های (أعلی) و (شمس) در نماز ظهر و عشاء

3- استحباب قراءة سوره‌های (نصر) و (تکاثر) در نماز عصر و مغرب

4- استحباب قراءة سوره جمعه در رکعت أوّل و سوره منافقين در رکعت دوّم در نماز صبح و ظهر و عصر روز جمعة

5- استحباب قراءة سوره جمعه در رکعت اوّل و سوره توحيد در رکعت دوّم در نماز صبح و ظهر و عصر روز جمعة

6- استحباب قراءة سوره جمعه در رکعت اوّل و سوره منافقين در رکعت دوّم در نماز عشاء شب جمعة

7- استحباب قراءة سورة جمعة در رکعت اوّل و سوره توحيد در رکعت دوّم در نماز مغرب شب جمعة.

مهم از اين فروع ظهرين جمعة است - الباقی فروع روشن است و رواياتش هم مشخص است و کسی هم اشکال نکرده -

مشهور بين فقهاء استحباب سوره جمعة و منافقين در ظهرين جمعه است بلکه سيد مرتضی& ادعای اجماع کرده‌اند:

(الانتصار للسيد علی بن الحسين الموسوی متوفی 436 جلد 1 صفحه206 مسئله35 ازکتاب الصلاة)

و ممّا انفردت به الإمامية، استحباب أن يقرأ ليلة الجمعة بسورة (الجمعة) و (سبّح) فی المغرب و فی العشاء الآخرة و فی صلاة الغداة بالجمعة و المنافقين و کذلک فی صلاة الجمعة المقصورة و فی الظهر و العصر إذا صلّاهما من غير قصر.

و باقی الفقهاء - من العامة - يخالفون ذلک إلّا أنّ الشافعی يوافق الإمامية فی استحباب السورتين فی صلاة الجمعة خاصة.

مشهور فقهاء اماميه استحباب است لکن بعضی از فقهاء قائل به وجوب شده‌اند:

مثل مرحوم صدوق& در (من لا يحضر) ذيل حديث 7 از باب45 وصف الصلاة، می‌فرمايند:

(ولا يجوز أن يقرأ فی صلاة الظهر يوم الجمعة بغير سورة الجمعة و المنافقين فإن نسيتهما أو واحدة منهما فی صلاة الظهر و قرأت غيرهما ثمّ ذکرتَ فارجع إلی سورة الجمعة و المنافقين ما لم تقرأ نصف السورة، فإن قرأت نصف السورة فتمّم السورة و اجعلها رکعتی نافلة و سلّم فيهما و أعد صلاتک بسورة الجمعة و المنافقين)

مرحوم محقق حلّی& در المعتبر از مرحوم سيد مرتضی& نقل می‌کنند که ايشان فرموده: (المعتبر جلد2 صفحه184)

و قال علم الهدی&: إذا دخل الإمام فی صلاة الجمعة وجب أن يقرأ فی الأولی بسورة الجمعة و الثانية، بالمنافقين يجهر بهما،

لا يجزيه غيرهما و قد رُوی أنّ المنفرد أيضاً يلزمهُ قراءتهما روی عمر بن يزيد:

قال: قال أبو عبدالله×: من صلّی الجمعة بغير الجمعة و المنافقين أعاد الصلاة)

صاحب جواهر& می‌فرمايند ما غير از ابن بابويه& قائل به وجوب پيدا نکرديم که ايشان هم در ظهر و عصر نفرمودند فقط ظهر را واجب دانسته‌اند مگر آنکه صدوق& ظهرين - ظهر و جمعة - را اعاده کرده باشد.

البته ايشان از اين وجوب استثناء هم می‌زنند: (همان آدرس من لا يحضر)

(و قد رويت رخصة فی القراءة فی صلاة الظهر بغير سورة الجمعة و المنافقين لا أستعملها و لا اُفتی بها إلّا فی حال السفر و المرض و خيفة فوت الحاجة)

در برخی روايات اين رخصت را عام دانسته‌اند و در برخی ديگر اصلا رخصة نداده‌اند فلذا خوب است ما متعرض روايات اين مسئله بشويم:

1- صحيحه علی بن يقطين (باب71 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيی عن أحمد بن محمد عن الحسن بن علی بن يقطين عن أخيه الحسين عن أبيه علی بن يقطين: قال سألتُ اباالحسن الأوّل× عن الرجل يقرأ فی صلاة الجمعة بغير سورة الجمعة متعمداً؟ قال×: لا بأس بذلک.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به صاحب نوادر، معتبر است و هو کما فی الفهرست:

(أخبرنا بها جماعة عن الصدوق& عن أبيه و محمد بن الحسن عن أحمد بن إدريس و محمد بن يحيی عنه)

مراد از أحمد بن محمد: در مشايخ صاحب نوادر، عده‌ای با عنوان (أحمد بن محمد) وجود دارند: أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی - أحمد بن محمد بن خالد البرقی و أحمد بن محمد بن عيسی و ... که مشهور آنها همه از ثقات هستند؛ و الأظهر کون من فی السند (ابن عيسی) حسن و حسين ابنا علی بن يقطين و خود علی بن يقطين همه از فقهاء و ثقات هستند.

بنابراين طريق اين روايت صحيح است.

بررسی دلالی:

تعبير (متعمداً) که در کلام سائل واقع شده و جواب امام× نيز بر طبق آن داده شده صريح در امکان قراءة سوره جمعه و منافقين و ترک عمدی آنهاست.

فلذا اين روايت شريفه از جمله ترخيص‌های مطلقه حساب می‌شود.

2- روايت علی بن يقطين (باب71 از قراءة الصلاة حديث2)

محمد بن الحسن& بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيی عن أحمد بن محمد عن أبی الفضل عن صفوان بن يحيی عن جميل عن علی بن يقطين قال: سألتُ أبا الحسن× عن الجمعة فی السفر ما أقرأ فيهما؟

قال×: اقرأهما بقل هو الله أحد.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به محمد بن أحمد بن يحيی معتبر و صحيح است - کما مرّ -

أحمد بن محمد هم مشترک بين بزنطی و برقی و ابن عيسی است و أظهر أخير است و الشاهد لذلک کونه من تلامذة أبی الفضل. و الجميع ثقات.

أبو الفضل: اين کنيه مشترک است بين عباس بن عامر و عباس بن معروف و هر دو نفر نيز از صفوان بن يحيی روايت کرده و أحمد بن محمد بن عيسی از آنها روايت دارد فلذا تمييز ممکن نيست.

لکن اشتراک اينجا ضرری نمی‌زند، زيرا هر دو نفر از ثقات و أجلاء هستند.

صفوان و جميل و علی بن يقطين نيز همه از اجلا و ثقات هستند.

بنابراين سَند اين روايت نيز صحيح اعلائی می‌باشد.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه در سفر وارده شده و جزء رخص مطلقه حساب نمی‌شود.

با اين وجود دلالت بر رخصت ترک سورة جمعة و منافقين در سفر و قراءة توحيد می‌کند.

3- صحيحه عبدالله بن سنان (باب 71 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن الحسن& بإسناده عن سعد بن عبدالله عن محمد بن الحسين عن صفوان عن عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله× قال:

سمعته يقول فی صلاة الجمعة: لا بأس بأن تقرأ فيها بغير الجمعة و المنافقين إذا کنتَ مستعجلاً.

بررسی سندی:

طريق مرحوم شيخ طوسی& به سعد بن عبدالله صحيح است - و هو کما فی الفهرست -

(أخبرنا بجميع کتبه و رواياته عدّة من أصحابنا عن الصدوق عن أبيه و محمد بن الحسن عن سعد)

مراد از محمد بن الحسين نيز ابن أبی الخطاب الأشعری القمّی الثقة الجليل است.

صفوان بن يحيی و عبدالله بن سنان نيز از اجلاء هستند.

بنابراين طريق اين روايت صحيح أعلائی است.

بررسی دلالی:

اين روايت مختص به حالت استعجال است فلذا جزء رخص خاصه محسوب می‌شود. و دلالتش بر عدم تعيّن سورة جمعة و منافقين عند الاستعجال واضح است.

4- روايت محمد بن سهل عن أبيه (باب71 از قراءة الصلاة حديث4)

محمد بن الحسن& بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسی عن محمد بن سهل عن أبيه قال: سألتُ أبا الحسن عن الرجل يقرأ فی صلاة الجمعة بغير سورة الجمعة متعمداً؟ قال×: لا بأس.

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به أحمد بن محمد بن عيسی أشعری صحيح و معتبر است - کما فی الفهرست و ذکرناه مراراً فلا نُعيد -

محمد بن سهل: مراد از او ابن سهل بن اليسع الأشعری است که حضرت جواد× کفن خود را برايش فرستادند و خود أحمد بن محمد بن عيسی او را کفن و دفن کرد. فلذا دلالت بر مدح بزرگی که قريب من التوثيق است می‌کند.

عن أبيه: مراد سهل بن اليسع الأشعری است که نجاشی& او را توثيق کرده

بنابراين، طريق روايت صحيح و لا أقل حسنة و معتبرة است.

بررسی دلالی:

اين حديث شريف جزء رخص مطلقه است؛ زيرا در سؤال راوی حالت (تعمّد) آمده و امام× نيز مطابق با حالت (تعمّد) که أعم از مرض و استعجال و سفر است، نفی بأس فرمودند.

5- روايت يحيی الأزرق (باب71 از قراءة الصلاة حديث5)

محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسی عن معاوية بن حکيم عن أبان عن يحيی الأزرق قال: سألتُ أباالحسن× و قلتُ له:

رجلٌ صلّی الجمعة فقرأ {سبّح اسم ربّک الأعلی} و {قل هو الله أحد}؟

قال×: أجزأه

بررسی سندی:

طريق شيخ طوسی& به أحمد بن محمد بن عيسی صحيح و معتبر است.

معاوية بن حکيم: مراد معاوية بن حکيم بن عمّار الدهنی است که از أجلّه علماء و عدول فقهاء و ثقة بوده است.

يحيی الأزرق: مشترک بين سه نفر است: 1. يحيی بن عبدالرحمن الأزرق 2. يحيی بن الحسان الأزرق 3. يحيی الأزرق

از بين اين سه نفر فقط اوّلی توثيق خاص دارد و دوّمی نيز در مشيخة فقيه، از مشايخ با واسطه‌ی محمد بن أبی عمير است. اگر قبول کنيم، يحيی الأزرق مطلق منصرف به اوّلی است؛ چون صاحب کتاب و مشهور بوده و يا قبول کنيم دوّمی (يحيی بن الحسان) با روايت مع الواسطه‌ی محمد بن أبی عمير توثيق می‌شود، اين طريق تصحيح خواهد شد، و إلّا از باب وقوع اصحاب اجماع در اين طريق (أبان)، متن حديث معتبر خواهد بود.

البته از عنوان (يحيی الأزرق) جناب صفوان بن يحيی که از مشايخ ثقات است بلا واسطه هم روايت کرده فتثبت وثاقتُهُ

مراد از أبان نيز جناب أبان بن عثمان است زيرا اسم ايشان در زمرة تلاميذ يحيی ذکر شده است.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه به اطلاقش جميع حالات استعجال و مرض و سفر و غيرها را شامل می‌شود و حضرت× نيز حکم به اجزاء غير سوره جمعه و منافقين فرمودند بنابراين اجزاء غير سورتين دلالت بر عدم تعيّن سوره جمعة و منافقين می‌کند.

6- مرسله‌ی صدوق (باب71 از قراءة الصلاة حديث6)

الصدوق& - فی کتاب من لا يحضره الفقيه - قد رُويت رخصة فی القراءة فی صلاة الظهر بغير سورة الجمعة و المنافقين.

لکن خود ايشان فرمودند - همانطور که نقل کرديم - اين رخصت مختص اضطرار است.

اين طائفه روايات - دالّة بر جواز ترک سورة جمعه و منافقين - بود، إن شاءالله طائفه ثانية - وجوب قراءة اين دو سوره - در جلسه بعد خواهد آمد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo