موضوع: قراءة الصلاة

ادامه مستحبّ دهم (العاشر)

و يستحبّ فی کلّ صلاةٍ قراءة {سبح اس ربّک الأعلی} فی الأولی و التوحيد فی الثانية بل لو عدل عن غيرهما إليهما لما فيهما من الفضل أعطی أجر السورة التی عدل عنها مضافاً إلی أجرهما بل ورد أنّه لا تزکو صلاةٌ إلّا بهما. و يستحب فی صلاة الصبح من الإثنين و الخميس سورة {هل أتی} فی الأولی و {هل أتاک} فی الثانية.

اين قسمت از عبارت ماتن& دو فرع دارد:

الف) استحباب قراءة سوره قدر و توحيد در رکعت اول و دوم تمام نمازها

ب) استحباب قراءة سوره انسان و غاشيه در رکعت اول و دوم نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه

فرع اوّل:

مستند اين فرع روايات متعدّد است:

1- روايت ابو علی بن راشد (باب23 از ابواب القراءة فی الصلاة حديث1)

محمد بن يعقوب عن عل بن محمد عن سهل بن زياد عن أحمد بن عبدوس عن محمد بن زاديه عن أبی علی بن راشد قال: قلتُ لأبی الحسن×:

جعلتُ فداک إنّک کتبت إلی محمد بن الفرج تعلمه أنّ أفضل ما يقرأ فی الفرائض {إنّا أنزلناه} و{قل هوالله أحد} و إنّ صدری ليضيق بقرائتهما فی الفجر

فقال×: لا يضيقَنَّ صدرک بهما فإنّ الفضل والله فيهما.

بررسی سندی:

علی بن محمد از مشايخ کلينی& مشترک است بين علی بن محمد بن عبدالله معروف به بندار و علی بن محمد بن العلّان الکلينی و چون هر دو نفر از ثقات و اجلاء هستند، اشتراک ضرری نمی‌زند.

سهل بن زياد: ما در اصول علم الرجال مفصل بحث کرديم و درباره‌ی سهل به نتيجه‌ای نرسيديم.

أحمد بن عبدوس نيز مراد، أحمد بن عبدوس بن ابراهيم الخلنجی است که توثيقی برايش ثابت نشده.

محمد بن زاديه: بعنوان محمد بن زادويه و زاذوية وارد شده و توثيقی برايش ثابت نشده.

أبو علی: مراد حسن بن راشد مولی آل المهلّب است که از وکلاء ناحيه و ممدوح الناحية بوده و شيخ مفيد& او را از فقهاء أعلام دانسته.

در مجموع اين طريق بخاطر اشتمال بر سهل و أحمد بن عبدوس و ابن زادية حجّة نخواهد بود.

بررسی دلالی:

حضرت تصريح کردند به فضيلة سوره قدر و توحيد در تمام نمازها لکن اين روايت چون سندش تمام نيست نمی‌تواند بعنوان دليل استحباب را ثابت کند إلّا من باب التسامح و يا مؤيّد باشد.

2- روايت احتجاج (باب23 از قراءة الصلاة حديث6)

أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی (فی الاحتجاج) عن صاحب الزمان انّه کتب إلی محمد بن عبدالله بن جعفر الحميری فی جواب مسائله حيث سأله عمّا روی فی ثواب القرآن فی الفرائض و غيرها أنّ العالم× قال:

عجباً لمن لم يقرأ فی صلاته {إنّا إنزلناه} کيف تقبل صلاته و روی ما زکت صلاة لم يقرأ فيها{قل هوالله أحد} و روی أنّ من قرأ فی فرائضه الهمزة أعطی من الثواب قدر الدنيا.

فهل يجوز أن يقرأ الهمزة و يدع هذه السور التی ذکرناها مع ما قد روی أنّه لا تقبل صلاة و لا تزکو إلّا بهما؟

التوقيع

الثواب فی السور علی ما قد روی و إذا ترک سورة ممّا فيها الثواب و قرأ {قل هو الله أحد} و {إنّا إنزلناه فی ليلة القدر} لفضلهما أعطی ثواب ما قرأ و ثواب السورة التی ترک.

و يجوز أن يقرأ غير هاتين السورتين و تکون صلاته تامّة و لکنّه يکون قد ترک الأفضل.

بررسی سندی:

سابقاً هم عرض کرديم توقيعات حميری قابل تصحيح است،

زيرا اين توقيعات تدوين شده بوده و شاهدش هم کلام ابن غضائری است که می‌گويد: من اين توقيعات را ديده‌ام.

شيخ طوسی& به جميع کتب و روايات حميری طريق معتبر دارد.

و ابن شهرآشوب که تلميذ طبرسی بوده به جميع کتب و روايات شيخ& طريق معتبر دارد و معقول نيست طبرسی& هم به شيخ& طريق معتبر نداشته باشد.

بررسی دلالی:

اين توقيع شريق علاوه بر اثبات فضيلت سوره قدر و توحيد در جميع صلوات، ثابت می‌کند هر کس برای فضيلت سوره قدر و توحيد سور ديگر را ترک کند ثواب متروک را نيز بدست می‌آورد.

3- روايت معراج (باب23 از ابواب قراءة الصلاة حديث2)

قد تقدّم فی کيفية الصلاة حديث عمر بن أذينه و غيره عن أبی عبدالله× إنّ الله عزّوجلّ أوحی نبيّه ليلة الإسراء فی الرکعة الأولی أن اقرأ {قل هوالله أحد} فإنّها نسبتی و نعتی ثمّ أوحی إليه فی الثانية بعد ما قرأ الحمد أن اقرأ {إنّا إنزلناه فی ليلة القدر} فإنّها نسبتک و نسبة أهل بيتک إلی يوم القيامة.

بررسی سندی:

طريق اين روايت در، باب1 از أفعال حديث10، ذکر شده است.

محمد بن علی بن الحسين (فی العلل) عن أبيه و محمد بن الحسن بن الوليد عن سعد بن عبدالله عن محمد بن عيسی عن محمد بن أبی عمير و محمد بن سنان جميعاً عن الصباح المزنی و سدير الصيرفی و محمد بن النعمان مؤمن الطاق و عمر بن أذينه کلّهم عن أبی عبدالله×.

و عن محمد بن الحسن عن الصفار و سعد جميعاً عن محمد بن الحسين بن أبی الخطاب و يعقوب بن يزيد و محمد بن عيسی جميعاً عن عبدالله بن جبلة عن الصباح المزنی و سدير الصيرفی و محمد بن النعمان الأحول و عمر بن أذينه عن أبی عبدالله×.

و جميع رواة اين طرق از ثقات و أجلاء هستند و طرق همه معتبرات.

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت بر عکس سائر روايت‌ها و قول مشهور است زيرا مکان توحيد را رکعت اول و مکان قدر را رکعت دوّم بيان می‌کند.

و لکن فی الجملة دلالت بر فضيلت قراءت قدر و توحيد می‌کند.

و با ضميمة آيه شريفه {لکم فی رسول الله أسوة حنسة}[1] و اينکه دليل بر اختصاص اين امر به پيامبر| نداريم پس به أدلّه اشتراک مکلّفين، به تمام مکلّفين سرايت می‌کند، اين فضيلت برای همه ثابت می‌شود.

4- مرسله‌ی صدوق (باب23 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن علی بن الحسين& حکی من صحب الرضا× إلی خراسان أنّه کان يقرأ فی الصلوات في اليوم و الليلة فی الرکعة الأولی الحمد و {إنّا إنزلناه} و فی الثانية الحمد و {قل هوالله}.

بررسی سندی:

طريق شيخ صدوق& در اين روايت به رجاء بن أبی الضحاک منتهی می‌شود و حتّی اگر سائر رواة طريق توثيق شوند، برای رجاء توثيقی ثابت نيست.

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت واضح است و همان فتوای مشهور را ثابت می‌کند؛ رکعت اول قدر و رکعت دوّم توحيد.

مرحوم صدوق بعد از ذکر روايات اين مسئله بيانی دارند

ايشان ذيل حديث 17 باب45 از ابواب الصلاة (وصف الصلاة...) می‌فرمايند:

(و إنّما يستحب أن يقرأ فی الأولی الحمد و {إنّا إنزلناه} و فی الثانية، الحمد و {قل هوالله أحد} لأنّ {إنّا إنزلناه} سورة النبی| و أهل بيته^ أجمعين فيجعلهم المصلّی وسيلة إلی الله تعالی ذکره لأنّه بهم وصل إلی معرفة الله تعالی و يقرأ فی الثانية سورة التوحيد لأنّ الدعاء علی أثره مستجاب، فيستجاب بعده القنوت.

مرحوم صاحب جواهر& به استدلال مرحوم صدوق& مناقشه می‌کنند:

جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جلد9، صفحه403

( و کان الأولی الاستدلال بما عرفت، لعدم اقتضاء التعليل المزبور الأفضلية و الأمر فی ذلک کلّه سهل إذا الظاهر اختلاف ذلک ببعض الضمائم التی يضمّها المکلّف و الاعتبارات التی تعرض له)

ايشان می‌فرمايند بهتر بود برای اثبات افضلية سوره‌های قدر و توحيد در جميع صلوات به همان روايات شريفه تمسک می‌شد زيرا اولاً اين مسئله از مسائل تعبديّه است و ثانياً حکمتی که شيخ صدوق& ذکر کردند مقتضی أفضليّة نيست.

فرع ب:

استحباب قراءة سوره انسان و غاشيه در نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه.

مرحوم صاحب حدائق& در جلد8، الحدائق الناضرة، صفحه188، می‌فرمايند:

(المشهور أنّه يستحبّ أن يقول فی صبحی الإثنين و الخميس {هل أتی علی الانسان}

لکن صاحب جواهر& اين ادعای شهرت را از محدث بحرانی قبول نمی‌کنند:

ايشان در جلد9 جواهر، صفحه403 می‌فرمايند:

(ينبغی المحافظة علی ما ورد فی خصوص الأيام من الجمعة و غيرها ممّا ذکرهُ المصنّف& بقوله - و فی غداة الخميس و الإثنين بهل أتی - وفاقاً للشيخ و أتباعه - کما فی المدارک - و المشهور - کما فی الحدائق - إلّا أنّا لم نتحقّقه.

بل ظاهر اقتصار المنتهی علی نسبته إلی الشيخ، خلافها.

کما أنّا لم نتحقّق ما يدلّ علی استحباب السورة المزبورة فی الرکعتين معاً علی وجه يکون به أفضل من غيرها)

علی أيّ حال در اين فرع اختلاف است؛ برخی خواسته‌اند استحباب قراءة سوره انسان را در هر دو رکعت نماز صبح دوشنبه و پنجشنبه اثبات کنند،

برخی خواسته‌اند استحباب قراءة سوره انسان در رکعت اول و سوره غاشيه در رکعت دوم نمازهای صبح دوشنبه و پنجشنبه را اثبات کنند.

و برخی نيز مثل ظاهر علامه حلی& در کتاب المنتهی (منتهی المطلب فی تحقيق المذهب) منکر ثبوت اين استحباب شده‌اند.

برخی نيز مثل محدث بحرانی& ادعای قيام شهرت بر اين استحباب را کرده‌اند.

رواياتی که ممکن است بر اين استحباب دلالت کند بدين شرح است:

1- معتبرة زيد زرّاد (باب38 از ابواب قراءة الصلاة من المستدرک حديث1)

زيد الزرّاد فی أصله قال سمعتُ أبا عبدالله× يقول:

أنا ضامن لمن کان من شيعتنا إذا قرأ فی صلاة الغداة من يوم الخميس {هل أتی علی الانسان} ثمّ مات من يومه أو ليلته أن يدخل الجنّة بغير حساب آمناً علی ما فيه من الذنوب و العيوب و لم ينشر الله له ديوان الحساب يوم القيامة و لا يُسأل مسئلة القبر و إن عاش کان محفوظاً مستوراً مصروفاً عنه آفات الدنيا کلّها و لم يتعرّض له شیءٌ من هوام الأرض إلی الخميس الثانی إن شاءلله تعالی.

بررسی سندی:

ما در اصول علم الرجال از اعتبار کتاب زيد زرّاد بحث کرده‌ايم؛

اولاً، خود زيد زراد از باب روايت محمد بن أبی عمير از او توثيق می‌شود.

ثانياً طريق ما به زيد زرّاد از چند باب معلوم می‌شود:

1. راوی کتاب زيد، ابن ابی عمير است و شيخ طوسی به جميع کتب و روايات ابن ابی عمير طريق معتبر دارد.

2. نجاشی& به کتاب و روايات زيد زراد طريق معتبر دارد و شيخ طوسی& نيز روايات نجاشی را نقل کرده.

3. شيخ نجاشی& بواسطه شيخ مفيد& روايات زيد را نقل کرده، و شيخ طوسی& نيز روايات شيخ مفيد& را نقل کرده.

طريق نجاشی& به زيد زراد:

(له کتاب أخبرنا محمد بن محمد بن النعمان المفيد قال حدثنا جعفر بن محمد قال حدّثنا أبی و علی بن الحسين بن موسی قالا حدّثنا علی بن ابراهيم بن هاشم قال حدّثنا محمد بن عيسی بن عبيد عن ابن أبی عمير عن زيد بکتابه)

بنابراين، اين طريق معتبر و صحيح است.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه أخص از مدّعاست؛ زيرا مدّعا، اثبات استحباب قراءة سوره انسان و غاشيه در نماز صبح دوشنبه و پنجشنبه است،

لکن اين روايت فقط استحباب قراءة سوره انسان در روز پنجشنبه را ثابت می‌کند.

2- روايت دوم، مرسله‌ی شيخ صدوق& (باب50 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن علی بن الحسين& قال: حکی من صحب الرضا× إلی خراسان: أنّه کان يقرأ فی صلاة الغداة يوم الإثنين و يوم الخميس فی الرکعة الأولی، الحمد و {هل أتی علی الانسان} و فی الثانية، الحمد و {هل أتاک حديث الغاشية} فإنّ من قرأهما فی الصلاة الغداة يوم الإثنين و يوم الخميس وقاهُ الله شرّ اليومين.

بررسی سندی:

اگر ما مرسلات صدوق& را در کتاب من لا يخضر معتبر بدانيم، ممکن است اين روايت جزء معتبرات حساب شود.

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت بر مدّعا خوب و تمام است.

الحاصل: استحباب قراءة سوره انسان در روز خميس ثابت و غير آن از باب تسامح