درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

بحث در مستحبات قرائت بود.

عرض کرديم منسوب به شيخ طوسی و أتباعشان رحمهم الله، قائل شدن به استحباب قرائت سوره انسان و غاشيه در نماز صبح روزهای دوشنبه و پنجشنبه است.

صاحب حدائق& آن را منسوب به مشهور کرده‌اند.

لکن رواياتی که اقامه شده عمدةً يا از حيث سند قاصرند و يا از حيث دلالت، فلذا تا اينجای بحث، فقط از باب اخبار (من بلغ) و يا تسامح در أدلّه سنن می‌توان قائل به اين استحباب شد و به آن عمل نمود.

البته بر مبانی ما شايد بتوان دليل معتبری بر آن اقامه نمود:

* روايت زيد زرّاد (فی أصله) قال: (باب38 من ابواب قراءة الصلاة مستمسک، حديث1)

سمعتُ أبا عبدالله× يقول: أنا ضامن لمن کان من شيعتنا إذا قرأ فی صلاة الغداة من يوم الخميس {هل أتی علی الانسان} ثمّ مات من يومه أو ليلته، أن يدخل الجنّة آمناً بغير حساب علی ما فيه من ذنوب و عيوب و لم ينشر الله له ديوان الحساب يوم القيامة و لا يسأل مسئلة القبر و إن عاش کان محفوظاً مستوراً مصروفاً عنه آفات الدنيا کلّها و لم يتعرّض له شیءٌ من هوام الأرض إلی الخميس الثاني إن شاء الله تعالی.

بررسی سندی:

صاحب مستدرک&به شيخ طوسی& طريق معتبر دارد، اين طريق را می‌توان از طرق اجازات معاصرين بدست آورد:

(العالم الزاهد العابد الفقيه المحدث الميرزا حسين النوری& عن العلّامة الشيخ مرتضی الانصاری& عن المولی أحمد النراقی& عن السيد مهدی بحرالعلوم& عن الشيخ محمد باقر البهبهائی& عن والده محمد أکمل& عن المولی محمد باقر المجلسی& عن والده المحقق محمد تقی المجلسی& عن الشيخ المحقق البهائی& عن والده الشيخ حسين& عن الشيخ زين الدين الشهير بالشهيد الثانی& عن الشيخ علی بن عبدالعالی الميسی& عن الشيخ شمس الدين محمد بن المؤذّن الجزينی& عن الشيخ ضياء الدين علی عن والده الشيخ محمد بن المکّی& عن الشيخ محمد فخر المحقّقين& عن والده الحسن بن المطهّر الحلّی عن الشيخ جعفر بن الحسن المحقّق& عن السيد فخّار بن معد الموسوی& عن الشيخ شاذان بن جبرئيل القمّی& عن الشيخ محمّد بن أبی القاسم الطبری& عن الشيخ المفيد الثانی أبی علی بن الحسن& عن والده شيخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی& تعالی)

و أمّا طريق شيخ طوسی به جناب زيد زرّاد:

ايشان به زيد زرّاد طريق مستقيم ذکر نکردند لکن مرحوم نجاشی& به جناب زيد طريقی داردکه به محمد بن أبی عمير می‌رسد؛ و شيخ طوسی& هم به خود نجاشی& که از معاصرينش بوده طريق دارد و هم به ابن أبی عمير؛

* طريق شيخ طوسی به محمد بن أبی عمير:

إخبرنا بجميع کتبه و رواياته جماعة عن ابن بابويه عن أبيه و محمد بن الحسن عن سعد بن عبدالله و الحميری عن ابراهيم بن هاشم عنه.

* طريق شيخ نجاشی& به زيد زراد:

له کتاب أخبرنا محمد بن محمد بن النعمان المفيد قال حدّثنا جعفر بن محمد بن قوليه قال حدثنا أبی و علی بن الحسين بن موسی بن بابويه قالا: حدّثنا علی بن ابراهيم قال حدثنا محمد بن عيسی بن عبيد عن ابن أبی عمير عن زيد بکتابه

همچنين نسبت کتاب زيد زراد نيز ثابت است (کما حقّقناه فی أصول علم الرجال) و خود زيد زرّاد نيز از ثقات است (لرواية المشايخ عنه)

پس حاصل آن که طريق اين روايت شريفه معتبر و صحيح است.

بررسی دلالی:

اين حديث شريف فقط دلالت بر استحباب قراءة سوره انسان آن هم فقط در نماز صبح روز پنجشنبه دارد. (شامل سوره غاشية و روز دوشنبه نيست)

بنابراين به نحو جزئيّة آن فرع سابق ثابت است.

 

بعد از ذکر مستحبات، بحث به مسائل آن می‌رسد:

المسئله الأولی:

يکره ترک سورة التوحيد فی جميع الفرائض الخمسة

اين فرع، کراهت ترک سوره توحيد در يک شبانه روز کامل (صلوات خمسة) است، و دليل بر آن هم روايات است:

1- صحيحه‌ی منصور بن حازم (باب24 از قراءة الصلاة حديث2)

محمد بن يعقوب عن أبی علی الأشعری عن محمد بن حسان عن اسماعيل بن مهران عن الحسن بن علی بن أبی حمزة عن منصور بن حازم عن أبی عبدالله× قال:

من مضی به يوم واحد فصلّی فيه بخمس صلوات و لم يقرأ فيها بقل هو الله أحد، قيل له يا عبدالله لست من المصلّين

بررسی سندی:

جناب ابو علی الأشعری از مشايخ کلينی& و همان أحمد بن إدريس است.

محمد بن حسان نيز به قرينه طبقه و راوی و مروی، محمد بن حسان الرازی است که در نوادر الحکمة واقع شده و توسط ابن وليد استثناء هم نشده و قول نجاشی& درباره او (يعرف و ينکر) همانگونه که دلالت بر توثيث نمي‌کند، دلالت بر تضعيف هم ندارد.

اسماعيل بن مهران نيز همان اسماعيل بن محمد بن أبی نصر السکونی است که جناب شيخ طوسی& او را ثقه و معتمد دانسته‌اند

حسن بن علی بن أبی حمزة به شهادت کشی، کذّاب و ملعون بوده فلذا اين سند اگرچه به جناب منصور بن حازم ختم می‌شود که از ثقات اجلاء بوده، ولی قابل اعتماد نيست.

البته اين روايت شريفه بغير اين طريق، سه طريق ديگر هم دارد که دو تای آنها صحيح هستند:

* طريق عقاب الأعمال:

الصدوق& عن أبيه عن سعد بن عبدالله عن أحمد بن محمد عن علی بن سيف عن أخيه الحسين بن سيف عن أبيه سيف بن عميرة عن منصور

* طريق مرحوم برقی در المحاسن:

البرقی& عن الحسن بن سيف بن عميرة عن منصور بن حازم

بررسی دلالی:

اين حديث شريف، نماز کسی را که در طول يک روز در جميع صلوات سوره توحيد را ترک کرده باشد نفی می‌کند؛

نفی صلاة به دو معنی می‌تواند باشد،

الف) نفی حقيقت صلاة (نفی إجزاء)

ب) نفی کمال صلاة

و به قرائن، مراد اينجا نفی کمال صلاة است مثل سياق روايت لا صلاة لجار المسجد إلّا فی المسجد.

اين استدراک از ما سبق بود

و اما بحث ما به مسئله‌ی ثالثه رسيده بود:

المسئله 3

يکره أن يقرأ سورة واحدة فی الرکعتين إلّا سورة التوحيد

اين فرع، کراهت تکرار سوره‌ای است که در رکعت أولی خوانده شده، إلّا سوره توحيد که تکرارش کراهت ندارد بلکه مستحب است.

دليل بر اين مسئله نيز روايات است:

1- صحيحه علی بن جعفر (باب6 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن محمد بن علی بن محبوب عن أحمد بن محمد عن موسی بن القاسم عن علی بن جعفر عن أخيه موسی بن جعفر^ قال:

سألته عن الرجل يقرأ سورة واحدة فی الرکعتين من الفريضة و هو يحسن غيرها، فإن فعل فما عليه؟

قال×: إذا أحسن غيرها فلا يفعل و إن لم يحسن غيرها فلا بأس.

بررسی سندی:

مرحوم شيخ طوسی& به جناب محمد بن علی بن محبوب 3 طريق دارد که سومی معتبر و صحيح است:

(أخبرنا جماعة عن الصدوق عن أبيه و محمد بن الحسن عن أحمد بن إدريس عنه)

و مراد از أحمد بن محمد نيز مشترک است بين دو نفر؛ أحمد بن محمد بن خالد البرقی، أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی که هر دو نيز از ثقات و اجلاء می‌باشند ( در بين مشايخ جناب محمد بن علی بن محبوب غير از اين دو نفر کس ديگری به اين عنوان پيدا نشد)

موسی بن القاسم: مراد موسی بن القاسم بن معاوية بن وهب البجلی است که نجاشی& درباره ايشان فرموده: ثقة ثقة، جليل واضح الحديث حسن الطريقة.

بنابراين طريق مذکور صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

اين حديث شريف فقط بر کراهت اعادة سوره‌ای که در رکعت أولی خوانده، دلالت دارد. (بر استثناء سوره توحيد دلالت ندارد)

و اين کراهت را نيز مشروط به حال اختيار دانسته (يعني وقتی که مصلی سوره ديگری نيز بلد باشد) اما در حال اضطرار (که سوره ديگری بلد نيست) اين کراهت رفع می‌شود.

2- روايت دوم، روايت حميری در قرب الإسناد است (باب 6 از قراءة الصلاة، حديث2)

الحميری (فی قرب الإسناد) عن عبدالله بن الحسن عن جدّه علی بن جعفر -مثله- و زاد:

فإن فعل فلا شیء عليه و لکن لا يعود.

مراد از عبدالله بن الحسن در اين طريق اگر جناب عبدالله بن الحسن العلوی بن الحسن بن علی بن أبی طالب^ باشد که شيخ طوسی& درباره‌اش فرموده: شيخ الطالببين فی زمانه رضی الله عنه ولی ذم هم در حقش وارده شده، لکن کتاب علی بن جعفر طريق صحيح ديگر دارد که با تبديل بجای اين طريق مشکل حل می‌شود

او نوه‌ی دختری جناب علی بن جعفر است

بنابراين، اين طريق نيز قابل تصحيح است.

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت بر کراهت أوضح است، زيرا بعد از نفی بأس (دالّ بر جواز بالمعنی العام) فرموده عود نکند (دال بر مرجوحيّت)

اين دو روايت دلالت بر مطلق کراهت اعاده سوره‌ی رکعت اولی، در رکعت ثانيه دارد

و امّا دليل بر استثناء سوره توحيد:

1- صحيحه زرارة (باب7 از قراءة الصلاة حديث2)

محمد بن الحسن الطوسی& بإسناده عن أحمد بن محمد عن أبی سعيد المکاری و عبدالله بن بکير جميعاً عن عبيد بن زرارة و أبی اسحاق ثعلبة عن زرارة قال:

قلت لأبی جعفر‘ اُصلّی بقل هوالله أحد؟

فقال×: نعم! قد صلّی رسول الله| و کلتا الرکعتين بقل هوالله أحد لم يصلّ قبلها و لا بعدها بقل هو الله أحد أتمّ منها.

بررسی سندی:

مراد از أحمد بن محمد، جناب أحمد بن محمد بن عيسی است و طريق شيخ طوسی& نيز به او صحيح و معتبر است.

أبو سعيد المکاری، همان هاشم بن حيّان است که بخاطر وقوع در نوادر الحکمة و روايت مشايخ ثقات از او توثيق می‌شود و اگرچه از وجوه واقفه بوده لکن در نقل حديث ثقه است.

عبدالله بن بکير نيز از ثقات و أصحاب اجماع است فلذا حتی اگر رواة متوسط بين او و امام× توثيق نداشته باشند، متن حديث تصحيح می‌شود.

أبو اسحاق نيز همان ثعلبة بن ميمون است که از اجلاء و علماء و فقهاء بوده و هکذا عبيد بن زرارة.

بنابراين طريق، صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

از اين روايت ممکن است به ضميمه استحباب تأسی به رسول الله|، استحباب اعاده سوره توحيد در هر دو رکعت نيز استفاده شود.

2- روايت صفوان الجمّال (باب7 قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن يعقوب عن أبی داود عن علی بن مهزيار بإسناده عن صفوان الجمّال قال:

سمعتُ ابا عبدالله× يقول: صلاة الأوابين الخمسون کلّها بقل هوالله أحد.

بررسی سندی:

أبو داود: شيخ کلينی& بلا واسطه 15 مرتبه از ابو داود روايت کرده؛ مرحوم مجلسی اوّل (شيخ محمد تقی&) می‌فرمايند مراد از او سليمان بن سفيان المسترق است که ثقه بوده و کلينی& گاهی از کتاب او و گاهی بواسطه (عدّةٌ) از او روايت می‌کند.

علی بن مهزيار نيز ثقه و جليل است و هکذا صفوان بن مهران الجمّال و امّا اسناد علی بن مهزيار از صفوان با رغم تتبّع معلوم نشد؛ لکن چون ظاهراً جناب صفوان بن مهران الجمّال يک کتاب بيشتر نداشته و طبعاً جميع رواياتش را نيز در همان کتاب جمع کرده و طريق شيخ طوسی& نيز به آن کتاب معتبر است؛ می‌توان اين طريق را نيز با تبديل، تصحيح نمود.

شيخ در فهرست می‌فرمايند:

صفوان بن مهران الجمّال له کتابٌ أخبرنا به ابن أبی جيّد عن ابن الوليد عن الصفّار عن السندی بن محمد عنه.

و سندی بن محمد هم جناب أبان بن محمد، پسر خواهر صفوان بن يحيی است که ثقه و جليل بوده است.

3- صحيحه‌ی صفوان (باب7 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن الحسن& بإسناده عن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن صفوان الجمال قال:

سمعتُ أبا عبدالله× يقول: قل هوالله أحد تجزي فی خمسين صلاةٍ

بررسی سندی:

طريق شيخ& به أحمد بن محمد همانطور که ذکر شد معتبر است.

علی بن الحکم نيز همان علی بن الحکم بن زبير النخعی است که شيخ طوسی& فرموده: إنّه ثقة جليل القدر.

جناب صفوان نيز از اجلاء است بنابراين، طريق اين روايت نيز صحيح است.

بررسی دلالی:

اين روايت و روايت قبل - که هر دو از صفوان نقل شده‌اند - دلالت دارند که جميع صلوات يوميه و نوافلش که به صلوات خمسين معروف است، به سوره توحيد خوانده می‌شود، قدر متيقن اين تعبير - اگر استحباب نباشد- جواز بدون کراهة است.

4- روايت عمران بن الحصين (باب7 از قراءة الصلاة حديث4)

محمد بن علی بن الحسين الصدوق& (فی کتاب التوحيد) عن أحمد بن الحسين عن محمد بن سليمان عن محمد بن يحيی عن محمد بن عبدالله عن جعفر بن سليمان عن يزيد الرسک - الرشک - عن مطرف بن عبدالله عن عمران بن الحصين أنّ النبيّ| بعث سريّةً و استعمل عليها علياً× فلمّا رجعوا سألهم،

فقالوا کلٌّ خيرٌ غير أنّه قرأ بنا فی کلّ الصلوات بقل هو الله أحد!

فقال|: يا علی×: لم فعلتَ هذا؟

فقال علیٌّ×: لحبّی بقل هوالله أحد!

فقال النبی|: ما أحببتها حتّی أحبّک الله تعالی


بررسی سندی:

اين طريق از جمله طرقی است که شيخ صدوق& از عامّه نقل کرده و رجال آن بعضاً در تراجم عامّه مثل رجال ذهبی يا ابن حبّان يا ابن معين توثيق دارند.

خود شيخ در کتاب التوحيد، أحمد بن الحسين را به أبو نصر المروانی توصيف کرده است.

و محمد بن سليمان را، ابو أحمد فارسی دانسته‌اند.

محمد بن عبدالله نيز الرواسی يا الرقاشی است.

يزيد الرشک هم يزيد بن أبی يزيد الضبعی أبو الأزهر البصری است که ابن حجر، ذهبی و ابو حاتم - از رجاليون عامّه - او را توثيق نموده‌اند.

و امّا جعفر بن سليمان: ذهبی (از رجاليون عامّه) گفته است راوی از يزيد رشک، جعفر بن سليمان الضبعی الامامی است.

و در رجال شيعه نيز دو نفر به اين عنوان موجود است که هر دو نيز ثقه می‌باشند - بشهادت شيخ نجاشی&-

مطرف بن عبدالله و عمران بن الحصين هم توثيقی ندارند.

بنابراين، طريق اين روايت قابل اعتماد نيست.

بررسی دلالی:

اين روايت با نقل فعل معصوم دلالت بر التزام امام× به قرائت سوره توحيد در جميع صلوات می‌کند که از آن استحباب استفاده می‌شود.

الحاصل: تکرار يک سوره در هر دو رکعت در حال اختيار مکروه است ولی تکرار سوره توحيد مستحب است.

المسئه 4

يجوز تکرار الآية فی الفريضة و غيرها و البکاء ففی الخبر:

کان علی بن الحسين‘ إذا قرأ مالک يوم الدين يکرّرها حتّی کاد أن يموت.

و في آخر عن موسی بن جعفر‘ عن الرجل يصلّی، له أن يقرأ فی الفريضه فتمرّ الآية فيها التخويف فيبکی و يردّد الآية؟

قال×: يردّد القرآن ما شاء و إن جاءه البکاء فلا بأس.

اين مسئله درباره جواز تکرار آية و بکاء است.

دليل بر اين حکم روايات است که خود ماتن& نيز دو روايت را نقل کرده‌اند:

1- روايت زهری (باب68 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه و علی بن محمد القاسانی جميعاً عن القاسم بن محمد عن سليمان بن داود عن سفيان بن عيينة عن الزهری - فی الحديث – قال:

کان علی بن الحسين‘ إذا قرأ ملک يوم الدين يکرّرها حتّی کاد أن يموت.

بررسی سندی:

شيخ کلينی و علی بن إبراهيم که جای بحث ندارند،

جناب علی بن ابراهيم اين روايت را هم از پدرش نقل کرده و هم از علی بن محمد القاسانی، درباره قاسانی مناقشه شده که أحمد بن محمد بن عيسی بر او غمز کرده لکن چون در نوادر واقع شده و مرحوم نجاشی& هم فرموده: کان فقيهاً مکثراً فی الحديث ما قائل به وثاقت وی در حديث می‌شويم (اگرچه مذهبش ضعيف بوده باشد)

قاسم بن محمد مشترک است بين الجوهری و الاصفهانی که هر دو از مشايخ علی بن ابراهيم و از تلاميذ سليمان بن داود المنقری هستند.

با اين حال هيچکدام توثيق خاص ندارند اگرچه اين شخص با همين راوی و مروی در تفسير واقع شده و مشايخ ثقات نيز از او روايت دارند پس می‌توان قائل به وثاقت وی شد.

سليمان بن داود نيز همان المنقری است که اگرچه امامی نبوده ولی ثقه است - به شهادت نجاشی& - و در تفسير هم واقع شده.

سفيان بن عيينه اگرچه ضاهراً از متصوّفه بوده لکن بخاطر وقوع در تفسير قمّی و شهادت علی بن ابراهيم قائل به وثاقت او در حديث می‌شويم.

الزهری: درباره او مناقشه شده که از عمّال بنی اميه بوده، لکن توه وی و التزام شديدش به امام سجاد× نقل شده، همچنين در نوادر هم واقع شده و ابن وليد او را استثناء نکرده فهو ثقةٌ

* در نتيجه اين طريق قابل اعتماد و معتبر است.

بررسی دلالی:

فعل امام معصوم× حجّت و قدر متيقّن آن جواز است فلذا از اين التزام امام سجاد× جواز تکرار آيه بلکه استحباب آن - بدليل استمرار سيره عمليّة امام - بدست می‌آيد.

2- روايت صحيحه علی بن جعفر (باب68 از قراءة الصلاة حديث3)

عبدالله بن جعفر الحميری - فی قرب الإسناد - عن عبدالله بن الحسن عن جدّه علی بن جعفر عن أخيه موسی^ قال:

سألتُه عن الرجل يصلّی له أن يقرأ فی الفريضة فتمرّ الآية فيها التخويف فيبکی و يردّد الآية؟

قال×: يردّد القرآن ماشاء و إن جاءه البکاء فلا بأس.

بررسی سندی:

عرض کرديم مراد از اين عبدالله بن الحسن، جناب عبدالله بن الحسن العلوی است که شيخ الطالببين فی زمانه بوده و علی بن جعفر‘ نيز جدّ مادری وی می‌باشد.

بنابراين، طريق اين روايت صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

اين روايت شريفه به صراحت دلالت بر جواز تکرار آيه و بکاء دارد.

المسئله 5

يستحب إعادة الجمعة أو الظهر فی يوم الجمعة إذا صلّاهما فقرأ غير (الجمعة) و (المنافقين).

أو نقل النية إلی النفل إذا کان فی الأثناء و إتمام رکعتين ثمّ استئناف الفرض بالسورتين.

اين مسئله در بيان اهميت و استحباب مؤکد قراءة دو سوره جمعه و منافقين در نماز ظهر روز جمعة يا نماز جمعه است.

ماتن& مي‌فرمايند اگر مصلّی اين دو سوره را فراموش کرد؛ دو حالت دارد

الف) يا بعد از اتمام نماز ملتفت می‌شود، که مستحب است نمازش را با سوره جمعه و منافقين اعاده کند

ب) و يا در أثناء نمازش ملتفت می‌شود که مستحب است به نيّت نافلة عدول کرده و نماز را تمام کرده و سپس با سوره جمعة و منافقين اعاده کند.

ما چون قبلاً از استحباب قراءة اين دو سوره و استحباب اعاده صلاة عند نسيانهما بحث کرديم فلا نعيد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo