درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

 

المسئله 6

يجوز قراءة المعوّذتين فی الصلاة و هما من القرآن

 

بحث در مسائل مستحبات بود.

رسيديم به مسئله ششم که بحث معوذتين است؛ ظاهراً بين اماميه اختلافی نيست که اين دو سوره جزء سور قرآن هستند

دليل بر اين مسئله نيز روايات است:

1- روايت صفوان الجمال (باب47 از قراءة الصلاة حديث1)

محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيی عن محمد بن الحسين عن ابن أبی نجران عن صفوان الجمال قال:

صلّی بنا أبو عبدالله المغرب فقرأ بالمعوذتين فی الرکعتين.

بررسی سندی:

رواة اين سند همگی عدول اماميّه هستند فلذا روايت صحيحه محسوب می‌شود

محمد بن يحيی العطار از مشايخ کلينی& و أجلاء است.

محمد بن الحسين بن أبی الخطاب نيز از أجلاء است.

ابن نجران مراد عبدالرحمن بن أبی نجران است؛ ثقة ثقة معمدٌ علی ما يرويه همچنين در تفسير و نوادر هم واقع شده و مشايخ ثقات از او روايت کرده‌اند.

صفوان نيز مراد ابن مهران الجمال است که از خواص و ثقات امام صادق× بوده.

بررسی دلالی:

موضوع اين صحيحه فرائض است و قدر متيقن فعل معصوم× جواز بالمعنی الأعم است؛ فلذا اين صحيحة دال بر جواز اکتفاء به معوذتين در رکعتين فرائض است.

2- صحيحه منصور بن حازم (باب47 از قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيی عن علی بن الحکم عن سيف بن عميرة عن منصور بن حازم عن أبی عبدالله× قال:

أمرنی أبو عبدالله× أن أقرأ المعوذتين فی المکتوبة.

بررسی سندی:

علی بن الحکم مراد ابن الزبير است که شيخ& فرموده: إنّه ثقة جليل القدر، همچنين در تفسير هم واقع شده.

سيف بن عميرة و منصور بن حازم نيز از أجلّاء أصحاب امام صادق× هستند. بنابراين سند اين روايت صحيح است.

بررسی دلالی:

اين صحيحه نيز دلالت بر جواز اکتفاء به معوذتين در فرائض دارد زيرا امر امام - لوخُلّی و نفسه- اگر سائر روايات نباشد ظهور در وجوب دارد ولی از خارج معلوم است که وجوب تکليفی اراده نشده بنابراين قدر متيقن آن جواز بالمعنی الأعم است.

و مراد از مکتوبه هم فرائض است.

3- روايت صابر مولی بسّام (باب47 از قراءة الصلاة حديث2)

محمد بن يعقوب& عن محمد بن يحيی عن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن سيف بن عميرة عن داود بن فرقد عن صابر مولی بسام قال:

أمّنا أبو عبدالله× فی صلاة المغرب فقرأ المعوذتين.

ثمّ قال×: هما من القرآن.

بررسی سندی:

اين روايت را هم جناب کلينی& نقل کرده هم جناب شيخ طوسی&.

و لکن چون سند مشتمل است بر صابر مولی بسام و توثيقی برای او ثابت نشده، نمی‌توان به اين طريق اکتفاء کرد.

بررسی دلالی:

دلالت اين روايت مثل دلالت روايت صفوان جمال است بلکه صراحتش بيشتر است زيرا در آخرش حضرت× تصريح نمودند که معوذتين جزء قرآن هستند.

در مقابل اين قول، رأی بعض عامّة است که معوّذتين را جزء قرآن نمی‌دانند.

شهيد در ذکری منسوب به ابن مسعود کرده است که اين دو سوره برای تعويذ نازل شده و جزء قرآن نبودند.

ايشان در کتاب ذکری الشيعة فی أحکام الشريعة، جلد3، صفحه356، می‌فرمايند:

(و عن ابن مسعود: إنّهما ليستا من القرآن و إنّما اُنزلتا لتعويذ الحسن و الحسين‘. و خلافُهُ انقرض و استقرّ الإجماع الآن من الخاصة و العامّة علی ذلک - کونهما من القرآن-)

بنابراين شهيد& می‌فرمايند رأی عبدالله بن مسعود منقرض شده و حتی رواياتی در تخطئه‌ی او داريم مثل:

4- صحيحه ابوبکر الحضرمی (باب47 از قراءة الصلاة حديث6)

علی بن ابراهيم فی تفسيره عن علی بن الحسين عن أحمد بن أبی عبدالله عن علی بن سيف بن عميرة عن أبيه عن أبی بکر الحضرمی قال:

قلتُ لأبی جعفر‘: إنّ ابن مسعود کان يمحو المعوذتين من المصحف!

فقال×: کان أبی يقول إنّما فعل ذلک ابن مسعود برأيه و هما من القرآن.

بررسی سندی:

مراد از علی بن الحسين جناب سعد آبادی است که چون از مشايخ بلا واسطه‌ی مرحوم ابن قولويه در کامل الزيارة است توثيق می‌شود

همچنين جناب علی بن سيف بن عميرة از اصحاب امام رضا× و از ثقات است ( او از برادرش حسين بزرگتر بوده)

و امّا ابوبکر الحضرمی جزء کسانی است که به کنيه شهرت يافته‌اند.

اسم او عبدالله بن محمد الحضرمی است که از ثقات و اجلاء اماميه بوده و مناظرة حسنه‌ای با جناب زيد بن علی‘ داشته

او برادر علقمة بن محمد است.

بنابراين سند اين روايت معتبر و صحيح است.

بررسی دلالی:

اين صحيحه علاوه بر اينکه امحاء معوذتين توسط ابن مسعود را حاصل رأی خطاء وی می‌داند، اثبات می‌کند که معوذتين جزء سور قرآن هستند و نزولشان برای تعويذ منافاتی با جزء سور قرآن بودن ندارد

5- روايت طبّ الأئمّه ( باب47 از قراءة الصلاة حديث5)

الحسين بن بسطام فی طبّ الأئمّة عن أبی عبدالله× أنّه سُئل عن المعوذتين، أ هما من القرآن؟

فقال الصادق×: هما من القرآن

فقال الرجل: إنّهما ليستا من القرآن فی قرائة ابن مسعود و لا فی مصحفه!

فقال ابو عبدالله×: أخطأ ابن مسعود (أو قال: کذب)

و هما من القرآن.

فقال الرجل: فأقرأ بهما فی المکتوبة؟

قال×: نعم.

بررسی سندی:

اين روايت از حيث سند، طريق معتبری ندارد و توثيقی برای ابن بسطام ثابت نشده.

بررسی دلالی:

لکن از حيث دلالت بسيار واضح است در تخطئه رأی ابن مسعود و إثبات قرآنية اين دو سوره.

در مقابل مرحوم صاحب حدائق& يک روايت موافق رأی ابن مسعود نقل کرده‌اند.

از فقه الرضا (صفحه112، الفقه الرضوی×)

( و أمّا المعوّذتان فلا تقرأهما فی الفرائض و لا بأس بالنوافل و إنّهما من الرُقية ليستا من القرآن دخّلوها فی القرآن و قيل إنّ جبرئيل× علّمهما رسول الله×)

مرحوم شيخ يوسف البحرانی& می‌فرمايند:

الحدائق الناضرة، جلد8، صفحه237:

(الأقرب حمله علی التقيّة)

اين روايت را مستدرک نيز نقل کرده

(مستدرک الوسائل – باب7 از ابواب قراءة الصلاة حديث4384)

فقه الرضا×:

لا تقرأ فی صلاة الفريضة {و الضحی} و {ألم نشرح} و {ألم ترکيف} و { لإيلاف} و لا المعوّذتين فإنّه قد نهی عن قراءتهما فی الفرائض

بررسی سندی:

روايت فقه الرضا×، نسبت ‌اش به امام رضا× ثابت نيست فلذا از حيث اعتبار، مقابل آن روايت که به حد شهرت نيز بودند طاقت ندارد.

بررسی دلالی:

اگرچه قرآنيّت اين دو سوره -ناس و فلق- را نفی می‌کند لکن همانطور که صاحب حدائق& فرمودند موافق با رأی بعض عامّه است و حمل بر تقيه می‌شود.

متن خود فقه الرضا مشتمل بود بر نفی جزء قرآن بودن

لکن عبارت نقل مستدرک خالی از نفی جزئيّة است فقط نهی از قراءت در فرائض دارد.

الحاصل: معوذتين جزء قرآن هستند و جائز است به آنها در فرائض اکتفاء نمود.

 

المسئلة 7

(الحمد سبع آيات و التوحيد أربع آيات)

اين مسئله درباره تعداد آيات حمد و توحيد است.

اين اختلاف راجع به احتساب (بسم الله الرحمن الرحيم) جزء آيات است.

اجماع اماميّه و مشهور عامّه بر آن است که حمد 7 آيه است.

و امّا در توحيد، مشهور اماميه و عامّه بر آن است که 4 آيه است.

البته أقوال ديگری در حمد و توحيد موجود است

مثلا:

* برخی حمد را 6 آيه گرفته‌اند (بدون بسملة)

* برخی حمد را 8 آيه گرفته‌اند (با احتساب بسملة و احتساب {صراط الذين انعمت عليهم} و {غير المغضوب عليهم و لا الضالين} دو آيه.

* و برخی توحيد را 5 آيه حساب کردند (با احتساب بسملة)

* برخی توحيد را 3 آيه حساب کرده‌اند بدون بسملة و احتساب {لم يلد و لم يولد و لم يکن له کفواً أحد} يک آيه)

* و برخی نيز آن را 6 آيه گرفته‌اند (با احتساب بسمله و سه آيه حساب کردن {لم يلد} - {و لم يولد} - {و لم يکن له کفواً أحد}

 

- ما در مقدمه تفسيرمان مفصل بحث کرده‌ايم که بسم الله در تمام سور جزء آيات سور است.

و در حمد که اختلافی نيست، در سوره نيز رواياتی دال بر جزئيت داريم مثل:

1- صحيحه معاوية بن عمار (باب11، از قراءة الصلاة حديث5)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن محمد بن عيسی عن يونس عن معاوية بن عمار قال:

قلتُ لأبی عبدالله×: إذا قمتُ فی الصلاة أقرأ بسم الله الرحمن الرحيم فی فاتحة الکتاب؟ قال×: نعم

قلتُ: فإذا قرأت فاتحة الکتاب، أقرأ بسم الله الرحمن الرحيم مع السوره؟ قال×: نعم

بررسی سندی:

مراد از محمد بن عيسی جناب ابن عبيد بن يقطين است که (کان الفضل بن شاذان يقول من مثل العبيدی)

جناب يونس بن عبدالرحمن نيز از اصحاب اجماع است که اگر رواة بين او و امام نيز توثيق نداشتند، متن روايت تصحيح می‌شد.

معاوية بن عمار نيز از اجلاء و ثقات است.

بررسی دلالی:

اين صحيحه دلالت دارد بر اينکه همانطور که بسملة جزئی از سوره حمد است، جزئی از سائر سور نيز می‌باشد، (به غير از سوره توبه که دليل خاصل داريم بسملة ندارد)

علت اين سؤال معاوية از امام نيز رأی آن زمان عامة بوده که بسملة را جزء سور نمی‌دانستند.

2- روايت يحيی بن أبی عمران (باب11، از قراءة الصلاة حديث6)

محمد بن يعقوب& عن محمد بن يحيی عن أحمد بن محمد عن علی بن مهزيار عن يحيی بن أبی عمران قال:

کتبتُ إلی أبی جعفر×: جعلتُ فداک ما تقول فی رجل ابتدأ ببسم الله الرحمن الرحيم فی صلاته وحده فی أم الکتاب فلمّا صار إلی غير أمّ الکتاب من السورة ترکها؟

فقال العباسی: ليس بذلک بأس!

فکتب بخطّه×: يعيدها مرّتين علی رغم اُنفه - يعنی العباسی-

بررسی سندی:

مراد از أحمد بن محمد يا ابن خالد البرقی است و يا ابن عيسی و هر دو نيز از ثقات هستند پس اشتراک ضرری نمی‌زند.

علی بن مهزيار نيز از اجلاء و ثقات است.

يحيی بن أبی عمران از وکلاء امام جواد× بوده فلذا بر مبنای ما ثقه است همچنين در اسناد تفسير قمی نيز واقع شده.

- بنابراين طريق اين مکاتبه صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

در اين روايت امام× در خصوص تارک بسمله سوره به صيغه اخبار فرموده‌اند (يعيدها مرتين) اين اخبار به معنای انشاء، أبلغ در امر است لکن محتمل بين دو مرجع ضمير است؛ (يعيد الصلاة) و يا (يعيد البسملة)؟

البته با توجه به وجود تعبير (مرتين) ظهور در بسمله دارد

بنابراين هر حال امر به قراءة بسملة با سوره دارد که ارشاد به جزءيّة بسمله می‌باشد.

سيدنا الأستاذ الخوئی& می‌فرمايند اين مسئله ثمرة چندانی ندارد مگر بنابر تقطيع سوره در نماز آيات و البته بنابر مبنای وجوب قراءة آيه تامة در هر رکوع.

البته بسياری از محشين عروة من جملة سيدنا الأستاذ& و محقق حائری& و ... فرموده‌اند سوره توحيد 5 آيه است.

در مقابل يک روايت داريم که دلالت بر 3 آيه بودن می‌کند:

روايت ابوهارون المکفوف (باب13، قراءة الصلاة حديث3)

محمد بن يعقوب& عن محمد بن يحيی عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل عن صالح بن عقبة عن أبی هارون المکفوف قال:

سأل رجل أبا عبدالله× - و أنا حاضر- ؛

کم يقرأ فی الزوال؟

فقال×: ثمانون آية.

فخرج الرجل فقال×: يا أبا هارون: هل رأيتَ شيخاً أعجب من هذا؟! الذی سألنی عن شیءٍ فأخبرته و لم يسألنی عن تفسيره. هذا الذی يزعم اهل العراق أنّه عاقلهم!!

يا أبا هارون إنّ الحمد سبع آيات و {قل هوالله أحد} ثلاث آيات

فهذة عشر آيات و الزوال ثمان رکعات فهذة ثمانون آية

بررسی سندی:

محمد بن يحيی العطار الثقة الجليل از مشايخ کلينی& و جناب محمد بن الحسين بن أبی الخطاب نيز از اجلاء است.

مراد از محمد بن اسماعيل نيز ابن بزيع الثقة الجليل است.

ابو هارون مکفوف نيز موسی بن أبی عمير است که اگرچه در ذمّ او رواياتی رسيده است ولی چون مرسلات هستند چيزی ثابت نمی‌شود و از طرفی چون مشايخ ثقات از او روايت کرده‌اند، توثيق می‌شود.

صالح بن عقبة مشترک بين (ابن قيس مولی رسول الله|) و بين (ابن الد الأسدی) است که اگرچه توثيق خاص ندارد ولی بخاطر وقوع در نوادر توثيق می‌شود.

بررسی دلالی:

اين حديث شريف صريح در 3 آيه‌ای بودن سوره توحيد است که با سائر روايات جزئية بسمله و غير آن و همچنين مشهور منافات دارد.

به همين جهت برخی از معاصرين فرموده‌اند سوره توحيد مردّد بين 3 و4 آيه است.

علی أی حال اين مسئله ثمره‌ی ديگری ندارد مگر نذر و عهد و قسم و إجارة که ثمرات مهمّی نيستند فلا ينبغی التطويل فيها.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo