درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

 

بحث در مسئله دوازدهم عروة بود، عرض کرديم اگر شک در صحّت آيه يا کلمه‌ای کند و از آن تجاوز نکرده باشد واجب است آن را اعاده کند و اگر تجاوز کرده اعادة واجب نيست ولی بقصد احتياط جائز است -مگر از وسواس باشد که حرام و موجب اشکال در صحت نماز می‌شود-

مجرای قاعده تجاوز - شک در اصل وجود يک أمر

قاعده فراغ - شک در صحت يک أمر

عرض شد در قاعده تجاوز، دخول در غير معتبر است

و در قاعده فراغ نيز برخی دخول در غير را اعتبار کرده‌اند؛

بنابراين در ما نحن فيه،

اگر از آيه يا کلمه مشکوکه فارغ شده و داخل در غير آن شده باشد، بلا اشکال قاعده جاری می‌شود و نبايد به شکّش اعتنا کند.

همچنين اگر هنوز از آيه مشکوکة الصحة فارغ نشده نيز، بلا اشکال، قاعده جاری نمی‌شود و بايد آن آيه را اعاده کند.

- امّا اگر از آيه مشکوکه فارغ شده ولی هنوز داخل در غير نشده، مسئله مورد مناقشات است؛ ظاهر ماتن& وجوب اعاده است.

ما در جلسه قبل عرض کرديم سيّدنا الأستاذ الخوئی& تفصيل داده‌اند بين کلمات و آيات؛ در کلمات به مجرد فراغ (بدون دخول در غير)، قاعده فراغ جاری نمی‌شود (يعنی بايد به شکّش اعتنا کند)

ولی در آيات بمجرّد فراغ (بدون دخول در غير)، قاعده فراغ جاری می‌شود (يعنی به شکّش اعتنا نمی‌کند)

البته ماتن مطلقاً فرمودند قاعدة فراغ جاری است.

برخی از اعلام رحمهم الله فرموده‌اند فتوای ماتن& در اين مسئله و در مسائل شک، با هم تهاوت دارد، ايشان در مسائل شک عروة فرموده‌اند:

(فصل فی الشک، المسئله 12)

لو شکّ فی صحة ما أتی به و فساده - لا فی أصل الايتان -؛

فإن کان بعد الدخول فی الغير فلا اشکال فی عدم الالتفات

و إن کان قبله فالأقوی عدم الالتفات أيضاً و إن کان الأحوط الإتمام و الاستئناف إن کان من الافعال و التدارک إن کان من القرائة أو الاذکار ماعدا تکبيرة الإحرام

در مسئله دوازدهم شکوک می‌فرمايند: شک در صحت جزءی از صلاة - أعمّ از أقوال، أذکار و افعال - بعد از فراغ چه داخل در غير شده باشد و چه داخل در غير نشده باشد، مجرای قاعده فراغ است.

و نبايد به اين شک اعتنا کرد - مگر در تکبيرة الاحرام-

امّا در اين مسئله دوازدهم قرائت، فرموده‌اند:

شک در صحت قراءة قبل از دخول در غير مجرای قاعدة فراغ نيست و بالتبع بايد به چنين شکّی اعتنا کرده و آيه را اعاده نمود.

- اگرچه بحسب ظاهر اين اشکال وارد است، لکن ممکن است ما از اين تهافت جواب دهيم:

به اينکه ماتن نيز - مثل مرحوم نائينی&- قائل به تفصيل بين أجزاء مستقلة و غير آن هستند؛ يعنی بعد الفراغ از جزء مشکوک الصحة:

در عدم دخول در غيری که از اجزاء مستقله است، بحسب فهم عرفی قاعده فراغ جاری است.

ولی در عدم دخول در غيری که از غير أجزاء مستقله است، فهم عرفی مساعدت به صدق فراغ و جريان قاعده نمی‌کند.

اذکار و اصل قرائت حمد يا سوره اجزاء مستقله هستند.

ولی آيه يا کلمه از اجزاء مستقله نيستند.

مسئله دوازده شکوک در اجزاء مستقله بود مثل اصل قراءة حمد يا سوره و سائر اذکار، به همين خاطر فرمودند مطلقاً قاعده فراغ جاری است.

امّا مسئله دوازده قرائت - ما نحن فيه - در أجزاء غير مستقله مثل آيات و کلمات است، به همين خاطر فرمودند اگر داخل در غير نشده قاعده فراغ جاری نيست و بايد إعادة کند.

البته در جايی که قاعده فراغ جاری شد نيز، اعادة جزء مشکوک بنابر احتياط - اگر از روی وسواس نباشد - اشکال ندارد، بلکه الاحتياط حسنٌ علی کلّ حال.

زيرا قاعده فراغ از احکام ظاهريّة است و واقع را احراز نمی‌کند.

علت عدم جواز اعادة برای شخص وسواسی، وجود نهی از عمل به وسوسه است که باعث حرمت عمل به وسوسه می‌شود و اين جزء محرّم، کلام زائد می‌شود و باعث بطلان نماز.

و لکن سيّدنا الأستاذ& فرموده‌اند: اگرچه عمل به وسوسه حرام است ولی باعث بطلان نماز نمی‌شود؛ زيرا بطلان نماز يا به کلام آدمی است و يا به زيادة عمديّة، و احتياط شخص وسواسی به تکرار آيه يا کلمه نه کلام آدمی است و نه زيادة عمديّة، و اين فعل حرام نيز از اجزاء نماز نيست که موجب بطلان نماز شود بلکه فعل مقترن به نماز است مثل نظر به أجنبيّة و موجب بطلان نمی‌شود.

مگر در زيادة رکن که مبطل است.

 

المسئلة 13

فی ضيق الوقت يجب الاقتصار علی المرّة فی التسبيحات الأربعة

سابقاً عرض کرديم در حال اختيار نيز اکتفاء به يک مرتبه از تسبيحات أربعة جائز است، و امّا در حال اضطرار و ضيق وقت روشن است که اگر فعل مستحبی موجب تفويت وقت شود بايد آن را ترک نمود - تزاحم بين مستحب و حرام -

حتی اگر قائل به وجوب سه مرتبه تسبيحات أربعة شديم نيز در اين فرض می‌گوييم بايد بر يک مرتبه اکتفاء نمود - تزاحم واجب و حرام - ؛ زيرا دليل خاص داريم در ضيق وقت بايد از ذکر رکوع و سجود بر يک تسبيحة و از تسبيحات أربعة بر يک مرتبه اکتفاء کرد.

 

المسئلة 14

يجوز {إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ} القراءة بإشباع کسر الهمزة و بلا إشباعِهِ

همزة بخودی خود صفت نبر و شدت دارد حال در ترکيبش با ياء در کلمه «إيّاک» جائز است آن را با ياء اشباع کرده و يا بدن إشباع به ياء قرائت کنيم.

زمحشری از بزرگان عامة در تفسيرش اين دو قراءة را نقل کرده.

در خصوص قراءات کلمه {إياک} چند وجه نقل شده:

الف) إياک به اشباع همزه به ياء

ب) إياک بدون اشباع همزه به ياء

ج) هَيّاک بفتح هاء

د) هِيّاک بکسر هاء

هـ) أيّاک بفتح همزة

لکن چون سائر قراءات بغير از {إياک} بکسر همزة، از قراءات شاذه هستند اکتفاء به آنها معلوم نيست مجزی باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo