درس خارج فقه استاد مسلم داوری

1402/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قراءة الصلاة

 

بحث در مقدار معتبر در انحناء رکوعی بود

عرض کرديم مهم در مقدار انحناء، دو قول است:

الف) وصول کف به رکبة

ب) وصول رؤوس اصابع به رکبة

 

برای قول أوّل به سه وجه استناد شده، که ما به سومين آنها يعنی روايات رسيديم

روايات متعددی بر اين قول ممکن است دلالت کند مثل:

1. صحيحه زرارة (باب1 از ابواب الرکوع، حديث1)

محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيی عن أحمد بن محمد بن عيسی و عن علی بن ابراهيم عن أبيه جميعاً عن حماد بن عيسی عن حريز عن زرارة عن أبی جعفر‘: قال

اذا أردتَ أن ترکع فقل و أنت منتصب: الله اکبر. ثمّ ارکع و قل: اللهم لک رکعتُ و لک أسلمتُ و عليک توکّلت و أنت ربّی خشع لک قلبی و سمعی و بصري و شعری و بشری و لحمی و دمی و مخّی و عصبی و عظامی و ما أقّلته قدمای غير مستنكف و لا مستكبر و لا مستحسر سبحان ربّی العظيم و بحمده، ثلاث مرّات فی ترسّل و تصفّ فی رکوعک بين قدميک تجعل بينهما قدر شبر و تمکّن راحتيک من رکبتيک و تضع يدک اليمنی علی رکبتک اليمنی قبل اليُسری و بلّغ بأطراف أصابعک عين الرکبة و فرّج أصابعک إذا وضعتها علی رکبتيک و أقم صلبک و مدّ عنقک و ليکن نظرک بين قدميک ثم قل: سمع الله لمن حمده و أنت منتصب قائم: الحمد لله ربّ العالمين أهل الجبروت و الکبرياء و العظمة لله ربّ العالمين. تجهر بها صوتک ثمّ ترفع يديک بالتکبير و تخرّ ساجداً.

بررسی سندی:

جناب کلينی& اين روايت را هم از محمد بن يحيی العطار نقل می‌کند و هم از علی بن ابراهيم القمی و اين دو طريق به حمّاد بن عيسی که می‌رسند، يکی می‌شوند.

حمّاد و حريز و زرارة نيز از اجلّاء و ثقات و اين طريق، صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

فقره ( و تمکّن راحتيک من رکبتيک) دلالت بر اعتبار وصول کف به رکبة دارد، خصوصاً که اخبار در مقام انشاء آکد در أمر است و حضرت به صيغه مضارع فرمودند: (تمکّن)

2. صحيحه‌ی حماد بن عيسی (باب 1 از افعال الصلاة حديث1)

محمد بن علی بن الحسين& بإسناده عن حمّاد بن عيسی أنّه قال: قال لی أبوعبدالله يوماً: تحسن أن تصلّی يا حمّاد؟

قال: قلت: يا سيّدی أنا أحفظ کتاب حريز فی الصلاة! قال: فقال×: لا عليک قم، فصلّ - إلی أن قال - ثمّ رکع و ملأکفيّه من رکبتيه مفرّجات - إلی آخر الحديث -

بررسی سندی:

طريق شيخ صدوق& به حماد، در مشيخه فقيه، اينچنين آمده:

(و ما کان فيه عن حمّاد بن عيسی، فقد رويته عن أبی رضی الله عنه عن سعد بن عبدالله عن ابراهيم بن هاشم و يعقوب بن يزيد عن حماد بن عيسی الجهنی)

بنابراين، طريق صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

حماد در نقل نماز امام× فرموده: امام در رکوع دو کفّ خود را از چشم زانو پُر کردند؛ اولاً حماد در اين نقل، ثقه و معتمد است و ثانياً در آخر اين روايت حضرت امر می‌کنند که بايد اينطور نماز خواند (هکذا صلّ يا حماد)

- پس در حد انحناء، وصول کف به رکبة معتبر است.

3. صحيحه زرارة (باب1 از افعال الصلاة، حديث3)

محمد بن يعقوب عن علی بن ابراهيم عن أبيه و عن محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان و عن محمد بن يحيی عن أحمد بن محمد کلّهم عن حماد بن عيسی عن حريز عن زرارة عن أبی جعفر‘ قال:

إذا قمتَ في الصلاة فلا تلصق قدميک بالأخری ودع بينهما فصلاً إصبعاً أو أقلّ من ذلک إلی شبر أکثره و أسدل منکبيک و أرسل يديک و لا تشبّک أصابعک و ليکونا علی فخذيک قبالة رکبتيک و ليکن نظرک إلی موضع سجودک.

فإذا رکعتَ فصفّ فی رکوعک بين قدميک تجعل بينهما قدر شبر و تمکّن راحتيک من رکبتيک و تضع يدک اليمنی علی رکبتک اليمنی قبل اليسری و بلّغ أطراف أصابعک عين الرکبة و فرّج أصابعک إذا وضعتها علی رکبتيک فإن وصلت أطراف أصابعک فی رکوعک إلی رکبتک أجزأک ذلک و أحبّ إلیّ أن تمکّن کفيک من رکبتيک - إلی آخر الحديث -

بررسی سندی:

اين حديث شريف را مرحوم کلينی& از سه نفر مشايخش روايت کرده: از علی بن ابراهيم از پدرش، از محمد بن اسماعيل از فضل بن شاذان، از محمد بن يحيی از أحمد بن محمد

سپس هر سه‌ی ابراهيم بن هاشم و فضل بن شاذان و أحمد بن محمد بن عيسی از حماد بن عيسی روايت کرده‌اند.

جلّ رواة اين طريق مشهور و مستغنی از ترجمة هستند؛ فقط کلام در تعيين محمد بن اسماعيل است:

عنوان محمد بن اسماعيل مشترک بين جماعتی از رواة است که أشهر آنها سه نفرند: محمد بن اسماعيل النيسابوری، محمد بن اسماعيل البرمکی، محمد بن اسماعيل بن بزيع

و به قرائن متعدّد - که اينجا محل تفصيلش نيست - مراد از محمد بن اسماعيل که از مشايخ کلينی& باشد، محمد بن اسماعيل النيسابوری است، که توثيق خاصی نيز ندارد؛ لکن چون مرحوم کلينی به دو طريق ديگر نيز از حماد بن عيسی روايت می‌کند، جهالت اين محمد بن اسماعيل النيسابوری ضرری به اعتبار طريق نمی‌زند.

اگرچه ممکن است برخی از کثرت روايت کلينی از اين محمد بن اسماعيل، اعتماد او را کشف کنند که معادل وثاقت است، و الله العالم.

بنابراين طريق مذکور صحيح و معتبر است.

بررسی دلالی:

اگر فقط فقرة (و تمکّن راحتيک من رکبتيک) را لحاظ کنيم، اين صحيحه از مستندات قول اول خواهد بود، لکن مستدلّين به اين صحيحه ذيل آن را غافل بوده‌اند، زيرا امام× بعد از اين فقره فرموده‌اند: (فإن وصلت أطراف أصابعک فی رکوعک إلی رکبتک أجزأک ذلک)

اين فقره أخير صريح در کفايت وصول رأس أصابع به رکبه (قول دوّم است)

بنابراين، اين صحيحه دلالتی بر قول اوّل ندارد.

4. مصحّحه‌ای معاوية بن عمار (باب1 از ابواب افعال الصلاة، حديث7)

محمد بن يعقوب& عن علی بن إبراهيم عن أبيه و عن محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعاً عن ابن أبی عمير عن معاوية بن عمّار عن أبی عبدالله× قال:

أتی النبیّ| رجلان؛ رجلٌ من الأنصار و رجلٌ من ثقيف

فقال له الثقفی: يا رسول الله: حاجتي!

فقال|: سبقک أخوک الأنصاری!

فقال: يا رسول الله، إنّی علی سفرٍ و إنّی عجلان! و قال الأنصاری: قد أذنتُ له

فقال|: إن شئتَ سألتَنی و إن شئتَ أنبأتک!

قال: أنبئني يا رسول الله.

فقال|: جئتَ تسألنی عن الصلاة و عن الوضوء و عن السجود.

فقال الرجل: إی و الّذی بعثک بالحق

فقال|: أسبغ الوضوء و املأ يديک من رکبتيک و عفّر جبينک فی التراب و صلّ صلاة مودّع - الحديث -

بررسی سندی:

اين روايت را نيز کلينی& هم از علی بن ابراهيم نقل می‌کند هم از محمد بن اسماعيل النيسابوری.

عرض کرديم اگر وثاقت محمد بن اسماعيل نيز ثابت نشود، طريق علی بن ابراهيم کفايت می‌کند.

در اين سند محمد بن أبی عمير واقع شده که يکی از مشايخ ثقات است و رواة بعد از او به وسيله روايت ابن أبی عمير توثيق می‌شوند.

هر چند در اين طريق بعد از او، جناب معاوية بن عمّار واقع شده، که خود از اجلاء و ثقات خيار اصحاب است اگرچه برخی مثل عقيقی خواسته‌اند او را غير مستقيم جلوه دهند ولی وثاقت خودشان و طريق به ايشان معلوم نيست.

* بنابراين، طريق اين حديث صحيح است.

بررسی دلالی:

فقره ( املأ يديک من رکبتيک) امر به پُر کردن دست‌ها از چشم زانوست که معادل با وصول يدين به رکبتين است.

5. صحيحه عمر بن أذينه (باب 1، أفعال الصلاة، حديث 10)

محمد بن علی بن الحسين& (فی العلل) عن أبيه و محمد بن الحسن عن سعد بن عبدالله عن محمد بن عيسی عن محمد بن أبی عمير و محمد بن سنان جميعاً عن الصباح المزنی و سدير الصيرفی و محمد بن النعمان - مؤمن الطاق - و عمر بن أذينة کلّهم عن أبی عبدالله.

و عن محمد بن الحسن& عن الصفار و سعد جميعاً عن محمد بن الحسين بن أبی الخطاب و يعقوب بن يزيد و محمد بن عيسی جمعياً عن عبدالله بن جبلة عن الصباح المزنی و سدير الصيرفی و محمد بن نعمان الأحول و عمر بن أذينة عن أبی عبدالله× - فی حديث طويل - فی خبر المعراج:

فقال الله تعالی: ثمّ طأطأ يديک و اجعلهما علی رکبتيک - إلی آخره -

بررسی سندی:

اين روايت را (که خبر مفصلی از اخبار معراجيّة است) دو نفر از مشايخ کبار - صدوق و طوسی رحمهما الله- نقل کرده‌اند، طريق هر دو منتهی می‌شود به: صباح المزنی، سدير الصيرفی، مؤمن الطاق و عمر بن أذينة و اين چهار نفر که همگی نيز از ثقات می‌باشند، مستقيم از امام صادق× روايت کرده‌اند.

در طريق صدوق&، پدرش و محمد بن الحسن بن أحمد بن وليد و سعد بن عبدالله الأشعری واقع شده‌اند که همگی از اجلاء هستند

محمد بن عيسی نيز ابن عبيد بن يقطين است که ثقة و جليل بوده

محمد بن سنان هم بر مبانی ما توثيق می‌شود و اگر توثيق او را نيز قبول نکنيد، چون هم طبقه با محمد بن أبی عمير است، وثاقت ابن ابی عمير کافی خواهد بود

صباح المزنی: نجاشی او را توثيق نموده

و در طريق طوسی& نيز، صفار و سعد بن عبدالله الأشعری و محمد بن الحسين بن أبی الخطاب الأشعری، همه از اجلاء هستند.

يعقوب بن يزيد، الکاتب الأنباری است که ثقه و کثير الحديث بوده و عبدالله بن جبلة نيز بشهادت نجاشی&: عربیّ صليبٌ ثقة.

- بنابراين از طرق مختلف و صحيح و معتبر اين روايت ثابت است.

بررسی دلالی:

امر به قرار دادن دست‌ها روی زانو، ظاهر در وجوب است.

6. روايت شهيد أوّل (باب1، از افعال الصلاة، حديث18)

محمد بن مکّی الشهيد (فی کتاب الأربعين) بإسناده عن ابن بابويه عن أبيه عن سعد عن أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيوب عن حماد بن عثمان عن محمد بن موسی الهمدانی (الهذلی) عن علی بن الحسين‘ قال:

أتی الثقفی رسول الله| يسأل عن الصلاة.

فقال|: إذا قمتَ إلی الصلاة فأقبل إلی الله بوجهک يقبل عليک.

فإذا رکعتَ فانشر أصابعک علی رکبتيک و ارفع صلبک

و إذا سجدتَ فمکّن جبهتک من الأرض و لا تنقره کنقرة الديک.

بررسی سندی:

بعد از مراجعه به کتاب الأربعون حديثاً تأليف شيخ شمس الدين، محمد بن مکّی الشهيد، حديث چهاردهم، صفحه 42، إسناد او به شيخ صدوق& را اينچنين بدست آورديم:

(أخبرنی به الشيخ الإمام فخر الدين بن الحسن بن مطهّر الحلّی عن والده عن الفاضل المغفور السيد الامام الزاهد العالم المتبحّر جمال الدين أبی الفضائل أحمد بن موسی بن جعفر بن طاووس العلوی الحسنی قال: أخبرنا السيد محی الدين محمد بن عبدالله بن زهرة الحسينی قال: أخبرنا الفقيه رشيد الدين أبو جعفر محمد بن علی بن شهر آشوب المازندرانی عن السيد الجليل أبی الفضل الداعی بن علی الحسينی السروی عن الشيخ أبی جعفر الطوسی& عن أبی عبدالله الحسين بن عبيدالله الغضائری عن الشيخ الصدوق&.)

بنابراين روايت از حيث إسناد تمام است و مرسل نيست.

و جميع اين مشايخ و سادات از اجلاء هستند.

باقی می‌ماند رواة بين شيخ صدوق& و امام سجّاد×:

پدر صدوق و سعد بن عبدالله الأشعری و أحمد بن محمد بن عيسی و حسين بن سعيد و فضالة بن أيوب همگی از اجلاء و ثقات أصحاب هستند.

حماد بن عثمان نيز جزء اصحاب اجماع است؛ بنابراين اگرچه محمد بن موسی توثيق نداشته باشد، متن روايت تصحيح می‌شود.

و اما محمد بن موسی که در يک نسخه (الهمدانی) و در نسخه ديگر (الهذلی) ضبط شده:

بعد از تتبّع در کتب رجال شخصی بعنوان (محمد بن موسی الهذلی) پيدا نکرديم.

و اما اگر (الهمدانی) باشد و با محمد بن موسی ابن عيسی الهمدانی نيز متحد باشد، باز در توثيقش اختلاف است.

بنابراين، فقط وقوع حمّاد بن عثمان که از اصحاب اجماع است، مصحّح اين حديث خواهد بود.

بررسی دلالی:

در اين حديث شريف امر به نشر انگشت‌ها بر چشم زانو در حال رکوع شده است و اين فعل معادل جعل يدين است زيرا تا دست را بر چشم زانو قرار ندهد، نشر انگشتان ممکن نخواهد بود. پس اين روايت هم دليل بر قول اول است.

7. روايت أبو بصير (باب22، از رکوع، حديث1)

محمد بن الحسن& بإسناده عن علیّ عن أبی بصير عن أبی عبدالله× - فی حديث - قال:

و إذا سجدت فابسط کفّيک علی الأرض و إذا رکعت فألقم رکبتيک کفّيک

بررسی سندی:

بعد از مراجعه به تهذيب، حديث307 (جلد2، صفحه83) معلوم شد در اصل نسخه نيز، شيخ طوسی ابتدا به اسم (علیّ) در سند کرده است و قبلش هم اشاره به علی بن ابراهيم يا غير او نکرده تا اين (علیّ) منصرف به آنها شود.

فلذا با توجه به آنکه قائد و ملازم أبو بصير، علی بن ابی حمزة بطائنی بوده، (علیّ) در اين طريق نيز منصرف به همو خواهد بود.

طريق شيخ طوسی& به علی بن أبی حمزة بطائنی: (فی الفهرست)

له أصل رويناه بالإسناد الأول - جماعة عن أبی المفضّل عن ابن بطّة - عن أحمد بن أبی عبدالله و أحمد بن محمد بن عيسی عن ابن أبی عمير و صفوان بن يحيی جميعاً عنه.

اين طريق مشتمل بر أبو المفضل الشيبانی است که توثيقش ثابت نشده.

و خود علی بن أبی حمزة نيز مورد لعن و تکذيب قرار گرفته،

بنابراين، طريق از اين جهت مختلّ است.

اگرچه أبو بصير چه مرادی باشد و چه اسدی توثيق دارد.

بررسی دلالی:

امر به إلقام دستان به زانوان صريح در قول اول و ظاهر در وجوب جعل يدين بر رکبتين است.

8. روايت زيد النرسی (باب افعال الصلاة از مستدرک، باب1، حديث3، شماره کلّی:4205)

زيد النرسی فی أصله عن أبی الحسن الأوّل×:

أنّه رآه يصلّی فکان إذا کبّر فی الصلاة ألزق أصابع يديه الإبهام و السبابة و الوسطی و الّتی تليها و فرّج بينها و بين الخنصر...

ثمّ يُلقم رکبتيه، کفّيه و يفرّج بين الأصابع فإذا اعتدل لم يرفع يديه - إلی آخر الحديث-

بررسی سندی:

ما سابقاً نيز مکرّر بيان کرديم اصل زيد نرسی نزد ما معتبر و طريق به آن نيز ثابت است و انتساب کتاب نيز به او ثابت است.

به اين صورت که خود زيد توسط نجاشی& توثيق شده و البته نجاشی به او طريق معتبر دارد. و شيخ طوسی نيز جميع روايات نجاشی را نقل کرده و محدث نوری& هم به شيخ طوسی& طريق صحيح دارد.

پس اين روايت از حيث سند، صحيحه است.

بررسی دلالی:

در اين روايت، راوی فعل معصوم (امام کاظم×) را نقل کرده و می‌فرمايد: حضرت در رکوع زانوانشان را به دستانشان لقمه دادند، کنايه از اينکه دستشان را، از چشم زانو، پُر کردند.

و لکن چون فعل دليل لبّی است و لسان ندارد تا به اطلاقش أخذ کنيم، بايد به قدر متيقنش که جواز بمعنی الأعم است أخذ نمائيم.

بنابراين، اين روايت نمی‌تواند مستند قول اول باشد.

9. روايت معتبر از پيامبر| (المعتبر فی شرح المختصر، جلد2، ص193)

روی أنس قال، قال رسول الله|:

إذا رکعتَ فضَع کفّيک علی رکبتيک.

بررسی سندی:

اولاً توبه أنس بن مالک و ثبوت وثاقتش معلوم نيست و اگر از جهت ثبوت و قبول توبه و روايت در نوادر الحکمة نيز قائل به وثاقت او باشيم، طريق محقق حلّی& به او معلوم نيست

فلذا طريق اين حديث بجهت ارسال، فاقد اعتبار است.

بررسی دلالی:

امر به وضع دستان بر زانوان ظاهر در وجوب ايصال يدين و جعلهما علی الرکبتين (قول اوّل) است.

 

* اين روايت بعضی از رواياتی بودند که ممکن است بعنوان مستند قول اوّل ذکر نمود.

از بين اين اخبار برخی که از حيث سند معتبر نبودند.

و الباقی نيز، مدلول مطابقی‌شان لزوم يدين بر رکبتين است و لزوم انحناء به اين قدر مدلول التزامی‌شان می‌باشد.

و بما اينکه اجماع قعطی داريم بر عدم وجوب جعل دست بر زانو، (يعنی مدلول مطابقی مستحب است) مدلول التزامی نيز نمی‌تاند ناظر به حکم وجوب باشد.

مضافاً به اينکه اين روايات در مقام بيان آداب و سنن صلاة هستند و استفاده وجوب از آنها خلاف ظاهر است.

همچنين حديث سوّم - صحيحه زرارة - تصريح به عدم وجو إيصال کفّين به رکبتين دارد (فإن وصلت أطراف أصابعک فی رکوعک إلی رکبتيک أجزأک ذلک)

فالحاصل: ما دليلی بر قول اوّل از اين أخبار و روايات پيدا نکرديم.

بله

مرحوم آقا رضا همدانی& خواسته‌اند به مدلول يک روايت ديگر برای اثبات قول اول استدلال کنند، که در جلسه آينده به آن اشاره خواهيم نمود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo