درس کتاب المکاسب مرتضی اسماعیلی

کفایه

1401/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفايه /بحث نواهی/ اجتماع امر ونهی - قوله و منها..

دلیل چهارم. قائلین به جواز اجتماع.

عرف کسی را که ماموربه (خیاطت) را در ضمن فرد منهی عنه (در زمین غصبی ) انجام میدهد هم مطیع امر و هم عاصی نهی می‌شمارد.

جواب

اولا اینجا اجتماع امر ونهی در شی واحد نیست چون امر مال خیاطت یعنی کردن نخ در سوزن است که هیچ ربطی به نهی غصب ندارد.

ثانیا. اینجا یا اطاعت است اگر امر را مقدم کنیم یا عصیان است اگر نهی را مقدم کنیم. چون اجتماع امر و نهی لازمه اش اجتماع صدین است که محال است.

بله اطاعت به معنای حصول غرض در

توصلیات و در تعبدیات در صورت جاهل قاصر و ناسی درست است.

 

قوله بقیه الکلام..

رد نظریه سوم که اجتماع عقلا جایز و عرفا محال است به این صورت که مراد از این نظریه

۱. مجمع عندالعقل متعدد و عندالعرف هم متعدد است ولی عقل حکم به جواز میکند برخلاف عرف

۲. مجمع عندالعقل متعدد و عندالعرف واحد لذا عقل حکم به جواز و عرف حکم به امتناع میکند

این دو احتمال باطل است چون حکم شان عقل است نه عرف.

۳. مجمع عندالعقل متعدد لذا حکم به جواز و عندالعرف واحد است لذا عقل حکم به امتناع میکند.

این احتمال نیز باطل است چون در مقابل نظر دقیق عقلی جایی برای عرف نیست.

۴. مقصود این است که عرف از لفظ امر عدم حرمت و از لفظ نهی عدم وجوب را می فهمد لذا با وجود یکی میگوید دیگری نمیتواند باشد.

این احتمال باطل است چون بحث ما در مساله اجتماع امر و نهی صرف امر ونهی لفظی نیست‌.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo