درس کتاب المکاسب مرتضی اسماعیلی

کفایه

1401/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: نواهی/ماده امر /نهی بر فساد تنبیه

 

۳- به شرط عبادت تعلق بگیرد. مثل نهی از تطهیر بدن با آب غصبی برای نماز. شرط گاهی

- عبادت است. مثل نهی از وضو با آب غصبی. محل نزاع است و در صورت فساد، سبب معامله میشود. چون با فساد شرط کل عبادت فاسد میشود.

- غیر عبادت است. مثل تطهیر لباس با آب غصبی. داخل در محل نزاع نیست. و نهی از آن موجب فساد معامله نیست.

۴. نهی از وصف ملازم. مثل جهر نسبت به قرائت. این قسم مورد بحث و فساد آن موجب فساد عبادت است.

۵. وصف مفارق. مثل عصب دز حال صلاه.

وصف مفارق دو صورت دارد

- وجودا با عبادت متحد است‌. مثل عصب در نماز در زمین عصبی. در این صورت بنابر امتناع و تقدیم جانب نهی مورد بحث است.

وجودا با عبادت متحد نیست. مثل نظر به اجنبیه در حین صلاه. این قسم مورد بحث نیست.

نکته:

نهی از اصل عبادت به خاطر نهی از جز یا شرط یا وصف دو صورت دارد:

۱- گاهی این امور واسطه در عروض هستند یعنی متعلق نهی حقیقتا خود این امور هستند و لذا اسناد نهی به عبادت مجاز است. به عبارت دیگر نهی از قبیل وصف به حال متعلق است.

۲- گاهی این امور واسطه در ثبوت هستند یعنی متعلق نهی حقیقتا خود عبادت است. از قبیل وصف به حال موصوف

قوله. انما المهم..

در مورد دلالت نهی بر فساد در دو مقام بحث میشود.

۱- عبادت. نهی از عبادت چه خود عبادت چه جز آن دال بر فساد عبادت است. دلیل. چون نهی دال بر حرمت ذاتی عبادت است و حرام ذاتی نه صحیح عند المتکلم (موافقت با امر) است چون امری در کار نیست. و نه صحیح عندالفقیه ( سقوط اعاده و قضا) است. چون اسقاط اعاده و قضا در صورتی است که عمل قابلیت تقرب داشته باشد و با قصد قربت انجام شود و عمل منهی چنین ویژگی ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo