درس کتاب المکاسب مرتضی اسماعیلی

کفایه

1401/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمات حکمت/مطلقو مقید /مقدمات حکمت

بحث مطلق و مقید. الفاظ مطلق

کلام صاحب فصول.

لام برای زینت نیست بلکه برای تعریف و تعیین است.

دلیل: جمع معرف به لام دلالت بر عموم می کند. این دلالت جمع بر عموم کاشف از این است که کلام برای تعریف و تعیین وضع شده است.

توضیح: وضع لام برای تعریف و تعیین ذهنی مرتبه اعلا از بین مراتب جمع یعنی حضور ذهنی آن در نزد سامع یعنی ذهن سامع پذیرش این را دارد که با جمع بدون قرینه مرتبه اعلا به او تفهیم شود برخلاف دیگر مراتب و این یعنی عموم. یعنی از عموم رسبدیم به وضع لام برای تعیین یعنی تعیین مرتبه اعلا. و این یعنی دلالت ال بر عموم.

جواب اول. مرتبه سفلا هم تعیین ذهنی دارد پس دلالت جمع بر عموم به استناد وضع لام نیست بلکه به استناد وضع مجموع لام و مدخول آن است.

جواب دوم. بر فرض عموم مستند به لام باشد نه مجموع لام و مدخول وچهی ندارد که دلالت بر عموم مع الواسطه باشد به این صورت که اول لام دال بر تعیین سپس دال بر عمومی باشد بلکه بدون واسطه دال بر عموم است. به اینکه گفته شود لام دال بر استغراق است بدون واسطه تعیین.

نتیجه نهایی. لام در مفرد برای زینت و در غیر مفرد مجموع ال و مدخول یا ال به تنهایی دال بر عموم است

در معنای نکره دو نظریه است.

الف. نظریه مصنف. نکره دارای دو معناست در بعضی از ان امثله معنای نکره فرد است فردی که در واقع معین است اعم از آنکه در نزد متکلم معلوم و در نزد مخاطب مجهول باشد یا بالعکس و در بعضی از امثله معنای نکره طبیعت مقیده به قید وحدت است به عبارت دیگر معنای نکره حصه است که این حصه قابل انطباق بر هر فردی از افراد می باشد فرد در واقع هم معین نیست.

ب. نظریه صاحب فصول. معنای نکره فرد مردد بین افراد است این نظریه باطل است به دلیل اینکه اگر معنای نکره فرد مردد بین افراد باشد لازمه اش این است که با اتیان یک فرد خارجی جینی برجل امتثال نشود چون فرد خارجی فرد مردد نیست. تا مصداق برای رجل باشد. و در نتیجه امتال حاصل نشود.

 

سوال:

آیا گفتن مطلق به الفاظ اربعه (اسم جنس، علم جنس، نکره به معنای دوم مفرد معرف به ال جنس) صحیح است یا خیر؟

جواب:

مطلق دو معنا دارد.

الف. معنای لغوی طبق معنای لغوی اطلاق مطلق بر این الفاظ صحیح است چون مطلق یعنی رها و چیزی که در بند نیست و چیزی که در بند نیست بر هر فرد قابل انطباق است.

ب. معنای اصولی برای مطلق در اصول دو معنا گفته شده است :

۱- معنای متاخرین مطلق همان معنای لغوی را دارد. طبق این معنا اطلاق مطلق بر آن چهار لفظ صحیح است.

۲- معنای منسوب به قدما. مطلق لفظی است که برای طبیعت به قید شمول و عموم بدلی وضع شده است. طبق این معنا به این الفاظ اطلاق مطلق نمی‌شود چون الفاظ مقید به شمول و عموم هستند.

 

نکته در مورد الفاظ مطلق دو نظریه وجود دارد

۱- نظریه قدما طبق نظریه قدما الفاظ مطلق قابل تقید نیست مگر مجازا چون تقیید منافی با موضع له مطلق که طبیعت شایع و شمول است می باشد.

۲- نظریه متآخرین. طبق نظریه ما آخرین الفاظ مطلق قابل تقیدی است. به نحو تعدد دال و مدلول( الفاظ مطلق دال بر معنای طبیعت و قید دال بر مقید است.)

نکته ۲- اگر کسی از مطلق اراده مقید بکند یعنی مطلق را به کار ببرد ولی مرادش مقید باشد و قرینه دال بر مراد از مطلق باشد در این صورت تقیدی مطلق دال بر مجازیت است طبق هر دو نظریه

بنابر قول متاخرین که مطلق را به معنای طبیعت میگیرند نه طبیعت شایع و مشمول همه افراد، اطلاق از الفاظ مطلق بوسیله مقدمات حکمت فهمیده میشود. مقدمات حکمت عبارتند از:

۱- متکلم در مقام بیان تمامی مرادش باشد. نه در مقام اهمال(غرض نه به اخغ تعلق گرفته نه به بیان) و اجمال(غرض به اخفا تعلق گرفته)

۲- قرینه دال بر اینکه مراد از مطلق مقید است در کار نباشد.

۳- قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد.

در صورت تمامیت این مقدمات اگر مولی اراده عیر اطلاق را داشته باشد صحیح نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo