درس کتاب المکاسب مرتضی اسماعیلی

کفایه

1401/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمات حکمت/مطلقو مقید /مقدمات حکمت

مقدمات حکمت.

بیان دو نوع است:

۱. بیان مراد جدی و واقعی. مراد از بیان و قاعده قبح تاخیر بیان از وقت حاجت همین است.

۲. بیان قانونی. گاه مولی در مقام جعل قانون است تا عبد هنگام شک اگر حجت قوی تر پیدا نکرد به آن قانون مراجعه کند و چه بسا این قانون مراد جدی و واقعی مولا نباشد به این بیان، بیان قانونی میگویند.

با حفظ این نکته سوال این است که مراد از بیان در مقدمه اول از مقدمات حکمت(مولی در مقام بیان باشد) چیست؟

جواب: در مسئله دو نظریه است:

۱- نظریه شیخ انصاری مراد بیان مراد جدی و واقعی است طبق این نظریه اگر مقیدی بعدا پیدا شود کشف می شود که مطلق در مقام بیان مرادجدی و واقعی نبوده است. لذا مطلق ساقط می‌شود و تمسک به اطلاق در افراد مشکوک صحیح نیست.

۲- نظریه مصنف مراد بیان قانونی است. طبق این نظریه اگر مقیدی بعداً پیدا شد کشف نمی‌شود که مطلق در مقام بیان نبوده است لذا مطلق ساقط نمی‌شود و تمسک به اطلاق در افراد مشکوک صحیح است.

نکره به معنای دوم (یعنی طبیعت مقیده به قید وحدت) برای دلالت بر اطلاق به طوری که انطباق و هر فردی از افراد صحیح باشد محتاج به قرینه است چون نکره به معنای دوم صلاحیت برای اطلاق و تقببد دارد و قرینه دو صورت دارد:

الف. قرینه خاص.

ب. قرینه عام.

متکلم دو صورت دارد:

۱- گاهی برای ما احراز شده که متکلم در مقام بیان تمامی مرادش است در این صورت بحث نیست.

۲- گاهی برای ما احراز نشده در این صورت اصل عقلایی این است که متکلم در مقام بیان باشد. چون عقلا تمسک به اطلاقات می کنند. بدون اینکه برای آنها احراز شده باشد که متکلم در مقام بیان است .

گاهی مطلق به بعضی افراد یا بعضی از اصناف انصراف دارد این انصراف اگر ناشی از ظهور مطلق در منصرف الیه و یا ناشی از متقن بودن منصرف الیه و یا انصراف موجب اشتراک لفظی مطلق (مطلق حقیقت در منصرف الیه باشد به عنوان معنای حقیقی دوم خودش) و یا نقل (نقل مطلق به منصرف الیه به طوری که معنای اول مطلق متروک شود) در این صور اربعه انصراف مضر به اطلاق است و اگر انصراف بدوی باشد که با تأمل زائل می شود انصراف مضر اطلاق نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo