درس خارج فقه احمد فرخفال
1400/12/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/
مرحوم امام(ره) : در صورت عجز عاصی از استمرار ارتکاب منکر ، علاوه بر وجوب ، جواز امربه معروف یا نهی از منکر نیز ساقط میشود .
استاد : مرحوم امام فرمودند : شرط سوم در مورد وجوب امربه معروف و نهی از منکر این است که فرد عاصی مُصّر بر تکرار منکر باشد و اگر به ترک عصیان توسط عاصی پیدا شد و یا اینکه علم پیدا شد که او دیگر قادر به تکرار منکر نیست ، وجوب امر به معروف و نهی از منکر ساقط میشود .
بحث شد که اگر امارهای پیدا شد که عاصی قصد ترک منکر را دارد و یا اینکه قدرت بر ارتکاب مجدد آن را ندارد ، ایشان فرمودند : « سُقِطَ الوُجوب » . اما بحثی از جواز به میان نیامد ، در مسائلی که در ادامه خواهد آمد از جواز نیز بحث خواهد شد و ایشان میفرمایند که علاوه بر وجوب که سقوط میکند ، جواز نیز سقوط میکند و این مشعر به همان بحث ماست که عرض کردیم : در مواردی که مرحوم امام تصریح بر اسقاط وجوب مینمایند ولی حرفی از جواز به میان نمیآورند به اعتبار مسائلی که در ادامه از قول ایشان میآید و در آن جواز نیز ساقط میگردد ، فهمیده میشود که در آن موارد ایشان نظرشان بر سقوط جواز نیست و الا مثل اینجا به سقوط جواز نیز تصریح میکردند .
مسئله 10 : لَوِ اعتَقَدَ (العاصي) العَجز عَنِ الإستِمرَار وَ کانَ قَادراً وَاقِعاً وَ عُلِمَ بِارتِکَابِهِ مَعَ عِلمِهِ بِقُدرَتِه فَإن عُلِمَ بِزَوَالِ اعتِقَادِهِ فَالظَّاهِر وُجوبُ الإنکار بِنَحوٍ لا یُعلِمُهُ بِخَطَئِه وَ إلّا فَلا یَجِبُ .
مسئله 11 : لَو عَلِمَ (ناهي) إجمَالاً بِأنَّ أحَدَ الشَّخصَین أوِ الأشخَاص مُصِرٌّ عَلَي ارتِکَابِ المَعصیَةِ وَجَبَ ظاهِراً تَوَجُّهُ الخِطاب إلي عُنوَانٍ مُنطَبِقٍ علیه بِأن یَقولَ مَن کانَ شَارِبَ الخَمر فَالیَترُکُه ُ، وَ أمَّا نَهيُ الجَمیع أو خُصوصِ بَعضِهِم فَلایَجِب بَل لایَجوزُ وَ لَو کانَ في تَوَجُّهِ النَّهيِ إلَي العنوانِ المُنطَبِق عَلَي العَاصِي هَتکٌ عَن هولاءِ الأشخَاص فَالظَّاهِر عَدَمُ الوجوب بَل عَدَمُ الجَوَاز.
استاد : امام در اینجا فرمودند : « فَالظَّاهِر» در حالی که در صورت قبل نفرمودند : « فَالظَّاهِر» ، چرا؟ زیرا « نَهيُ الجَمیع أو خُصوصِ بَعضِهِم » نه واجب است و نه جایز ، همچنین این حکم ظهور نیست و واقعی است؛ برای اینکه همه که عاصی نیستند و قصد ارتکاب منکر ندارند که نهی شامل همه شود بنابراین تهمت است و تهمت ظهور و بروز ندارد بلکه بطور مطلق حرام است .
مسئله 12 : لَو عَلِمَ بِارتِکَابِهِ حَرَاماً أو تَرکِهِ وَاجِباً وَ لَم یَعلَم بِعَینِهِ وَجَبَ عَلي نَحوِ الإبهَام وَ لَو عَلِمَ إجمَالاً لِأنَّهُ إمَّا تَارِکٌ وَاجِباً أو مُرتَکِبٌ حَرَاماً وَجَبَ کذلک أو علي نَحوِ الإبهَام .
استاد : فرق صدر و ذیل این مسئله در آن است که در حالت اول ، آمر یا ناهی علم پیدا کرده و علم او ناشی از عمل کردن عاصی است چه انجام منکر و چه ترک معروف اما دقیقاً نمیداند کدام یک بوده ؛ ولی در حالت دوم آمر یا ناهی میداند که عاصی قصد انجام دارد ولی نمیداند انجام منکر است یا ترک معروف .